وحید نظریان، قاری ممتاز اهل کرمانشاه، حدود سه دهه سابقه فعالیت قرآنی دارد. نظریان از جمله قاریانی است که تلاوتهایش را باید در سبک مصطفی اسماعیل تحلیل کرد. به نظر میرسد تأثیر پذیرفتن او از این قاری شهیر مصری یکی از دلایلی باشد که سبب شده تا در ارائه تلاوتهای مجلسی توانمندیهای بالایی داشته باشد. از این رو، در حالی که بسیاری از قاریان قرآن تلاوتهای مجلسی کوتاهی ارائه میکنند، نظریان اهل تلاوتهای با مدت زمان طولانی است که میتوان این مؤلفه را یکی از نقاط قوت تلاوتهای او برشمرد.
تسلط نظریان بر فنون تلاوت قرآن و سابقه او در اداره جلسات قرآن سبب شد تا سیزدهمین نشست «تحلیل و آسیبشناسی وضعیت جلسات قرآن در ایران» را به صورت ارتباط تصویری با این قاری کرمانشاهی برگزار کنیم. در ادامه بخش نخست از این گفتوگو را میخوانید؛
ایکنا- پیش از اینکه به پرسشهایی نظیر مؤلفههای جلسه قرآن و ... برسیم، قدری از وضعیت جلسات قرآن در کرمانشاه بگویید.
در استان کرمانشاه نیز به مانند دیگر استانها جلسات قرآن، اعم از جلسات خانگی و تخصصی برگزار میشود. برای نمونه جامعه قاریان و حافظان استان در طول هفته سه جلسه دارند که اساتید و قاریان ممتاز، این جلسات را اداره میکنند و قاریان مختلف هم به تلاوت میپردازند.
یکی از جلسات قرآن نیز جلسهای است که بنده اداره میکنم. البته در سالهای اخیر به دلیل برخی مسائل رونق جلسات کاهش یافته که امیدوارم رونق سابق بازگردد و با توسعه بیشتری مواجه باشیم.
ایکنا- یک جلسه قرآن مؤثر باید چه مؤلفههایی داشته باشد؛ چهاینکه وقتی در مورد جلسات قرآن صحبت میشود، هم جلسات سنتی و هم جلسات تخصصی به ذهن متبادر میشود.
هر دو شیوه برگزاری جلسه یعنی سنتی و مدرن مناسب است و باید وجود داشته باشد، اما جلسات قرآن باید بر اساس مخاطب تشکیل شوند؛ یعنی جلسات قرآن مدرن یا تخصصی نیازمند مخاطبانی است که به صورت حرفهای به دنبال تلاوت قرآن هستند و بر همین اساس چنین جلساتی برای قاریان سطوح پایینتر کاربرد ندارد.
متأسفانه در کشور ما اصل بر کسب رتبه اول در مسابقات بینالمللی است و اگر یک قاری عالی هم باشد، اما رتبه بینالمللی نداشته باشد جایگاهی هم نخواهد داشت. مانند اتومبیل بنز که همه چیزش سالم است، اما آینهاش شکسته باشد
به مناسب بحث از این مسئله باید به یکی از آسیبهای فعلی جلسات قرآن اشاره کنم که عبارت از حضور افرادی با تسلط پایین در جلسات فنی است. این افراد در چنین جلساتی با مباحث فنی تلاوت آشنا میشوند و اصرار هم دارند که در این جلسات حاضر باشند. سپس این مطالب را به دیگران ارائه میدهند و تصور میکنند که به مرتبه استادی رسیدهاند. اما این اظهارنظرها بدون قاعده است که خود موجب آسیب رسیدن به جلسات قرآن است.
برخی با یادگیری صرف مباحث تئوری دچار یک نوع غرور کاذب میشوند و همین امر موجب میشود که دیگر در جلسات حضور نیابند و تصور کنند که همه چیز را میدانند.
بنابراین، جلسات قرآن باید در سطوح عمومی و تخصصی شکل گیرد؛ زیرا هر دو شکل جلسهدارای مخاطبان خاصی دارد، اما باید در وهله نخست جلسات عمومی شکل گیرند تا قاریان نوجوان با قرآن آشنا شوند و سپس این افراد اندک اندک با علوم مختلف تلاوت قرآن اعم از تجوید، روخوانی و روانخوانی و ... آشنا میشوند و میتوانند در جلسات تخصصی و مدرن حضور یابند.
ایکنا- یک مطلب این است که نحوه قرآن خواندن را به مخاطب آموزش دهیم و یک مطلب دیگر این است که حرف قرآن را به مخاطب ارائه دهیم.
بله، همینطور است. یکی از آسیبها در زمینه جلسات قرآن به همین مسئله برمیگردد؛ یعنی برخی اساتید جلسات از دانشهای مختلف آگاهی ندارند. حتی اگر این اطلاعات حداقلی باشد. افزون بر این باید به علوم مربوط به فنون تلاوت هم تسلط داشته باشند. بنابر این استاد باید به ترجمه و تفسیر آیات و روایات اشراف کافی داشته باشد تا بتواند به تبیین قرآن برای مخاطب بپردازد.
برخی از افرادی که به قرآن علاقه دارند، تمایلی ندارند که با مسائل تخصصی و فنی آشنا شوند و بر همین اساس باید مباحث مربوط به مفاهیم آیات جدی گرفته شود. در این زمینه نیز باید به صورت عمومی مطالب به مخاطب ارائه شود، زیرا ممکن است همه افراد از تخصص بالایی برخوردار نباشند و برای همراه کردن عموم با جلسه قرآن نیاز است که رویکردی عام به مسئله داشت.
ایکنا- چرا جلسات قرآن چنین وضعیتی پیدا کردهاند و در آن فقط به مباحث تخصصی پرداخته میشود؟
یکی از دلایلش تقاضای جامعه است. اما دلیل مهمتر، تأکید بسیار زیادی است که اساتید روی این مسئله دارند؛ یعنی فقط به مباحث فنی توجه میشود و یکی از آسیبهای جلسات را هم باید در همین مورد جستوجو کرد که البته در این زمینه باید از نقش مسابقات قرآن هم سخن به میان آورد؛ زیرا پررنگ بودن مسابقات قرآن سبب شده تا قاریان به سمت مباحث فنی سوق داده شوند و این همان اتفاقی است که تقاضا را برای جلسات فنی بالا میبرد. به همین دلیل اساتید هم مجبور هستند به این بحث بپردازند. این در حالی است که همه قاریان ممتاز و بینالمللی در جلسات عمومی و سنتی قرآن پرورش پیدا کردهاند و بر همین اساس باید این جلسات سنتی احیا شوند.
ایکنا- به مسابقات اشاره کردید. نسبت بین مسابقات و جلسات را چطور ارزیابی میکنید؟
رابطه مسابقات با جلسات به این صورت است که، معمولاً یک ماه پیش از برگزاری مسابقات در سطح استان یا کشور، همه قاریان شرکتکننده تصمیم میگیرند تا در جلسات قرآن حاضر شوند و اشکالات تلاوتشان را برطرف کنند. اما چنین رابطهای باید در طول سال وجود داشته باشد؛ زیرا روند آموزش، منحصر به یک مدت کوتاه نیست، بلکه فرایندی چندماهه دارد و بعد از اینکه این فرایند به خوبی طی شد میتوان در مسابقات هم شرکت کرد و به موفقیت دست یافت.
البته برای این مسئله راهکارهای مختلفی هم وجود دارد. برای نمونه نهادهای متولی امور قرآنی میتوانند به استاد جلسه این مسئولیت را بدهند که قاریان را در طول سال زیر نظر داشته باشد و مثلا برایند یک ساله حضور آنها در جلسات را ارائه کند تا این قاریان شرکتکننده در مسابقات در جلسات هم به صورت مستمر محک خورده باشند. زیرا در این صورت، استاد جلسه میتواند کارنامهای مشتمل بر سیری که قاری طی کرده را ارائه دهد.
یکی دیگر از مسائلی که در اینجا باید به آن اشاره کنم، اشتباهی است که قاریان درباره ماهیت یک جلسه قرآن مرتکب میشوند. در توضیح باید بگویم: بسیاری از قرآنآموزان اعم از مبتدی تا حرفهای تصور میکنند، جلسات قرآن مانند محافل است و باید در آن تلاوت مجلسی ارائه دهند. به همین دلیل منتظر هستند تا از آنها دعوت شود و تلاوت کنند. همین امر سبب میشود که تلاوت دیگران را هم گوش نکنند و دائم در حال رفتوآمد باشند.
اما به همه اهل قرآن تأکید میکنم که جلسه قرآن مکانی برای آموزش قرآن است نه تلاوت قرآن. البته ممکن است قاریان حرفهای در جلسات یکدیگر حاضر شوند و به تلاوت مجلسی هم بپردازند که اشکالی ندارد، اما عموم قرآنآموزان باید با نیت آموزش در جلسات حاضر شوند.
ایکنا- شما از جمله قاریانی هستید که در اجراهای طولانی توانمند هستید، برخلاف بسیاری از قاریان که اهل تلاوتهای کوتاهمدتاند. فکر نمیکنید یکی از تأثیرات مخرب مسابقات بر جلسات قرآن این بود که قاریان مسابقهایمحور تربیت شوند و نه مجلسیخوان؟
فکر نمیکنم بلکه مطمئن هستم. قاریان خوب و خوشخوانی در کشور ما حضور دارند، اما هنگامی که در روند مسابقات قرآن قرار میگیرند و تمام تلاش آنها معطوف به این میشود که بتوانند در چارچوب و آییننامه مسابقات به تلاوت بپردازند، نمیتوان از آنها انتظار داشت که بتوانند در ارائه تلاوتهای مجلسی و طولانیمدت توفیقی داشته باشند.
برای تبیین این بحث میتوانم به مقایسه میان فضای تلاوت و آموزش قرآن در ایران با مصر بپردازم. در مصر شرایط اینگونه است همه قاریان ابتدا قرآن را حفظ میکنند و سپس به سراغ مباحث فنی نظیر صوت، لحن و ... میروند. اما پس از مدتی به آنها کرسی تلاوت میدهند، یعنی حتی یک قاری درجه پنج در مصر دارای جایگاه و کرسی تلاوت است. همین توجه به قاری سبب میشود تا اندکاندک با ارائه تلاوت به مردم، تلاوتش شکل بگیرد و تبدیل به یک قاری برجسته شود.
برخی اساتید جلسات قرآن از دانشهای مختلف آگاهی ندارند. حتی اگر این اطلاعات حداقلی باشد. افزون بر این باید به علوم مربوط به فنون تلاوت هم تسلط داشته باشند
این در حالی است که متأسفانه در کشور ما اصل بر کسب رتبه اول در مسابقات بینالمللی است و اگر یک قاری عالی هم باشد، اما رتبه بینالمللی نداشته باشد جایگاهی هم نخواهد داشت. مانند اتومبیل بنز که همه چیزش سالم است، اما آینهاش شکسته باشد.
چند سال قبل، در یک دوره از مسابقات این قانون را مطرح کردند که قاریان باید چند مرحله به تلاوت بپردازند؛ یعنی ابتدا باید تلاوت پنج دقیقهای ارائه کنند، سپس 10 دقیقه بخوانند و در نهایت تلاوت طولانیتری داشته باشند. در آن سال تلاوتها را پیگیری میکردم و شرایط اینطور بود که تمام قاریان پس از 10 دقیقه تلاوت کارشان به اتمام میرسید؛ یعنی پس از 10 دقیقه نمیتوانستند به نوآوری بپردازند و به تکرار میافتادند. این یعنی دست قاری بسته است و نمیتواند برای مدت طولانی به تلاوت بپردازد. اما اگر قاریان آزادی عمل داشته باشند میتوانند به نوآوری و خلاقیت هم روی بیاورند و با نوآوری برند خودشان را ایجاد کنند.
بر اساس این توضیحات باید گفت، مسابقات چنین بلایی بر سر وضعیت قرآنی کشور آورده است. قاری قرآن تمام تلاش خود را به کار میبندد تا با چارچوب مسابقات آشنا شود و همین امر ذهن او را برای مدتهای طولانی درگیر میکند. این در حالی است که کار هنری چارچوببردار نیست و تلاوت، سختترین هنر آوایی است که نمیتواند چارچوب جزئی و محدودیت داشته باشد، بلکه قاری باید آزادی داشته باشد و به ارائه تلاوت بپردازد.
ادامه دارد ...
گفتوگو از مرتضی اوحدی
انتهای پیام