به گزارش ایکنا؛ از نظر شهید بهشتی، پیروی از مراجع تقلید در اصول اعتقادی مطلقاً جایز نیست و مراجع نیز نباید به استفتای مقلدین خود در مسائل اینچنینی پاسخ دهند. خلاصه سخنان شهید بهشتی چنین است:
در مسائل اعتقادی هرکس باید خودش تحقیق کند؛ بنابراین تو ای انسان مسلمان، در این مسئله اعتقادی اگر خودت شایسته فکر و اندیشه و تحقیقی حق نداری به جوابی که فلان مرجع تقلید در مسئله عقیدتی نوشته است ترتیب اثر بدهی و او را بپذیری ... اگر این رشد را نداری این مسئله را کنار بگذار؛ چون در مسائل اساسی باید خودت اجتهاد کنی و حق تقلید از مرجع تقلید نداری.
از شما میپرسم کدام محفلی از محافل مردم ماست که اگر یک چنین بحثی در آن پیش آمد و یک دست خطی از فلان آقا در آن آوردند دهنها را نکوبند؟! کدام محفل است؟ جامعه ما از این نظر چقدر جامعه توحیدی است؟ فرمول روشن است. تقلید در مسائل فرعی عملی درست است. من باید نماز بخوانم. من باید بدانم این غذا را بخورم یا نخورم؛ چون مورد احتیاج عملی من است. یا باید خودم مجتهد باشم یا باید از یک کارشناس بپرسم. در مسائل عملی فرمول روشن است یا اجتهاد یا تقلید. اما در مسائل عقیدتی چه؟ اگر تقلید در مسائل عقیدتی جا داشت چرا قرآن این قدر پرخاش میکند؟ قرآن میگوید وقتی پیامبری برای آنها میفرستیم که آیات ما را برای آنها میخواند میگویند: «إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُقْتَدُونَ».
یک بام و دو هوا نمیشود. اگر تو میگویی مسیحی نمیتواند در اعتقادش در زمینه خدا و پیامبری مقلد پاپ باشد، پس چطور مسلمان حق دارد مقلد پاپ خودش باشد؟ من تعجّب میكنم از مراجعی كه در اين زمينهها قلم روی كاغذ میآورند، چطور متوجّه اين خطای بزرگ خودشان نيستند. يك مرجع چه حقّی دارد در زمینه مسائل اعتقادی جواب استفتا بنويسد؟ چه کسی اين حق را به او داده است؟ رفقا از مراجع انتقاد كنيد! چه کسی گفته از حضرات انتقاد نكنيد؟ نمیگويم توهين بكنيد، انتقاد غير از توهين است. انتقاد كنيد و از او بپرسيد چه کسی به تو حق داده است درباره مسئله اعتقادی جواب استفتا بنویسی؟
اگر استفتا از تو درباره مسئله اعتقادی صحيح است، عمل تمام مسيحيان كه پيرو پاپ هستند هم درست است. همان اعتقادی كه يك مسلمان شيعه به تو دارد، آن مسیحی هم به پاپ دارد. تو آنجا میگویی به او بگو در مسائل عقيدتی پيروی از بزرگان و سران و رهبران معنی ندارد. سپس میگویی اين، فرمول قرآن است. پس چرا ضدّ اين فرمول عمل میکنی؟ شما اين بيراهه را نرويد. اين انحراف از توحید اسلام است.
قرآن این مراجعه منحرف حتی به علما را ضد توحید میشمارد و میگوید: «وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ». آیه دیگر دارد: «اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ». [میگویند] فلان آقا خیلی زاهد است. یک مسئله اعتقادی پیش آمده، از که بپرسیم؟ از فلانی که یکپارچه تقواست. کی به شما گفته به او مراجعه کنید مسئله اعتقادی بپرسید. اگر آدم آگاه باتقوا باشد، وقتی به او مراجعه کنید میگوید برادر، بیخود به من مراجعه کردید. اگر مراجعه کردید و به شما جواب داد یا از کسانی است که لذت مریدبازی را بر هر لذت دیگر مقدم داشتند؛ یا جاهل و نادان است که به درد ما نمیخورد.
انتهای پیام