در علم اقتصاد مفهوم زنجیره تأمین مالی یکی از مفاهیم مهم و اثربخش در پیشرفت و رشد اقتصادی قلمداد میشود. در اقتصادهای پیشرفته همواره سیاستگذاران و تصمیمسازان اقتصادی به دنبال تنوع شیوههای تأمین مالی هستند تا از این طریق پروژههای اقتصادی به بهترین شکل ممکن پیش برود و سود و عایدی آن هم به سرمایهگذار برسد و هم برای کشور تولید ثروت در پی داشته باشد. شیوه تأمین مالی در جمهوری اسلامی ایران با ضعفها و خلأهایی همراه بوده و سالهاست اقتصاددانان انتقاداتی را در این رابطه مطرح کردهاند.
حسین درودیان، استاد دانشگاه تهران و کارشناس اقتصادی در گفتوگو با ایکنا، درباره علت ناکارآمدی نظام تأمین مالی در کشور گفت: ابتدا باید تأمین مالی بخش خصوصی از بخش دولتی تفکیک شود. ما همیشه با این مشکل روبهرو بوده و هستیم که وقتی دولت دچار تنگنا و مشکل میشود و به طور مشخص وقتی درآمدهای نفتی کاهش پیدا میکند، سایر شیوههای تأمین مالی به نفع یا به سمت دولت چرخش دارد. به عبارت بهتر دولت باعث برونرانی بخش خصوصی شده و دلیل آن هم به خاطر این است که دولت نسبت به بخش خصوصی برتری و دست بالا را دارد.
وی افزود: دولت یا شرکتهای دولتی برای جبران کسری بودجه دست به فروش سهام در بازار سرمایه میزنند یا اینکه دولت برای تأمین کسری بودجه از بانکها برداشت میکند. این مشکل همواره وجود داشته به غیر از مقطع کوتاهی در بازههای زمانی 93، 94، 95 و 96 که گشایشهایی در این سالها ایجاد شد اما در مقاطع زمانی دیگر رویه اشتباه گذشته در زمینه تأمین مالی ادامه پیدا کرد و همین موضوع مشکلات بسیار زیادی را برای کشور به وجود آورده است.
این کارشناس اقتصادی با بیان این مطلب که تأمین مالی در ایران مبتنی بر شبکه بانکی است، اظهار کرد: نظام بانکی ما به علل مختلف ازجمله رسوب تعهدات مالی و بدهیهای دولتی و شبهدولتی در ترازنامههای بانکی و نیز وجود نوعی از غارت شدن بانکها از سوی سهامداران ذینفوذ، باعث شده تا ترازنامههای بانکی به طور سالم پیش نرفته و فرآیند بازگشت پول در آن به خوبی اتفاق نیفتد.
بیشتر بخوانید:
درودیان تأکید کرد: ساختار بانکی ما طوری بوده که عدهای به نفع خود از بانکها بهرهبرداری کردهاند و در این زمینه هم دولت و هم بخش خصوصی هریک براساس منافع خودشان چنین رفتاری نشان میدهند و باید بجد گفت بانکها شریان اصلی تأمین مالی محسوب میشوند که این شریان در حال حاضر مسدود شده است.
وی یکی دیگر از شیوههای تأمین مالی در ایران را بازار سرمایه عنوان کرد و در این رابطه افزود: به هر حال بازار سرمایه یکی از شیوههای مهم تأمین مالی محسوب میشود ولی در حال حاضر این منبع تأمین مالی با مشکلاتی مواجه بوده و انگیزه سرمایهگذاری در آن از بین است و به طور کلی مجموع این عوامل سبب شده تا نظام تأمین مالی در کشور ما مختل شود.
پژوهشگر حوزه اقتصاد انتشار اوراق مبتنی بر فقه و شریعت را از ابزارهای تأثیرگذار در نظام تأمین مالی دانست و در این رابطه گفت: این نوع اوراق میتواند میان بخش واقعی و بخش پولی پلی ایجاد کند و اوراق صکوک، صکوک اجارهای و صکوک استصناع و دیگر انواع صکوک در این چهارچوب قابل بررسی است، لذا این نوع اوراق ظرفیت خوبی برای تأمین مالی محسوب میشود.
درودیان متذکر شد: اما اوراق صکوک مقداری تابع ریسکهای کلی حاکم بر کشور بوده و برای سرمایهگذاری تولیدی و خریداران این اوراق، ریسکهایی وجود دارد، زیرا در کشوری که شوک قیمتی را شاهد هستیم خیلیها حاضر نیستند این اوراق را خریداری کنند و ترجیح میدهند به جای خرید اوراق صکوک، برروی زمین و املاک سرمایهگذاری کنند.
وی در همین رابطه ادامه داد: در کنار شوک قیمتی باید از کمبود پروژههای جذاب یاد کرد که این هم از دیگر عوامل تقویتکننده ریسک سرمایهگذاری برروی اوراق صکوک محسوب میشود. البته در کشور استعداد و ظرفیت تعریف چنین پروژههایی وجود دارد ولی نیازمند هماهنگیهای بیندستگاهی و تعریف کار در سطح بالا و قابل توجه هست. به عنوان مثال بعضی از پروژههای شهری، ریلی، فناورانه و دانشبنیان و حتی کشاورزی این قابلیت را دارند که جذابیت ایجاد کنند که اگر در سطح بالا و بیندستگاهی هماهنگیهای لازم انجام شود، مثمرثمر خواهد بود و بخش خصوصی را ترغیب میکند تا برروی این پروژههای سرمایهگذاری داشته باشد و اوراق صکوک را خریداری کنند.
این کارشناس اقتصادی معتقد است، فقدان یا کمبود طراح برنامه و طرحهای توسعهای و نبود بخش واقعی در این حوزه به شیوه تأمین مالی در کشور آسیب وارد کرده است.
درودیان با بیان اینکه ترسیم چشمانداز مثبت افراد را مجاب به خرید اوراق صکوک میکند، عنوان کرد: فراتر از اینکه بازار اوراق بهادار اسلامی کاملاً اجرایی شود، باید این چشمانداز مثبت در رابطه با پروژهها ابتدا در کشور وجود داشته باشد. بازار سرمایه اسلامی یا بازار اوراق بهادار اسلامی بستری خوبی محسوب میشود اما تا زمانیکه ایده و چشمانداز مثبتی را شاهد نباشیم صرف وجود چنین بازاری اثربخش نخواهد بود. به عبارت بهتر بازار سرمایه اسلامی بستری است که ایدههای خوب باید در آن معرفی شود ولی فعلاً در معرفی ایدههای خوب خلأ داریم.
درودیان در رابطه با نقش سرمایهگذاران فرشته در حوزه تأمین مالی پروژهها گفت: اینها در نطفه میتوانند تأثیرگذار باشند ولی باز هم تأثیرگذاری چنین شیوه تأمین مالی منوط به وجود ایده و برنامه قانعکننده است. باید یک پلتفرم یا ایدهای روی میز باشد که سرمایهگذاران فرشته هم ترغیب به تأمین مالی شوند. اگر طرحی برای پروژههای کلان وجود نداشته باشد تمام سرمایهگذاریها به سمت پروژههای کماثر و کوچک روی خواهند آورد، لذا ضروری است با هماهنگیهای بین دستگاهی یک طرح باورپذیر و جذاب ارائه شود.
گفتوگو از سعید امینی
انتهای پیام