قدرشناسی از کارکنان؛ توصیه مدیریتی امیرالمؤمنین به مالک اشتر
کد خبر: 3984512
تاریخ انتشار : ۲۶ تير ۱۴۰۰ - ۱۰:۳۱
حشمت‌الله قنبری شرح داد

قدرشناسی از کارکنان؛ توصیه مدیریتی امیرالمؤمنین به مالک اشتر

حشمت‌الله قنبری، پژوهشگر تاریخ اسلام با اشاره به بخش‌هایی از عهدنامه مالک اشتر بیان کرد: امیرالمومنین(ع) می‌فرمایند؛ مالک، فراموش نکن که پس از همه کارها و دستورات، تو وظیفه داری ارزش و قدر کارکنانت را به‌دقت بشناسی و هرگز کار خوب کسی را به کس دیگری نسبت ندهی و ارزش کارشان را کمتر از میزانی که هست به حساب نیاوری.

به گزارش ایکنا، حشمت‌الله قنبری، پژوهشگر تاریخ اسلام، شب گذشته، 25 تیر، در برنامه تلویزیونی «هدی»، که از شبکه قرآن و معارف سیما پخش شد، به شرح بخش‌هایی از نهج‌البلاغه پرداخت که در ادامه متن آن را می‌خوانید؛

موضوع بازرسی و نظارت و ارزیابی و ارزشیابی یکی از حیاتی‌ترین ارکان مدیریتی نظام نوین امروز بشر است و بدون نظرات موثر و عالمانه و ارزیابی دقیق، سازمان می‌میرد و حرکت به تدریج متوقف می‌شود و روح بالندگی در سازمان دچار خمودگی خواهد شد و مفهومی به نام عدالت نیز در رونق بخشیدن به امور، ما به‌ازای بیرونی پیدا نمی‌کند. از این‌رو امام علی(ع) با آن لطافت‌های خاص خود با عبارت‌های ظریف اما عمیق در این رابطه چند نکته مهم را به عنوان ضرورت غیرقابل اجتناب مدیریت موفق به مالک بن حارث نخعی تفهیم می‌کند.

توصیه مدیریتی امیرالمؤمنین به مالک

امیرالمومنین(ع) پس از ویژگی‌های منحصر به فرد «استقامه عدل» و «انسجام مردم» به عنوان نتیجه استقامه عدل می‌فرمایند: مالک، فراموش نکن که پس از همه کارها و دستورات، تو وظیفه داری ارزش و قدر کارکنانت را به‌دقت بشناسی و هرگز کار خوب کسی را به کس دیگری نسبت ندهی و ارزش کار آنها را کمتر از میزانی که هست به حساب نیاوری. در همه ادوار زندگی بشر برخی از مدیران به عنوان یک روش رفتار مدیریتی به این جهت گرایش پیدا کرده‌اند که کار همکاران خود را همیشه تنزل دهند و کار فاخر را فاخر محسوب نکنند و یا می‌گویند اگر از این کار تمجید کنیم ممکن است این نیروی ما پُر رو شود یا اگر ما کار خوب او را تصدیق کنیم، ممکن است توقعی از ما پیدا کند.

بنابراین یک عده‌ای ارزش کارهای فاخر را مخصوصا در رده کارشناسی و کارمندی تنزل می‌دهند و در آن زمان نیز این طور بوده که امام(ع) این را به عنوان یک عیب مطرح کرده و عامل خود را از ارتکاب چنین عملی نهی کرده است. سپس امام(ع) می‌گوید؛ مبادا شخصیت یک کسی یا روابط یک مدیر و کارمندی موجب شود که کار کوچک او را بزرگ محسوب کنی یا بالعکس که مثلا فردی هست که به لحاظ سازمانی در رده بالایی نیست، اما شایستگی‌های فراوانی دارد و کارهایی هم انجام می‌دهد اما این نباید موجب شود کار بزرگ او ناچیز محسوب شود.

از نگاه امام علی(ع) این موضوع قابل استفاده است که یکی از مهم‌ترین وظایف مدیران این است که ضرورت‌ و اهمیت و ارزش شغل‌های حوزه ماموریت خود را بدانند. وقتی یک مدیری وارد می‌شود، اگر شغل‌ها را نشناسد، طبیعتا آدم متناسبش را نیز پیدا نمی‌کند، بنابراین شناخت شغل، مقدم بر شناخت شاغل است و اگر شغل به درستی درک شد، متناسب با صلاحیت عمومی و تخصصی یک فرد، با اطمینان می‌توان متصدی آن شغل را انتخاب کرد. شایسته‌سالاری زمانی معنا پیدا می‌کند که شما معیارهای صحیحی را بشناسید و بعد شاغل را پیدا کنید.

نظارت و ارزیابی چه زمانی معنا می‌یابد؟

با این علم، همه چیز معنا پیدا می‌کند و اگر این علم وجود نداشته باشد مفهومی به نام نظارت و ارزیابی هم به وجود نمی‌آید و ما به‌ازا پیدا نمی‌کند اما اگر این ویژگی‌ها تحقق یافت امام(ع) می‌فرمایند؛ مالک، وظیفه بعدی تو این است که برای کنترل و ارزیابی کارشناسانت یک سازمان هوشمند و خلاق در حوزه ارزیابی و اندازه‌گیری فعالیت‌ها، تخصیص دهی؛ یعنی نگاه امام(ع) به بازرسی و ارزیابی، کاملا تشکیلاتی است و نه ذوقی. یک نظامی باید باشد که بتواند با حساسیت بالا و قدرت اندازه‌گیری دقیق، ارزش‌های کمی و کیفی عمل کارگزاران و کارکنان را عادلانه اندازه‌گیری کند و منصفانه گزارش دهد.

سومین وظیفه این است که حاصل بررسی‌ها و ارزیابی‌ها مورد احترام باشد و بدون دخل و تصرف و ملاحظه‌های غلط و نابه‌جا به اجرا گذاشته شود. گاهی اوقات ممکن است در حوزه بازرسی و نظارت اشتباهی صورت گیرد که باید تصحیح شود اما اگر این بازرسی‌ها درست بود، باید دستاوردهای آن بازرسی واقعا عملیاتی باشد؛ چون اگر نباشد مفهومی به نام برابری محقق نمی‌شود و نظارت ارزشیابی برای این است که سیستم بهره‌ور شود.

بنابراین باید مشخص باشد که علم یک مدیر و کارگزار چقدر می‌ارزد و ما چقدر خرج او می‌کنیم و بعد از جیب چه کسانی خرج می‌کنیم. یکی از رفتارهای مدیریتی در بخش‌های دولتی و شبه دولتی این است که چون خرج از کیسه مهمان است حاتم شدن بسیار راحت است و متر و معیاری هم ندارد و به همین دلیل است که ناکارآمدی به وجود می‌آید، چون ما درست اندازه‌گیری نمی‌کنیم.

در کشور ما فضایی ایجاد شده که اگر کسی در جایی کار کرد و با یک صاحب منصبی هم نسبتی داشت، در این صورت می‌شود آقازاده و این نقطه ضعفی است که هیچ حسنه‌ای در آن دیده نمی‌شود که ظلم بزرگی است و موجب می‌شود بسیاری از استعدادهای خوب از بین بروند. اساس احاله کار به عادل، رانت نیست؛ رانت زمانی است که شما یک انسان بی‌صلاحیت را در جایی قرار دهید که شایستگی انجام آن کار را ندارد یا حمایت بی‌موردی کنید که کار شایسته دیگری را به اسم این فرد شناسنامه بزنید یا معایب و ایرادهای او را نبینید و در صدد اصلاحش نباشید که اینها رانت است.

همچنین اگر کسی به اعتبار اینکه با کسی رابطه دارد شرایطش طوری رقم بخورد که زحمت‌های دیگران را به نام او سند بزنند، این جنایت و رانت محسوب می‌شود و این رونق سازمان را از بین می‌برد. قیمت هر کسی بر پایه صلاحیت‌های او در انجام ماموریت‌های اداری‌اش است که باید دانش و تخصص داشته باشد و اگر چنین بود فرقی ندارد با چه کسی رابطه‌ دارد یا ندارد.

بنابراین، امام(ع) می‌گویند؛ مالک، مراقب باش در نظام دیوانی مصر هر کس مالک توانایی‌های خودش باشد و مبادا یک وقت سیستم اداری تو به نحوی مدیریت شود که حاصل تلاش آدم‌های توانا به نام آدم‌های ناتوان سند بخورد و آدم‌های بی‌رابطه توسط آدم‌هایی که رابطه دارند بلعیده شوند.

انتهای پیام
captcha