به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین سیدابراهیم رئیسی روز شنبه به منظور شرکت در اجلاس سران کشورهای عضو سازمان اکو به ترکمستان سفر کرد. منابع و ظرفیتهای گسترده اقتصادی بهویژه در بخشهای معدن، نفت و گاز و گردشگری کشورهای عضو سازمان اکو سرمایه ارزشمندی را در اختیار این سازمان مهم اقتصادی منطقهای قرار داده است. از طرفی جمهوری اسلامی ایران بهدلیل داشتن مرز زمینی با پنج کشور عضو اکو و دارا بودن موقعیت استراتژیک جغرافیایی برای برقراری اتصال سایر اعضا به آبهای بینالمللی و نیز به دلیل استقرار دبیرخانه دائمی اکو در تهران از موقعیت محوری در این سازمان برخوردار است. خبرنگار ایکنا به بهانه شرکت رئیسجمهور در اجلاس سازمان اکو گفتوگویی را با میرهادی رهگشای، پژوهشگر اقتصاد بینالملل و عضو اندیشکده اقتصاد مقاومتی داشته و در این گفتوگو به مزیتهای اقتصادی، سیاسی و بهویژه نقش این سازمان در گسترش وحدت میان اعضا پرداخته است.
ایکنا- آقای رهگشا پیش از ورود به بحث اصلی به صورت کوتاه پاسخ دهید، هدف از تشکیل سازمان اکو چه بود؟
رهگاشی: با عرض سلام خدمت شما و خوانندگان ایکنا. بیش از 20 سال است که از زمان تشکیل سازمان اکو میگذرد. ابتکار اصلی تشکیل این سازمان را سه کشور ایران، ترکیه و پاکستان برعهده داشتند و مسئولیت اداره دبیرخانه این سازمان به ایران سپرده شد، اما بعد از مدتی سایر کشورها مانند: افغانستان، جمهوری آذربایجان، قزاقستان، ترکمنستان، قرقیزستان، ازبکستان و تاجیکستان به این سازمان پیوستند. عمدتاً هدف اصلی سه کشور ایران، ترکیه و پاکستان در تشکیل سازمان اکو اقتصادی بوده است.
ایکنا- ارزیابی شما از شرایط کنونی سازمان اکو و جایگاه ایران در این سازمان چیست؟
رهگشای: در ابتدای تشکیل این سازمان؛ ترکیه و پاکستان برای توسعه تعاملاتشان با ایران به شکل پایاپای عزمی جدی داشتند، اما این فرصت برای آن زمان بود و بعد از آن وقتی این سازمان نتوانست خود را شکوفا کند یا اینکه نتوانست توقع کشورهای عضو به خصوص پاکستان و ترکیه را برآورده کند، نقش این سازمان در توسعه روابط اقتصادی میان اعضا کمرنگ شد.
به باور من ایران از همان ابتدای تشکیل سازمان اکو نمیدانست در عرصه تجارت بینالملل چه میخواهد و برنامه مشخصی در این خصوص نداشت. این بیبرنامگی از فقدان سیاست صنعتی نشئت میگرفت. متأسفانه ما اصلاً سیاست صنعتی مشخصی نداریم و مشخص نیست میخواهیم در چه صنایعی پیشرو باشیم یا اینکه از چه صنایعی حمایت کنیم و اینکه هنوز نمیدانیم قرار است چه کالاهایی را وارد کنیم. همچنین در بحث تجارت بینالملل بلاتکلیف هستیم و هنوز هم میگوییم هرچه پیش آید.
زمانی پاکستان و ترکیه علاقه بسیار زیادی در خصوص توسعه روابط تجاری با ایران و بهطور خاص ایجاد یک بلوک منطقهای داشتند و حتی برای تحقق این هدف حاضر شدند دبیرخانه سازمان اکو را در تهران مستقر کنند، اما در عمل کار بسیار کُند و آهسته پیش رفته است. آقای دامنپاک برای سالهای متمادی نماینده ایران در سازمان اکو بود و این فرد میگفت که ایران سهم قابل توجهی در تعللها و به نتیجه نرسیدن برخی توافقات ایفاء کرده است.
سازمان اکو به مرور مزیت اقتصادی خود را از دست داد و اکنون پاکستان در دامان چین است و تعاملات اقتصادی خود را با چین گسترش داده و اگر هم بخواهد با ایران تعاملات تجاریاش را گسترش دهد کاملاً این تصمیم در گروی ارتباط با چین خواهد بود. یا اینکه ترکیه در مقایسه با 20 سال گذشته به شکل سازمانیافتهتری روابط خود را با اروپا گسترش داده است.
آن زنجیرههای تولید منطقهای که از آن صحبت میکردیم و میخواستیم به یک بلوک تجاری منتهی شود، امروز پاکستان و ترکیه با چین و اروپا شکل دادهاند؛ بنابراین اصلاً جای کار باقی نمانده که بخواهند با ایران یک قطب منطقهای ایجاد کنند و در راستای تحقق اهداف اصلی سازمان سایر کشورهای آسیای میانه و قفقاز را هم به نوعی در این قطب منطقهای سهیم کنند.
من احساس میکنم باید تلاشها و ازخودگذشتگیهای بسیار زیادی از سوی سه کشور ایران، ترکیه و پاکستان صورت پذیرد تا اکو به یک قطب اقتصادی تبدیل شود. پاکستان و ترکیه تکلیفشان را روشن کردهاند، حتی کشورهای آسیای میانه هم تکلیف خود را روشن کرده و عضو اتحادیه اوراسیا شدهاند و از سوی دیگر هم با چین رابطه نزدیکی دارند، اما فعلاً تکلیف ایران روشن نیست. به باور من اکو کارکرد اصلی خود را از دست داده و فقط در حد سوآپ گازی یا توسعه ترانزیت خواهد بود.
ایکنا- آیا از بستر اکو، وحدت بین کشورهای عضو که همه آنها مسلمان هستند، محقق شده است؟
رهگشای: تصور من این است که بحث اصلی در اکو، بحث اقتصادی است. قطعاً همکاریهای اقتصاد در کنار سایر متغیرهای سیاسی و امنیتی میتوانست روابط میان کشورهای عضو اکو را بهبود بخشد. البته هنوز هم این هدف قابل تحقق است. برای تحقق این هدف حتماً نباید یک قطب منطقهای شکل بگیرد و همه اعضای آن کشورهای اسلامی باشند تا ایران رابطه خوبی با آنها برقرار کند. در شرایط فعلی اگر ایران بتواند روابط اقتصادی خوبی با کشورهایی ماند پاکستان و ترکیه و آسیای میانه برقرار کند، کمک بسیاری به تقریب مسائل سیاسی، مذهبی و امنیتی خواهد کرد. به عبارت دیگر هرچه ارتباطات بیشتر شود، کشورها در سطح مردم و دولتها یکدیگر را بیشتر درک خواهند کرد.
ایکنا- آیا آمریکا در شکست اهداف و کارکرد اکو اثرگذار بوده است؟
رهگشای: قطعاً قدرتهای فرامنطقهای در ناکامی سازمان اکو نقش داشتهاند، اما عامل اصلی نیستند. حتماً آمریکا و شرکای منطقهای این کشور مانند عربستان از اینکه یک قطب منطقهای بین ایران، پاکستان و ترکیه شکل نگیرد، استقبال میکنند، ولی دلیل اصلی ریشه در انفعال ایران دارد.
در 20 سال گذشته پاکستان و ترکیه عزم توسعه روابط با ایران را داشتند. اگر تحولات آن زمان را بازخوانی کنیم مشاهده خواهیم کرد که ترکیه مدام از طرف اروپا پس زده میشد و چین هم هنوز به آن قدرتی که اکنون در اختیار دارد، دست نیافته بود و زیرساختهای اقتصادی پاکستان را در دست نداشت و پاکستان هم در عمل گزینهای دیگر در مرزهای شرقی در اختیار نداشت و فقط هند بود که از آن زمان تا به امروز با یکدیگر مشکل دارند.
در چنین شرایطی اگر آن زمان ایران ابتکار عمل را در اختیار میگرفت و در عرصه سیاست صنعتی و سیاست تجاری تکلیف خود را مشخص میکرد و به سمت ایجاد زنجیرههای تولید پیش میرفت، آمریکا نمیتوانست با سازمان اکو مقابله کند یا اگر هم میخواست مقابلهای انجام دهد، قطعاً با تأخیر اقدام میکرد.
ایکنا- آیا از فراز سازمان اکو میتوان به توسعه همکاریهای امنیتی میان اعضا دست یافت؟
رهگشای: مسلم است هرگاه شکوفایی اقتصادی محقق شود، اشتغال و زنجیره تولید تقویت شود قطعاً تروریسم در عرصه داخلی و منطقهای قدرتی نخواهد داشت، اما وقتی بیکاری، سرکوب نیازهای اقتصادی و قاچاق وجود داشته باشد، تروریسم فرصت ظهور و بروز پیدا خواهد کرد.
ایکنا- شما به ناکارآمدی ایران در سازمان اکو اشاره کردید، دولت سیزدهم باید چگونه این ناکارآمدیهای را رفع کند؟
رهگشای: در دولت سیزدهم این ناکارآمدی کمتر است، اما در دولت آقای روحانی ناکارآمدی ایران در سازمان اکو بهخاطر گذاشتن تمام تخممرغها در سبد برجام بیشتر بود. در دولت آقای احمدینژاد هم چنین بلاتکلیفی و ناکارآمدی وجود داشت؛ طوریکه این دولت سازمان اکو را رها کرد و بهدنبال عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی بود و شعار میداد اگر عضو سازمان تجارت جهانی شویم، همه مشکلات حل خواهد شد؛ در صورتیکه اگر ایران از همه موانع متعدد سیاسی عبور میکرد و عضو این سازمان هم میشد، هیچ ضمانتی برای حل مشکلات اقتصادی وجود نداشت.
پیش از آن هم تمرکز اصلی برروی ایجاد زیرساختهای داخلی بود و به همین دلیل از زیرساختهای تجارت خارجی مانند انعقاد قراردادهای گمرکی، مالیاتی، تجاری، حملونقل، روادید و نقلوانتقال پول با کشورهای همسایه غفلت کردیم. اگر پیش از تشدید تحریمها؛ سازوکارهای منطقهای را تقویت میکردیم اصلاً تحریم نمیتوانست به اقتصاد ایران ضربه وارد کند.
همانطورکه گفته شد ریشه اصلی این ناکارآمدیها در بلاتکلیفی و انفعال در حوزه سیاست صنعتی است تا اینکه صرفاً در سطح تجارت باشد. دولت آقای رئیسی ابتدا باید سیاست صنعتی مشخصی را تصویب و در دستورکار قرار دهد و دوم باید زیرساختهای سخت و نرم تجاری با کشورهای همسایه را توسعه دهد.
ایکنا- آینده سازمان اکو را چطور ارزیابی میکنید؟
رهگشای: آن امیدی که 20 سال پیش به اکو بود، دیگر وجود ندارد و نمیتوان انتظار داشت در شرایط فعلی میان ایران، ترکیه و پاکستان قطبی از زنجیرههای تولید شکل بگیرد، اما وضعیت هم آنقدر بد نیست و میتوان همچنان به توسعه تعاملات ادامه داد. به عبارت دیگر تا حد امکان باید از ظرفیت سازمان اکو برای توسعه تجارت منطقهای استفاده کرد. اما اینکه بگوییم در وضعیت فعلی سازمان اکو به قطب منطقهای تبدیل خواهد شد، تا 10 یا حتی 20 سال آینده تحقق آن بعید است.
گفتوگو از سعید امینی
انتهای پیام