موضوعی جذاب با داستانی خسته‌کننده!
کد خبر: 4113699
تاریخ انتشار : ۲۱ دی ۱۴۰۱ - ۰۷:۴۷
یادداشت

موضوعی جذاب با داستانی خسته‌کننده!

سقوط عنوان سریالی جدید در شبکه خانگی با موضوع داعش است که در شروع خود با مشکل جذب مخاطب همراه شده است.

قسمت اول سریال سقوط پس از حاشیه‌های بسیاری که رفتار و سخنان بازیگر آن؛ حمید فرخ‌نژاد ایجاد کرد و در ادامه موجب ابراز نگرانی عوامل آن پیرامون صدور مجوز شد، از شبکه خانگی پخش شد.

کل زمان قسمت اول که نزدیک به یک فیلم سینمایی است به زوج جوانی اختصاص داده شده که مرد همسرش را به جبران ماه عسل انجام نشده سه سال پیش به ترکیه می‌برد تا در ویلای همکارش ساکن شوند. زن نسبت به ویلا و شغل همسرش مشکوک می‌شود و در حین اینکه متوجه می‌شود باردار است سوار اتومبیلی که همسرش راننده آن است می‌شود تا برای کاری بروند و بیایند اما به دلیل آرامبخشی که خورده خواب می‌ماند. پس از بیداری متوجه می‌شود که در میان ارتش داعش است و همسرش یکی از فدائیان آنهاست و به قول خودش مجاهد است.

همه این موارد در یک زمان 40 دقیقه‌ای جا می‌شد اما زمانی به‌تقریب دو برابر را به خود اختصاص داده که موجب کندی روایت و ضرباهنگ شده است. این در حالی است که داستان پیرنگ جذاب و خوبی دارد که می‌توانست تعلیق‌های خوبی همراه داشته باشد اما به دلیل خطی بودن فیلمنامه و تمرکز بیش‌ از حد روی زوج اصلی داستان این اتفاق نیفتاده است.

اتفاق دیگری که در سریال افتاده انتخاب بازیگرانی است که به نوعی جایگزین الناز شاکردوست و نوید محمدزاده هستند و از سویی اتمسفر فیلم، فیلم شبی که ماه کامل شد را به یاد می‌آورد.

شاید قضاوت از روی یک قسمت از سریال خیلی حرفه‌ای به نظر نرسد اما این موضوع هم مصداق دارد که «سالی که نکوست از بهارش پیداست.» شروع یک فیلمنامه خیلی مهم است و در سریال این موضوع ارتباط زیادی با قسمت اول پیدا می‌کند. اگر در قیاس با قسمت اول سریالی چون 24 به قسمت اول سریال سقوط توجه کنیم می‌بینیم که در یک ساعت سریال 24 وقایعی چند برابر 100 دقیقه سریال سقوط روی می‌دهد که البته شخصیت‌های بیشتر و تنوع حوادث متعددتری دارد.

این موضوع پاشنه آشیل اغلب سریال‌های شبکه خانگی است و ساختار سنگین و گذر کند اتفاقات باعث می‌شود که مخاطبان مشتاق شبکه خانگی که از سریال‌های خسته‌کننده تلویزیونی به این ملجأ پناه آورده‌اند، رفته رفته علاقه خود را از دست داده و عطایش را به لقایش ببخشند.

عباس کریمی عباسی

انتهای پیام
captcha