سیدمحمدمهدی موسوی، پژوهشگر بنیاد بینالمللی امامت در یادداشتی به مناسبت سالروز شهادت حضرت فاطمه(س) و ایام فاطمیه، به چرایی عدم واکنش خشن از سوی امام علی(ع) در مواجهه حکومت سقیفه با حضرت زهرا(س) پرداخت.
یکی از شبهاتی که همواره وهابیت بر طبل آن کوبیده تا به واسطه آن جریان شهادت حضرت صدیقه را انکار کنند، غیرت و شجاعت حضرت علی(ع) در مواجهه با مهاجمان به بیت فاطمه(س) است. میگویند چرا در هنگام هجوم به بیت فاطمه(س) علی(ع) از خود اقدامی نشان ندادند؟ علی(ع) چگونه حاضر میشود ببيند همسرش را در مقابل چشمانش كتك بزنند؛ اما هيچ واكنشی از خود نشان ندهد؟ چرا على(ع) از شجاعت، غیرت و شمشیر خویش بهره نگرفتند، تا مخالفان بتوانند چنان جسارتی کنند؟
در پاسخ این سؤال چند پاسخ میتواند مطرح شود:
ابتدا اینکه به گواه آیه تطهیر و سوره انسان، خاندان پیامبر(ع) همانند دیگران نیستند. آنچه آنان را به عکسالعمل وا مىدارد فقط امر الهى و رضاى اوست. آنان بر اساس تعصب، غضب، منافع شخصى، دفاع از خود و متعلقات خود حرکت نمىکنند. بلکه تنها مدافع دین و تابع وظیفه و امر الهىاند. حضرت على (ع) تنها بر اساس امر و فرمان عمل مىکرد، او امر به صبر شده بود، پس امتثالاً لامر اللَّه سبحانه صبر کرد. همانگونه که در کتاب سلیم بن قیس هلالی آمده؛ امیرالمومنین(ع) آمدند و عمر را بر زمین زدند و بینی او را مالیدند و به روی سینهاش نشستند و فرمود تو میدانی که من مامور به صبر هستم و از این رو او را رها نمودند. «فَوَثَبَ عَلِيٌّ (ع) فَأَخَذَ بِتَلابِيبِهِ ثُمَّ نَتَرَهُ فَصَرَعَهُ وَوَجَأَ أَنْفَهُ وَرَقَبَتَهُ وَهَمَّ بِقَتْلِهِ فَذَكَرَ قَوْلَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) وَمَا أَوْصَاهُ بِهِ».(1)
ثانیاً: اگر علی(ع) دست به شمشیر میبرد احتمال کشتهشدن حضرت نیز بود و کشتهشدن علی(ع) در آن زمان هیچ فایدهای نداشت. چرا که اگر علی(ع) کشته میشد، حکومت، یک نفر را بهعنوان قاتل معرفی کرده و قصاص میکردند و اینگونه بر جنایت خویش سرپوش میگذاشتند. از این رو مهاجمان با جسارت به صدیقه طاهره(س) خواستند حضرت را تحریک کنند که حضرت دست به شمشیر برند و بعد به جرم قتال با خلیفه مسلمین او را بکشند اما حضرت با درایت سکوت فرمودند و نقشههای آنان را باطل کردند.
ثالثا: اگر امیرالمومنین(ع) دست به قبضه شمشیر میبردند، و با قدرت خدادادی خویش جلو میرفتند، مخالفین در مرحله اول و مهاجمین در مرحله دوم، یکی یا دو نفر نبودند بلکه احزابی از این خط فکری سقیفه حمایت میکردند. منافقان ظاهری و حرفهای، طلقاء و کسانی که احقاد و کینههایی از جنگهای حضرت به خصوص در بدر، اُحد و حُنین داشتند جزء این افراد بودند. حال آیا امیر خیبرشکن بناست که همه را بُکشَد و حکومت ظاهری را با غلبه با شمشیر بهدست آورد؟ آیا این یکی از همان نظریههای باطل اهل سنت برای کسب خلافت نیست؟
آیا رسول خدا(ص) نفرمودند که مَثل امام همانند کعبه است و مردم باید سراغ او بشتابند نه اینکه ایشان به دنبال مردم برود؟(2) از این رو امیرالمومنین با درایت و توجه به این مقام خاص امام از قیام مسلحانه امتناع ورزیدند.
رابعاً: اگر امیرالمومنین(ع) دست به شمشیر میبردند و با آنها درگیر میشدند مطمئناً جان فاطمه(س) و حسنین(ع) به خطر میافتاد. کودتاگران سقیفهای با استفاده از فرصت پیش آمده با کشتن این عزیزان، خون بیگناه ایشان را بر گردن امیرالمومنین میانداختند و اینگونه ادعا میکرد که علی(ع) باعث کشته شدن آنها شده است. چنانچه در جنگ صفین خون عمّار را «که پیامبر(ص) در مورد ایشان فرموده بود: «تَقتُلُکَ فِئَهٌ باغِیَه»(3) با نقشهای که عمروعاص کشید به گردن حضرت انداختند و گفتند علی عمار را به میدان آورده، پس باعث مرگ او علی است.(4)
حضرت میدانستند که مهاجمان مىخواهند با تحریک احساسات، وى را به عکسالعمل وادارند تا به اهداف شوم خود برسند. از این رو با این تدبیر حضرت، دشمن ناکام ماند. على(ع) مىدانست آشوب و جنجال، هدف مهاجمان از این ازدحام است، تا در پرتو آن امر را مشتبه نموده و فرصت را براى معرّفى حق از على(ع) و فاطمه(س) بگیرند.
مطمئنا اگر پس از آنچه بر فاطمه(س) گذشت على(ع) بپا مىخاست و با ضاربین و قاتلین فاطمه(س) درگیر مىشد، امروز تحریفگران تاریخ مىگفتند على(ع) براى گرفتن حکومت به نبرد پرداخت و در زد و خوردها و درگیریها فاطمه کشته شد و على(ع) قاتل فاطمه است.
خامساً: علی(ع) همان كسی كه در زمان رسول خدا(ص) در تمام نبردهای مسلمانان عليه كفار، يهوديان و... شركت فعال داشت و پيشاپيش تمام سربازان، پرچم اسلام را به دوش میكشيد و پهلوانان دشمن را يكی پس از ديگری بر زمين میكوبيد، چه اتفاقی افتاده بود كه در زمان خلفاء در هيچ نبردی حضور نمیيافت؟ آيا شجاعتش را از دست داده بود، يا جنگ در ركاب خلفا را جهاد نمیدانست؟ بنابراین عدم استفاده از شمشیر ممکن است دلایل دیگری به غیر از شجاعت هم داشته باشد.