به گزارش خبرنگار ایکنا، مراسم گرامیداشت چهلمین روز درگذشت آیتالله حسن حسنزاده آملی، امروز شنبه ۱۵ آبانماه، از سوی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد.
آیتالله حسن رمضانی خراسانی، از شاگردان مرحوم آیتالله حسن زاده آملی در این مراسم با بیان اینکه رفتن اینگونه انسانها برای اهل دنیا خسارتی بس بزرگ است؛ گرچه خود آنها به دیار مرسلات میپیوندند و به کمال انسانی خودشان میرسند، گفت: استاد حسن زاده، در حوزه و دانشگاه، انسانی خودساخته، هم از نظر علم و معرفت و هم اخلاص مایه رشد تعالی این جامعه و مراکز علمی بودند و وقتی پشت انسان به چنین شخصیتهایی گرم است احساس دلگرمی، نشاط و توجه به ملکوت و سیر و سلوک الی الله را به طور طبیعی در خود دارد.
ویژگیهای برجسته استاد حسنزاده آملی
وی ادامه داد: به ما توصیه کردهاند با کسانی نشست و برخاست داشته باشید که نگاه به آنها، شما را به یاد خدا میاندازد، سخن و گفتار او به علم انسان بیفزاید و عمل آنها، رغبت شما به آخرت را بیشتر کند. انسانِ به ثمر نشستهای چون حضرت استاد حسنزاده آملی که هم قلههای علم و معرفت را طی و به مدارج بسیار بالایی دست پیدا کرده بود و از منظر عمل و مراعات اخلاص، آیتی بزرگ بود مصداق چنین سخنی است. حضرت استاد حسنزاده دائما از خدا و حق و رسیدن به او سخن میگفت. آثاری که از آن مرد بزرگ به جای مانده پر از نکات علمی است که بر علم و معرفت انسان میافزاید. همچنین توجه به عمل آن بزرگوار، نگاه انسان را به آخرت را تقویت میکرد.
آیتالله رمضانی خراسانی یادآور شد: ایشان اهل دنیا نبود و هرگاه سخن از دنیا به میان میآمد، تبری میجست. انسانی بود که بندگی خدا را برای خود بهترین عنوان و بالاترین عزت انتخاب کرده بود. استاد حسنزاده، مرعوب بودن به ربوبیت حضرت حق را بزرگترین افتخار برای خود میدانست چیزی از خدا، غیر از خودِ خدا نمیخواست و میفرمود اگرچه بهشت شیرین است اما بهشت آفرین شیرینتر است.
از هر چه غیر خدا آزاد بود
وی تصریح کرد: او فقط با خدا و عبودیت و بندگیِ حق قانع میشد و این برای ایشان بسنده بود. بسیار بیتعلق و بدون وابستگی به این سو و آن سو و آزاد از هرچه غیر خدا بود. انسانی که فانی فی الله است، فقط شراب طهور وی را راضی میکند. بنا به فرمایش امام صادق(ع)، شراب طهور، شرابی است که بندگان ویژه حق را از هرچه غیر از خداست تطهیر میکند و تمام ناخالصیهای آنها را میگیرد و تنها چیزی که در وجود آنها باقی میگذارد فقط خداست لذا اینگونه انسانها چون فانیِ فیالله هستند، معرفت آنها معرفت خداست و محبت نسبت به آنها محبت نسبت به خدا و بغض و عداوت نسبت به آنها بغض نسبت به خداست چراکه آنها غیر از خدا چیزی ندارند و نمیشناسند.
شاگرد استاد حسنزاده آملی تأکید کرد: امیدواریم دیدار و آغوش خداوند، مبارک انسان خدایی و ملکوتی چون استاد حسنزاده باشد امیدواریم همه ما مشمول علوم و فضای روحی و حقایقی شویم که آن عزیز سفر کرده شده بودند و این مجالس، مشام ما را با عطر انسانهای فانی فی الله معطر و راه رسیدن ما به کمال را تسهیل و ایجاد رغبت کند که در این مسیر همانند او گام برداریم و انشاءالله به مقصد برسیم.
تولید علمی و تعداد آثارشان حیرتانگیز است
سید حسن امین، پژوهشگر حکمت اسلامی و از شاگردان آیت الله حسنزاده آملی، سخنران دیگر این مراسم بود که اظهار کرد: استاد ما علامه حسنزاده آملی، حامل و میراثدار عقلانیات و عرفانیات 1400 ساله اخیر مکتب تشیع بودند. از این جهت مخصوصاً در ابعاد فلسفی و عرفانی، اگر ما میخواستیم اسوه و نمونه برجسته تمام فیلسوفان، عارفان، متفکران و حتی متعبدان این هزاره اخیر را در شخص واحدی جمع کنیم مصداق این شخص علامه حسنزاده آملی بود بنابراین هرچند که ابعاد شخصیتی ایشان متنوع بود اما میزان تولید علمی و تعداد آثار ایشان حقیقتاً حیرتانگیز است.
تأثیرپذیری از علامه شعرانی
وی ادامه داد: آنچه از استاد حسنزاده میتوان گفت این است که موفق شد آخرین نسل از استادان فلسفه، حکمت، فلکیات و نجوم را که در مرتبه عالی بودند را درک کند. وی اساتیدی همانند ابوالحسن شعرانی داشته که از افراد ممتاز در صد سال اخیر بوده است. وی بسیار متواضع، و بیتکبر بود و عمامه بسیار کوچکی میبست و بعد از پایان تدریس در مدرسه مروی به کتابفروشی اسلامیه میرفت و در آنجا بنده بارها خدمتشان رسیدم. شاگرد علامه حسن زاده آملی بیان کرد: وی تحت تعلیمات علامه شعرانی حالت بیاعتنایی نسبت به دنیا و زندگی سختی هم در تهران داشت و حتی در برخی موارد برای اجاره منزل استطاعت کافی نداشتند اما در همان شرایط کتاب کلیله و دمنه بهرامشاهی را مطالعه جدی کرده و تمام سرایندگان آن را شناسایی و در همان دوران طلبگی چاپ کرده بود.
امین گفت: یکی از اساتید علامه حسنزاده، مرحوم شیخ محمدتقی آملی بود که در حد مرجعیت بود و اگر بعد از فوت آیتالله بروجردی در سال 1340 میخواست همانند آیتالله خوانساری رساله بدهد هیچ مشکلی نداشت اما با بیاعتنایی به ریاستِ شئونِ شرعی، اعلام کرد که دیگران رساله دادهاند و نیازی به رساله من نیست لذا به همان امام جماعت و تدریس حکمت و فقه و اصول اکتفا کرد. شیخ محمدتقی آملی به مرحوم علامه حسنزاده آملی هم چون همشهری ایشان بود توجه زیادی داشتند.
شاگرد علامه حسنزاده آملی بیان کرد: بنده درس اسفار را از محضر علامه حسنزاده استفاده کردم. همچنین مطالب ایشان را با مطالبی که هانری کُربَن در باب شیخ اشراق گفته بود ممزوج کردم و همراه نامهای برای دکتر پرویز خانلری فرستادم و گفتم باید بین روشنفکران و بزرگان حوزوی که میراثدار فلسفه و عرفان از روزگاران قدیم هستند و سینه به سینه آن را فرا گرفتهاند ارتباط برقرار کنیم و ایشان هم آن مطلب را منتشر کردند.
وی در پایان سخنان خود گفت: علامه حسنزاده آملی در حقیقت چکیده همه معارف عقلی و نقلی جهان تشیع در این هزار و سیصد سال اخیر بود. یکی از بزرگان و از شاگردان حاج ملاهادی سبزرواری هم گفته بود اگر کسی خدمت حکیم سبزواری رسیده بود مثل این است که خدمت تمام انبیا و اولیا رسیده است لذا بنده هم میتوانم چنین مطلبی را با تسامح در مورد مرحوم آیتالله حسنزاده آملی بیان کنم.
تبحر استاد حسنزاده در علوم مختلف
حجتالاسلام والمسلمین حمید پارسانیا، استاد دانشگاه تهران و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی سخنران پایانی این مراسم بود که اظهار کرد: بنده به چهار مطلب در رابطه با استاد حسنزاده آملی اشاره میکنم که مطلب اول درباره منزلت و جایگاه علمی حضرت آیتالله حسنزاده آملی مخصوصاً در حوزه فرهنگی و تاریخی معاصر ما به عنوان یک عالم ذوالفنون است. نکته دوم در نسبتی است که ایشان بین علوم مختلف برقرار میکردند، نکته سوم درباره نسبتی است که به علامه حسنزاده مخصوصاً در علم هیئت داده میشود و نکته چهارم خاطرهای است که از ایشان دارم. استاد حسنزاده، علامه ذوالفنون بودند و در علوم مختلف همانند کلام، فلسفه، ادبیات، فقه و اصول و هیئت و ریاضیات، به جایگاهی رسیده بودند که در موضع اجتهادی قرار داشتند و این منزلت این عالم بزرگوار را نشان میدهد. ایشان در پانزده سالی که در تهران بودند از اساتید بزرگی بهره بردند و استقرار جدی ایشان در حکمت اسلامی بود.
وی ادامه داد: نکته دوم این است که به رغم گستردگی دانش علامه حسنزاده، نسبت به حوزههای معرفتی مختلف اما این دانشها به شکل پراکنده در وجود ایشان جمع نشده بود بلکه از نظم و ارتباط منطقی برخوردار بودند. این اقتضای خود دانشهاست که پیوستگی پیدا میکنند. در حوزه علوم عقلی، عمده تدریس ایشان متوجه علوم الهی و ربانی بود لذا حتی هیئت، ریاضی یا طبیعیات به دلیل استفاده از مبانی الهی، رنگ الهی میگرفت اما علمی که مورد توجه ایشان قرار داشت علم الهی بود و حجم دروس در این علم با سایر علوم قابل مقایسه نبود.
پارسانیا تصریح کرد: نکته سوم درباره تعرض به ایشان از جهات مختلف است که بعضاً شاهد آن هستیم اما این نسبتها درست نیست. خواندن دروسی همانند نجوم و ریاضیات بدین منظور نیست که هرچه اعلام میکند نظر خود ایشان باشد همانگونه که خودشان اعلام میکردند که مثلاً فلان نظر بطلمیوس ممکن است مورد تأیید همگان نباشد. ایشان اساساً به لحاظ فلسفی، فلکالافلاک و کلیت هیئت بطلمیوس را برهانی نمیدانستند لذا نسبت دادن اینکه ایشان قائل به چنین مسائلی بودند صحیح نیست.
وی در پایان گفت: نکته چهارم هم یکی از خاطراتی است که از ایشان دارم. علامه حسنزاده، زمانی در دهه شصت، علم النفس را در مدرسه مربوط به آیتالله مکارم شیرازی تدریس میکردند و منزل ایشان هم نزدیک آنجا بود. خاطرم هست که بعد از درس، خدمت ایشان بودیم و پرسشی مطرح شد که با چهرهای بشاش، بحث را تا دم کوچهای که منزلشان بود ادامه میدادند در همان لحظه شخصی آمد و قصد فروش مقداری اجناس داشت که از طریق کوپن تهیه کرد بود که ایشان همان وجه را دادند و گفتند از تو میخرم و دوباره به تو بازمیگردانم لذا وجه آن را پرداخت کردند و اجناس را هم به آن شخص دادند سپس دست به سوی آسمان برداشتند و گفتند خدا را شاکرم که توانستم مشکلی را از کسی برطرف کنم. امیدواریم خداوند ایشان را مهمان ویژه خاص خود قرار دهند.
انتهای پیام