به گزارش ایکنا، انتشار اخباری مبنی بر استقرار سیستم دفاعی رژیم صهیونیستی موسوم به گنبد آهنین در برخی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس باعث شده که احتمال فراتر رفتن روند عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی از موضوعی دیپلماتیک افزایش یابد.
گنبد آهنین یک سامانه دفاع هوایی متحرک است که به ادعای مقامات رژیم صهیونیستی به صورت شبانهروزی و در هر شرایط آبوهوایی فعالیت میکند و گفته شده این سامانه توان مقابله با پرتابههایی با برد 4 تا 70 کیلومتر را دارد ولی بنا به اذعان مقامات صهیونیست، فقط میتواند 80 درصد از آنها را شناسایی کند. این سامانه دفاعی از سال 2011 به طور گسترده در سرزمینهای اشغالی و به منظور مقابله با راکتهای حزبالله لبنان و حماس استفاده میشود. با وجود اینکه در مورد کارایی این سامانه موشکی شک و تردیدهایی وجود دارد، اما تاکنون چند کشور از جمله کره جنوبی خواستار خرید و راهاندازی آن شدهاند.
با وجود انتشار اخبار جدیدی در مورد احتمال نصب این سیستم دفاعی در کشورهای حوزه خلیج فارس، که عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی را اعلام (امارات متحده عربی و بحرین) و حضور نظامی این رژیم را در کشورهای خود تأیید کردهاند، اما این اولین بار نیست که رژیم صهیونیستی در این منطقه حضور نظامی خود را اعلام کرده است.
در سپتامبر 2018 یک روزنامه سعودی گزارش داده بود که حکومت ریاض با میانجیگری آمریکا توافقنامهای را برای خرید گنبد آهنین از تلآویو امضا کرده است. بلافاصله وزارت دفاع سعودی چنین قراردادی را انکار کرد و با این حال تکذیب نکرد که آیا درخواست خرید این سامانه را مطرح کرده یا خیر.
در دهه هشتاد میلادی و در اوج جنگ ایران و عراق، اخباری از حضور مستشاران و کارکنان رژیم صهیونیستی در عراق با هدف آموزش نیروهای عراقی و کارکنان سازمان اطلاعات این کشور شنیده میشد. حتی برخی اخبار و شایعات از دایر شدن غیررسمی و پنهانی سفارت رژیم صهیونیستی در عراق حکایت داشت، در حالی که حکومت عراق به رهبری صدام حسین همواره خود را متعهد به حمایت از آرمان فلسطین میدانست.
با این همه برخی عقیده دارند که حضور نظامی رژیم صهیونیستی در کشورهای امارات و بحرین، هرچند غیرمستقیم، تلاش این کشورها برای پر کردن خلأ دفاعی خود در مقابل ایران است. با وجود اینکه دولت دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا، همواره بر تعهدش برای حمایت از متحدان خود در خاورمیانه تأکید میکرد، اما روند خروج نیروهای ارتش آمریکا از عراق و افغانستان، که به نظر میرسد در دولت جو بایدن شتاب بگیرد، باعث شده که نگرانی از کاهش نیروهای آمریکایی در خاورمیانه در بین کشورهای عربی افزایش یابد.
از سوی دیگر، احتمال بازگشت آمریکا به توافق هستهای با ایران در دولت جو بایدن و کاهش تنش در روابط واشنگتن و تهران، نگرانیهایی را در مورد افزایش و پررنگ شدن نقش منطقهای ایران بین کشورهای عرب حوزه خلیج فارس به وجود آورده است. به خصوص اینکه اخبار منتشرشده حاکی از آن است که دولت بایدن در 4 روز نخست استقرار خود در کاخ سفید از طریق رایزنی با 3 متحد کلیدی آمریکا درباره برجام و ایران نشان داده که مسئله ایران و احیای برجام را از همین روزهای نخست در دستور کار خود قرار داده است.
در این شرایط و با توجه به عادیسازی روابط امارات و بحرین با رژیم صهیونیستی در کنار همکاریهای اقتصادی، موضوعات امنیتی هم از جمله مسائل مورد همکاری این کشورهاست. به عبارت دیگر ماهیت این روابط برای هر دو طرف، ارزش نسبی و خطرات احتمالی آن، به ویژه برای کشورهای حوزه خلیج فارس، در نظر گرفته شده است.
همچنین دلیل اصلی روی خوش نشان دادن کشورهای حوزه خلیج فارس به تغییر سیاستها را هم میتوان در این راستا دید. بیثباتی بیش از حد منطقه و بیاعتمادی بین کشورهای مهم و تأثیرگذار (ایران و عربستان) باعث افزایش تنش در منطقه به صورت درگیریهای کوچک و بزرگ بین نیروهای نیابتی کشورها شده است. نبود چارچوب و توافق امنیتی همهجانبه با حضور و همکاری همه کشورهای منطقه باعث شده که برخی کشورها تأمین امنیت خود را به حضور نیروهای بیگانه وابسته کنند.
از سوی دیگر این افزایش روابط امنیتی به نفع دولت رژیم صهیونیستی و نخستوزیر آن، بنیامین نتانیاهو است. نتانیاهو که با بحران مشروعیت سیاسی و اتهامات فساد دست و پنجه نرم میکند، در طول فعالیت سیاسی طولانی خود، با این انتقاد روبهرو شده که سیاستهای او در برابر فلسطینیها به انزوای این رژیم در مجامع جهانی و حقوق بشری منجر شده است. اگر نتانیاهو بتواند نشان دهد که کشورهای ثروتمند منطقه علیرغم ادامه پروژههای شهرکسازی این رژیم در کرانه باختری و عدم برقراری صلح با فلسطینیان، مایل به برقراری روابط با رژیم صهیونیستی هستند، میتواند به این انتقادات پاسخ و به نوعی نشان دهد که خطر اعراب و فلسطینیان را دور کرده است. آنطور که نتانیاهو در دیدار اخیر خود با دیپلماتهای رژیم صهیونیستی گفته بود «تلآویو برای ایجاد روابط دیپلماتیک با جهان عرب دیگر نیازی به صلح با فلسطینیها ندارد؛ چراکه اعراب به دنبال ارتباط با قدرتمندان هستند».
با توجه به این مسائل به ظاهر به نظر میرسد که رژیم صهیونیستی در حال پر کردن جایگاه آمریکا در تأمین مسائل امنیتی برای کشورهای عرب منطقه خلیج فارس و مقابله با یک رقیب منطقهای(ایران) است. کشورهای حوزه خلیج فارس باید مراقب آنچه که خواستهاند، باشند. تأمین امنیت توسط رژیم صهیونیستی که هیچگاه از ضربه زدن به اعراب خودداری نکرده باعث خواهد شد که در صورت چرخش سیاسی در واشنگتن یا تلآویو، شاهد تغییر سیاست این رژیم درباره دولتهای عربی باشیم. تغییری که میتواند برای سیاستمداران اماراتی، بحرینی و سایر کشورهایی که عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی را در سر دارند و متقاضی این امنیت پوشالی هستند، پرهزینه تمام شود؛ هزینهای شاید به قیمت سرنگونی حکومت.
گزارش از محمدحسن گودرزی
انتهای پیام