ایکنا به مناسبت ماه رمضان با فواد توحیدی، پژوهشگر موسیقی، درباره موسیقی رمضان در کرمان گفتوگو کرده است که در ادامه میخوانید.
توحیدی در رابطه با موسیقی رمضان در کرمان بیان کرد: دو نمونه موسیقی رمضان داریم؛ یکی موسیقی اعلان است که هنگام سحر و افطار با سازهای مختلف، وقوع آن را اعلام میکنند و دیگری آوازهای نیایشگونه است که شامل سحریخوانی و مناجاتخوانی میشود. همچنین تعزیهای در کرمان داریم که به آن قنبرخوانی میگویند. این تعزیه شهادت حضرت علی(ع) را نشان میدهد و فقط در ماه رمضان اجرا میشود.
وی در رابطه با موسیقی اعلان گفت: برای اعلان از سازهای مختلفی استفاده میشود که مهمترین آنها سفیدمهره است. این ساز صدفیشکل است که در زمان صفویه وارد کرمان شد. ساز سفیدمهره صدف بزرگی است که یک زبانه بالای آن ایجاد و از آن به عنوان ساز بادی استفاده میکنند. صدای این ساز بلند است و تا چند فرسخ میرود.
توحیدی ادامه داد: اگر سه بار در این ساز دمیده شود، به معنای فوت یک فرد است. اگر در محرم مراسم عزاداری باشد، یک بار در آن میدمند و مردم جمع میشوند. همچنین برای سحر و افطار از این ساز استفاده میکنند تا مردم وقت افطار و سحر را متوجه شوند. هنوز در بسیاری از روستاها و شهرها از این ساز استفاده میشود که تعداد آن نزدیک به چهل روستا و چندین شهر میرسد. ساز سفیدمهره از نظر اهالی ساز مقدسی است و عموماً در امامزادهها نگه داشته میشود و مردم معتقدند که اگر این ساز از روستا یا شهر دور شود، برای آنها بدیمنی دارد.
این پژوهشگر در رابطه با ساز نقاره شرح داد: ساز دیگری که در خیلی از جاهای استان کرمان استفاده میشود نقاره است. امامزاده زید شهداد مهمترین مکانی است که در آن از این ساز استفاده میشود. این امامزاده قدیمیترین مکان نقارهنوازی در ایران است. طبق تحقیقات، از دوره صفویه در اینجا نقاره نواخته میشود.
وی ادامه داد: ریتمهای آن نیز به صورت دوری است. یعنی ریتمها و ضرباهنگها ادواری است و اگر کسی بشنود فکر میکند که سازها در هماهنگی با هم ریتمشان را از دست میدهند، ولی اینطور نیست؛ برای مثال به صورت دور 23 ضربی و 26 ضربی ریتمها را میزنند. ریتمهایی که برای ماه رمضان مینوازند با نوبتنوازیهایی که هنگام اذان در صبح، ظهر و مغرب نواخته میشود متفاوت است و ریتمی که در سحر برای بیدار کردن مردم نواخته میشود فرق دارد. همچنین ریتمی که در عزاداری در ماه محرم میزنند متفاوت است که به آن «شور» میگویند و مخصوص محرم است.
توحیدی افزود: امروزه نقارهنوازی اندک شده است و تعداد آن به ده الی پانزده مکان در سراسر ایران میرسد که قدیمیترین این مکان همین امامزاده زید شهداد است که بر روی نقاره تاریخ وجود دارد. همچنین در بعضی از روستاها از ساز جوغ استفاده میشود. جوغ نوعی طبل سنگی با پوست بز است و بر روی شتر گذاشته میشود و در سحر برای بیدار کردن مردم نواخته میشود. در برخی روستاهای رفسنجان یک نفر اشعاری را میخواند و بر روی حلبیهایی که چلیک نام دارد میزند و بدین وسیله مردم را بیدار میکنند.
توحیدی اظهار کرد: در بعضی از روستاها با توجه به نوری که بر روی کاهگلها میافتد مردم متوجه میشوند که هنگام اذان است و دیگر چیزی نباید بخورند. برخی نیز میگویند تا زمانی که کاه در کاهگل دیده نمیشود هنوز فرصت خوردن است و از زمانی که دیده شد یعنی آفتاب زده است و خوردن را قطع میکنند.
این پژوهشگر در رابطه با مناجاتخوانی و سحرخوانی گفت: آوازهایی که هنگام مناجاتخوانی و سحریخوانی خوانده میشود عموماً بر پایه موسیقی ردیف دستگاهی ایرانی هستند. در زمان قاجار افرادی را به نقاط مختلف ایران فرستادند و چاووشخوانی، سحریخوانی و مناجاتخوانی را آموزش دادند. به همین علت تقریباً در ایران بسیاری از این آوازها شبیه به هم هستند و خیلی کم داریم جاهایی را که لحن متفاوت باشد. مثلاً چاووشخوانی در تمام ایران در هر جایی که شنیدم همه تقریبا در یک مایه میخوانند. من دبیر جشنواره چاووشخوانی بودم از 80 منطقهای که افراد حضور داشتند تقریباً همه چاووشی را در یک مایه میخواندند.
وی ادامه داد: سحریخوانی هم همین حالت را دارد. البته در بعضی نقاط بر پایه موسیقی نواحی منطقه خودشان است. مثلاً در جنوب استان کرمان جوهره موسیقی نواحی در مناجاتخوانی و سحریخوانی آنها وجود دارد و کاملاً بر اساس فواصل موسیقی و گردش ملودی خود منطقه است به جای اینکه شبیه به موسیقی ردیف دستگاهی باشد.
توحیدی در پایان درباره لزوم حفظ این سنتها گفت: کاش جایی در ایران به این موضوعات میپرداخت و آنها را ثبت و ضبط میکرد، زیرا آنها در حال موزهای شدن هستند و اگر جایی نباشد و اهتمامی برای جمعآوری نباشد کاملاً به فراموشی سپرده میشود. نسل بعد اصلاً دغدغه این مسائل را ندارد و حتی نسل جدید هم همینطور است. کاش نهادی در ایران به این موضوع ورود میکرد و با کمک پژوهشگران به ثبت و ضبط آن میپرداخت. سحریخوانی، مرثیهخوانی، نعتخوانی، تعزیهخوانی، منقبتخوانی، مولودیخوانی و مناجاتخوانی جزء میراث ناملموس و بخشی از فرهنگ، آداب و رسوم این کشور است که باید برای حفظ آن کوشش کرد.