ساترا هزینه‌های بسیاری بر دوش نظام می‌گذارد/ مدیریت متعادل می‌خواهیم نه متمرکز + فیلم
کد خبر: 4070254
تاریخ انتشار : ۲۵ تير ۱۴۰۱ - ۰۸:۴۱
میزگرد ایکنا پیرامون شبکه خانگی و ابهامات موجود

ساترا هزینه‌های بسیاری بر دوش نظام می‌گذارد/ مدیریت متعادل می‌خواهیم نه متمرکز + فیلم

شبکه خانگی دچار موارد مبهم و گاه محل اختلافی بین تولیدکنندگان و نهاد ناظر یا همان ساتراست که در میزگرد ایکنا با سیدضیا هاشمی و مهدی عظیمی آنها را بررسی کرده‌ایم.

در حال تکمیل

به گزارش ایکنا، در دو سال اخیر حاشیه‌های فراوانی پیرامون عملکرد ساترا به وجود آمده است و بسیاری از هنرمندان نسبت آن معترض بوده‌اند. در این میان هیچگاه از سوی مسئولان ساترا به این سوالات پاسخی داده نشد. برای مثال، ایکنا هر اندازه تلاش کرد تا بتواند از مسئولان این مرکز جوابی بابت انتقادات مطروحه دریافت کند، موفق به انجام این کار نشد. در این راستا پیرامون عملکرد این مرکز گفت‌و‌گویی با سیدضیا هاشمی؛ تهیه‌کننده سینما و مهدی عظیمی میرآبادی؛ تهیه‌کننده و مدیرعامل سابق انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس انجام داده‌ایم که در ادامه با آن همراه می‌شویم.

ایکنا- برای آغاز بحث از اینجا سخن را آغاز کنیم که فلسفه شکلگیری ساترا چیست؟ آیا نظارت این مرکز روی محصولات پلتفرمها امری قانونی است؟

هاشمی: مجموعه ساترا که همان سازمان صوت و تصویر فراگیر است بر مبنای قانونی شکل گرفته که در گذشته شکل گرفته است. در این قانون ذکر شده هرچیزی که صوت و تصویر فراگیر دارد به رسانه ملی تعلق دارد اما اینکه این قانون چرا تنها نسبت به پلتفرم‌ها معنا پیدا کرده عجیب است! زیرا تا قبل از پلتفرم‌ها «وی‌ او دی‌ها» و در زمانی که نوار ویدیو و «دی وی دی» نیز وجود داشتند ولی این قانون اجرا نمی‌شد و محصولات این بخش‌ها جز محصولات صوت و تصویر فراگیر تعلق نمی‌گرفت اما با آمدن پلتفرم‌ها این قانون اجرایی شد!

واقعیت امر این است که شیوع بیماری کرونا تاثیر بسیار زیادی روی اجرایی شدن ساترا داشت چون با فراگیری بیماری مردم از سینماها جدا شدند. تلویزیون هم مدت‌ها بود رقابت را به شبکه‌های ماهواره‌ای باخته بود. برای همین اقبال بسیاری زیادی نسبت به پلتفرم‌ها پیش آمد. از نگاه من پلتفرم‌ها از محصولات فراگیر محسوب نمی‌شوند زیرا تعداد محدودی برنامه، آنهم تنها در ساعت‌های خاص به صورت آنلاین پخش می‌شود. به هر حال ساترا شکل گرفت و سازمانی بزرگ در کنار صدا و سیما که خود بسیار فربه شده، شروع به کار کرد؛ سازمانی که آغاز به کار آن را جفای بزرگی در حق هنرمندان می‌دانم.

در حال تکمیل

در دوران کرونا بسیاری از هنرمندان آسیب دیدند، چون موقعیت کاری آنها از بین رفت ولی پلتفرم‌ها شرایطی را پیش آوردند تا آنها شروع به کار کنند. البته واضح است تمام محصولاتی که در این عرصه تولید شدند مورد قبول نبود و کارهایی نیز دارای اشکال هستند اما معایب موجود نباید دلیلی برای متوقف کردن آن باشد؛ همانگونه که در صدا و سیما مشکلاتی وجود دارد و مقام معظم رهبری نیز بارها به این مطلب اشاره کرده‌اند اما آیا رسانه ملی تعطیل شده است؟ مطمئن باشید ساترا هزینه‌های بسیاری را روی دوش نظام می‌گذارد این در حالی است که باید در این حوزه چابک‌سازی صورت گیرد اما نه تنها قدمی در این جهت برنمی‌داریم بلکه با برخوردهایی که انجام می‌دهیم بخش خصوصی را هم از ادامه فعالیت باز می‌داریم!

ایکنا- اخیراً نسبت به سریالهایی نظیر «کلیله دمنه» و در گذشته «خاتون» اشکالاتی پیش آمده است. پیرامون این موضوع توضیح دهید.

هاشمی: این کارها مجوز ساخت خود را در گذشته از وزارت ارشاد گرفته بودند اما وقتی این محصولات تولید شدند و برای گرفتن پروانه نمایش آن را به ساترا ارجاع دادند، مسئولان این بخش گفتند که ما اجازه نمایش نمی‌دهیم! زیرا پیشتر باید فیلمنامه هم مورد تایید ما قرار می‌گرفت! سوال اینجاست آیا بهتر نیست به جای فیلمنامه خواندن و ایراد گرفتن، محصولی که تولید شده را ببینند و آن وقت اگر کار مربوطه مشکلی داشت آن را متذکر شوند تا برطرف شود؟ این تصمیمات و تصورات عجیبی که در ساترا می‌بینیم نشئت گرفته از این تصور است که آنها پلتفرم‌ها را رقیبی برای تلویزیون می‌دانند درحالی‌که با برنامه‌ریزی صحیح می‌توانستند از حوزه جدید در جهت رشد سیما استفاده کنند.

عظیمی: پیرامون موضوع مطروحه چند نظر دارم. ابتدا اینکه باید ببینیم آیا کاری که در پلتفرم‌ها در حال انجام است مصداق صوت و تصویر فراگیر است؟ اگر جواب آری است که باید به قانون ارجاع شود اما اگر پاسخ خیر است باید دید چه اطلاعات غلطی داده شده که چنین اتفاقی را شکل داده است. باورم من این است برخی مواقع می‌خواهیم با تصمیمات غلط، ناکارآمدی خودمان را به گردان دیگران بیندازیم. سوالی که در این میان پیش می‌آید این است که صدا و سیما با آنهمه نیرو و امکاناتی که در اختیار دارد چگونه رقابت با دو یا سه پلتفرم عاجز مانده است؟

در حال تکمیل

نکته‌ای در این میان وجود دارد آنهم اینکه در زمانی‌که حاشیه‌های پیرامون محصولات پلتفرم‌ها وجود داشت مسئولان ارشاد در دوره گذشته زیر بار محصولات این بخش نمی‌رفتند! برای همین وقتی ارشاد در آن مقطع زیر بار مسئولیت پلتفرم‌ها نرفت به ناچار باید بخشی این مسئولیت را بر عهده می‌گرفت، بنابراین یک جابجایی موقت صورت گرفت تا نظارت پیرامون حوزه جدید صورت گیرد. در ادامه راه رسانه ملی در پی گسترش حوزه فعالیت خود مدیریت این حوزه را بر عهده گرفت تا اصطلاحاً بخواهد در این رابطه کارهای لازمه را انجام دهد؛ درحالیکه اگر تلویزیون کارایی لازم را داشت محصولات خود را ارتقا می‌بخشید. نکته دیگر اینکه آنگونه که اخیرا شنیده‌ام از طرف سیما اعلام شده آماده واگذاری مسئولیت پلتفرم‌ها به ارشاد است مشروط بر اینکه مسائلی رعایت شود.

ایکنا- با آمدن دولت جدید این تصور پیش آمد با یکدست شدن ارشاد و تلویزیون بسیاری از مشکلات حل شده و مسئله ساترا نیز بر طرف میشود که نشد. پیرامون این موضوع توضیح دهید؟

هاشمی: پیرامون سخنان آقای عظیمی باید نکته‌ای را بیان کنم. بخشی قانونی تحت عنوان ساترا وجود ندارد بلکه تنها بودجه‌ای توسط مجلس در سال 1400 و 1401 برای این بخش در نظر گرفته شده است. در همین رابطه باید بگویم ابتدایی که آقای جبلی مسئولیت صدا و سیما را بر عهده داشتند در ملاقاتی که با او داشتیم وی به صورت غیرمستقیم چندان علاقه‌ای برای ادامه نظارت بر پلتفرم‌ها توسط ساترا را نداشت اما نمی‌دانم در گذر زمان چه چیزی تغییر پیدا کرده است. درضمن با این نکته که دولت و مجلس یکی شده چندان موافق نیستم و معتقدم هر آنچه می‌بینیم ظاهر ماجراست درحالیکه اگر این دو بخش یکی بودند حداقل تلویزیون، سینما را در حد تبلیغات پفک می‌دید و از آن حمایت می‌کرد!

وقتی عدم همراهی دولت با سینما را می‌بینیم این سوال برایم پیش می‌آید وقتی همه برای یک نظام هستیم این دعواها برای چیست. نکته عجیب‌تر اینکه به فیلم‌های سینمایی اجازه نمی‌دهند که در شبکه‌های غیرمعاند خارجی تبلیغ تلویزیونی داشته باشند. چرا چنین است؟ دلیل مشخص است چون اگر چنین اتفاقی رخ دهد از میزان تبلیغات تلویزیون کاسته می‌شود البته باید متذکر شوم در دوره کاری عزت‌الله ضرغامی همراهی خوبی با سینما پیش آمد که متاسفانه ادامه پیدا نکرد. سوالی دارم از مسئولانی که با سینما مشکل دارند. اگر آنها با هنر هفتم مشکل دارند چرا آن را تعطیل نمی‌کنند تا تنها همان چند فیلمی که نظر دارند روانه پرده شود؟

ایکنا- برخی هجمهها پیرامون تولیدات پلتفرمها صورت میگیرد مبنی بر اینکه تولیدات این حوزه به لحاظ مفهومی مناسب نیستند. این نقد بر چه مبنا رخ میدهد. مگر نهادهای نظارتی در این حوزه وجود ندارند که چنین انتقاداتی وجود دارد؟

هاشمی: اگر بتوانیم رده سنی برای آثار نمایشی در نظر گیریم معتقدم بسیاری از مسائل حل می‌شود. به ویژه در تلویزیون این مسئله باید به صورت جدی پیگیری شود. درضمن نمی‌شود با کار قهرآمیز به بیننده گفت به چه کاری توجه کند. با توجه به این شرایط اگر برای کارهای نمایشی دسته‌بندی سنی مشخص کنیم آنگاه این خانواده است که می‌بایست در این رابطه نظارت لازم را انجام دهد. نکته دیگر اینکه نباید با دستور کار اخلاقی انجام دهیم بلکه باید با ساخت آثار اخلاق‌مدار به خواسته مورد نظرمان برسیم. همچنین باید اضافه کنیم در شرایط فعلی دیگر کارهای قهرآمیز جوابگو نیست. برای مثال چگونه می‌خواهیم در فضای مجازی بحث‌های نظارتی را عملی کنیم؟

ایکنا- در سینما و پلتفرمها چند شکل مخاطب وجود دارد. درضمن الویت برای فیلم و سریالسازی، عموما چه بخش از تماشاگران را در بر میگیرد؟

عظیمی: چند طیف مخاطب در سینما و پلتفرم‌ها وجود دارد. بخشی از مخاطبان قشر تحصیل کرده هستند که سواد بصری نیز دارند و بخشی دیگر مخاطبان عام اما مشکل اینجاست کلیت کارها عموما نمی‌تواند میانگین بین این دو شکل مخاطب باشد، زیرا گاهی اوقات یا تولیدات اکثراً عام هستند یا اینکه اکثر آثار مخاطبان خاص را مد نظر دارند. برای همین باید آمایش درستی صورت گیرد تا بتوانیم برای هر مخاطب فیلم و اثر مورد نظر را داشته باشیم. در همین رابطه اضافه می‌کنم در کشوری که 80 میلیون نفر جمعیت دارد باید گوناگونی به حدی باشد که تعداد تماشاگران بیش از 30 میلیون باشد نه اینکه تنها 3 یا 4 میلیون به سالن‌های سینما بیایند.


بیشتر بخوانید:

هاشمی: ساترا کمر به نابودی پلتفرم‌ها بسته است


درباره ایراداتی که به معنای برخی آثار سینمایی و پلتفرم‌ها گرفته می‌شود باید نکته‌ای را بیان کنم که مورد تاکید مقام معظم رهبری هم بوده است. ما تا چه اندازه شرایط آموزشی را برای فیلمسازان فراهم آورده‌ایم که هم اکنون از آنها توقع داریم کارهایی با مضامین دلخواه تولید کنند.

مطلب بعدی در این رابطه به عملکرد مدیران بر می‌گردد. یعنی برخی مواقع مدیران به گونه‌ای برنامه‌ریزی می‌کنند تا فیلم تولیدی در مسیر باشد که خوشایند مدیران بالاتر را در پی داشته باشد نه مردم را. این مشکل هست که به‌نوعی دیگر در تلویزیون هم وجود دارد یعنی آثاری در ساعت نامناسب پخش می‌شود و همین عامل هم سبب دوری تماشاگر از آثار را در پی دارد.

ایکنا- چرا حساسیتها پیرامون برخی آثار اجتماعی که اتفاقاً جز کارهای خوب سینما هستند زیاد است اما پیرامون برخی آثار طنز که از آنها میتوان به عنوان کارهای کابارهای نام برد هیچگونه حساسیتی وجود ندارد؟

هاشمی: در تلویزیون تاکید روی این است که آثار تولیدی مورد رضایت مسئول باشد اما این شرط در سینما وجود ندارد. درباره پلتفرم‌ها هم با ذکر مثال جواب می‌دهم. اگر سریال «یاغی» در تلویزیون تولید می‌شد بیش از 10 میزگرد برای آن گذاشته می‌شد که ببنید رسانه ملی چه اثر تاثیرگذاری تولید کرده است. از نگاه من «یاغی» یک مجموعه درجه یک است که هم در اجرا هم در فیلمنامه همه چیز خوب است. البته باید نکته‌ای را هم متذکر شوم تا انصاف رعایت شود آنهم اینکه فشارها روی تلویزیون بسیار زیبا است. به ویژه برای شبکه یک و دو که احتمالاً مسئولان نظام آن را می‌بینند.

در حال تکمیل

درباره برخی آثار طنز هم باید بگویم من با این نظرم که آثار این حوزه عمدتاً مبتذل هستند موافق نیستم هرچند قبول دارم کیفیت خیلی از آنها پایین است زیرا که این دست تولیدات توان مالی کافی را برای تولید ندارند این فیلم‌ها اتفاقاً در سینما چندان هم نمی‌فروشد امری که نشان از سلیقه بالای تماشاگر دارد. من نمی‌خواهم از این دست تولیدات حمایت کنم اما عنوان مبتذل را برای این آثار منصفانه نمی‌دانم بلکه به آنها کارهای سطحی می‌گویم. درباره تعداد تماشاگران سینما هم باید اضافه کنم پیش از کرونا نیز مدت‌ها بود که ما تماشاگر لازم را در سالن‌های نمایش نداشتیم به‌نحوی‌که سال‌هاست سینما تماشاگر بالای چهار میلیون را فراموش کرده است.

ایکنا- نوع نظارت در ساترا به عنوان مجموعه زیر نظر سیما قابل توجیه نیست زیرا آن رویکردی را که در تلویزیون میبینیم در پلتفرمها حداقل به لحاظ ظاهری شاهد نیستم. پیرامون این دوگانگی توضیحات لازم را بیان فرمایید؟

هاشمی: مشخص است در پلتفرم‌ها فضای کار کردن در قیاس با تلویزیون بازتر است. برای این مسئله نیز چارچوب خاصی وجود ندارد. برای مثال در رادیو آوا فضا با دیگر شبکه‌های رادیو متفاوت است البته اینکه فضا را باز بگذاریم به‌نظرم اتفاقی خوبی است چون به این واسطه ما مردم را از ماهواره‌ها دور می‌کنیم. نکته بعد اینکه ممکن است آیین‌نامه‌هایی هم نوشته شده باشد ولی این افراد هستند که بنا به سلیقه‌شان آیین‌نامه‌ها را تنظیم می‌کنند. برای همین ممکن است با تغییرات مدیریتی آیین نامه‌ها هم تغییر پیدا کند. برای مثال در مقطعی فیلمی که حتی مورد تایید مقام معظم رهبری قرار گرفته هم ممنوع می‌شود اما با آمدن مدیری دیگر همان اثر مجوز پخش پیدا می‌کرد! فیلم‌هایی دگیری نیز نظیر «آدم برفی»، «دیدار» و... هم وجود دارند که قربانی سلیقه‌های شخصی شده بودند.

در به وجود آمدن چنین برخوردهای شخصی خود ما سینماگران هم ایفاگر نقش هستیم، زیرا اگر وقتی کارمان توقیف می شد به دیوان عدالت شکایت می‌بردیم شاید ضرر این توقیف‌ها جبران می‌شد. برای نمونه اگر من تهیه‌کننده «مارمولک» بودم تمام افراد و مدیرانی که باعث توقیف فیلمم شده بودند را به دادگاه می‌کشاندم تا ضرر سال‌ها توقیف فیلم جبران شود.

ایکنا- بحث دوم به بحث اکران سینما بعد از ایان کرونا بر میگردد. چرا با فروکش شدن بیماری کرونا به جای رشد کمی تماشاگران شاهد افول آمار هستیم؟

عظیمی: سینما 43 سال نیست که دچار افول شده بلکه اواخر دوره پهلوی هم سینما کاملا ورشکست شده بود تنها بعد از پیروزی انقلاب بود که برای مدتی به مدد دمیده شدن روح جدید در سینما وضعیت اکران خوب شد اما در ادامه باز هم به راه خطا گذشته باز گشتیم و دیدیم که چگونه مخاطب از سینماها روگردان شد. لازم به ذکر است که تنها مردم از سینما راضی نیستند بلکه دیگر بخش از جمله هنرمندان هم دلخوشی از سینما ندارند. طبق آماری ارشاد 157717 صندلی در سینماها داریم. هر صندلی 37 متر مربع را اشغال می‌کند. اگر ضرب و تقسیم ساده‌ای انجام دهیم یک رقم بزرگ به دست می‌آید.  نکته بعدی اینکه اگر ما مساحتی که برای سینما در نظر گرفته شده را بخواهیم به سودآوری برسانیم با قیمت بلیط را صدهزار تومان بفروشیم آنهم در شرایطی که حداقل سه سانس را با صندلی‌های پر پشت سر بگذاریم. این موضوع قابل تحقق نیست پس چه کاری باید انجام داد؟ به نظرم راهکار مدیریت متعادل است نه مدیریت متمرکز. منظور از تمرکزگرایی هم این است که هر جغرافیایی قادر باشد فیلم خودش را در سینما ببیند نه همه کشور را مجبور کنیم که فیلم با مختصات و جغرافیای تهران را ببینند!

در حال تکمیل

هاشمی: قبل از کرونا شرایط به این وضعی که هم‌اکنون گرفتارش هستیم نبود. این مسئله هم واضح است. فشار اقتصادی به اندازه شدید شده که می‌توان گفت به حالت انفجار رسیده است. برای همین در چنین شرایطی بسیاری از مردم دیگر قادر به سینما رفتن نیستند. نکته بعد اینکه حتی قشر متمول هم دیگر کمتر به سینما می‌رود چون با فراهم آمدن امکاناتی نظیر سینمای خانگی دیگر کمتر اشتیاقی را از آنها برای حضور در سینما شاهدیم. در مشکلاتی که برشمردم باید نبود فیلم خوب را هم دلیل دیگری برای کم‌تماشاگر شدن سینماها ذکر کرد. این معضل نیز از نبود فیلمنامه‌های غیراستاندارد به وجود آمده است.

یکی از راهکارهای بازگردانندن تماشاگر به سینما اکران فیلم‌های خارجی است؛ آثاری متناسبی که قبل از زیرنویس‌نویس شدن آنها خریداری و دوبله شود تا مردم بتوانند آثار مورد نظرشان را با کیفیت بهتر در سالن‌های نمایش ببینند ولی تا زمانی که برخی مقاومت‌های غیرمنطقی در این رابطه وجود دارد رسیدن به این خواسته محقق نخواهد شد. این در حالی است که اکران فیلم خارجی علاوه بر اینکه مخاطب را به سینما باز خواهند گرداند باعث خواهد شد تا سینما ملی نیز رشد کیفی پیدا کند چراکه همیشه در سایه رقابت است که ما رونق را در کارهای نمایشی خواهیم دید. صدق گفتارم سینمای هند است که با وجود اکران خارجی فیلم‌های هالیوودی باز هم صنعت سینما آنها رونق خوبی داشته و حتی کارهای آنها به لحاظ مفهومی نیز رشد چشمگیری پیدا کرده است.

انتهای پیام
captcha