هنر امروز انواع مختلفی دارد که برخی از آنها به صورت ابتدایی حفظ شده و بعضی دیگر تلفیقی از هنرهای گوناگونند. در این میان برخی هنرها متاثر از تحولات تاریخی و محتوایی، اشکال گوناگون دیگری را از منظر محتوا به خود گرفتهاند که هنر اسلامی از آن گونه است.
در سومین بخش از سلسله گفتوگوهایی پیرامون این هنر در ایکنا، گفتوگویی با فریدالدین فریدعصر؛ استاد دانشگاه هنر و اندیشه اسلامی و رایزن فرهنگی ایران در دهلی داشتهایم.
در آغاز بحث برای اینکه ارزیابی درستی پیرامون هنر اسلامی داشته باشیم تعریف خود را از این عنوان بیان کنید؟
تلقیهای مختلفی از هنر اسلامی وجود دارد. گاهی گفته میشود هنر اسلامی مربوط به تاریخ مسلمانان بوده یا اینکه معارف اسلامی در آن مدنظر قرار گرفته است. حتی برخی معتقدند رعایت برخی احکام اسلامی در حین خلق اثری هنری آن را اسلامی میکند. با این وصف آثاری که در حوزه جغرافیای کشورهای مسلمان خلق میشود عنوان اسلامی به خود میگیرد.
ایکنا - با توجه به اینکه با گسترش وسایل ارتباط جمعی هنرهای مدرن نیز در جامعه اشاعه پیدا کرده است آیا هنرهای اسلامی تنها در شکل سنتی هنر متبلور است یا اینکه در قالبهای مدرن هم میتوان آن را مشاهده کرد؟
دیگر نباید تنها یک شکل از هنر را مصداق هنر سنتی دانست زیرا هنرهای جدید هم در این رابطه نقشی مهم ایفا میکنند. برای همین هر هنری که حاصل زیست اسلامی باشد و در آن مفاهیم اسلامی مورد توجه قرار گیرد در دسته هنرهای اسلامی جا میگیرد. مسئله اینجاست وقتی سبک زندگی مسلمانان هم مدرن شده است پس به طور طبیعی اشکال مختلف هنرهای مدرن نیز میتوان کارکرد اسلامی به خود گیرد. در خلق هنر اسلامی، کپیکاری هرگز جواب نمیدهد یعنی ممکن است فردی مسجدی بر مبنای مسجد شیخ لطفالله بسازد اما به آن نمیتوان عنوان اسلامی داد چون برای خود ذاتی مستقل ندارد.
ایکنا – برخی از آثار نمایشی روایتگر قصص قرآنی هستند. آیا روایت صرف قصه یا آیهای قرآنی، آن را اسلامی میکند؟
الزاماً بیان یک قصه یا آیه نمیتواند عاملی برای قرآنی خواندن هنری باشد البته عکس این اتفاق نیز میتواند وجود داشته باشد یعنی در کاری بدون اینکه در ظاهر به موضوعی قرآنی پرداخته شود آن اثر در دسته تولیدات اسلامی جا گیرد. بهترین مثال در این رابطه فیلم «لیلی با من است» است. در این کار به صورت ظاهری هیچ اشاره مستقیمی به موضوعات دینی یا اسلامی را شاهد نیستیم اما این فیلم در بطن خود، مفاهیم والای اسلامی را مدنظر قرار میدهد.
ایکنا – این ادعا که هنر اسلامی به واسطه ایرانیان رشد پیدا کرده، گفتهای صحیح است یا اینکه بیشتر تمایلات ملیگرایانه در این سخنان وجود دارد؟
قطعا در هنر اسلامی ایرانیان شروعکننده نبودند. هنر حاصل شکلگیری تمدن است. در ایران تمدن اسلامی نزدیک به 300 سال زمان صرف کرد تا نظم و قاعده پیدا کند پس نمیتوان ایرانیان را آغازگر هنر اسلامی دانست ولی این حرف درست است که ایرانیان در ترقی و به اوج رساندن هنرهای اسلامی نقش بسیار جدی دارند. مثلاً اگر ما هنر دوره تیموری را ارزیابی کنیم متوجه میشویم قله هنر اسلامی در این مقطع قرار دارد، بهنحویکه در دوره صفویه در کارهای هنری تلاش میشد به دوره تیموری نزدیک شوند. با این توضیح باز هم تاکید میکنم تنها نقطه اوج هنر اسلامی از ایران آغاز شده ولی نقطه مبدا نبوده است.
ایکنا – اگر هر هنری دو کارکرد داشته باشد برای آن کاربرد عملی میتوان متصور شد یا اینکه صرفاً شکل تزئینی برای آن باید در نظر گرفت؟
انتظار میرود هر دو ویژگی (کاربردی و تزئینی) در هنر اسلامی وجود داشته باشید زیرا کاربردی بودن هنر مغایرتی با تزئینی بودن آن ندارد. این موضوع در گذشته به وضوح وجود داشته است. برای مثال خوشنویسی گواه بارز این ادعاست. خوشنویسی هم در حوزه کتابت و تبلیغ کلام وحی ایفاگر نقش بوده و هم شکل تزئینی داشته، ولی باید پذیرفت در زمان حال کمتر پیش میآید که این دو ویژگی در کارهای هنری وجود داشته باشد.
ایکنا – در هنر اسلامی مسلماً شاخصههای فراوانی وجود دارد. لطفا توضیح دهید فرهنگ رمضان تا چه حد در هنر اسلامی یک شاخصه برای خلق آثار بوده است؟
در بسیاری از تولیدات هنری توجه به رمضان در قالب آیات قرآن یا مساجد مدنظر قرار میگیرد. در همه کشورهای اسلامی مردم در ایام ماه مبارک بیش از هر زمان دیگری با قرآن و مساجد زیست دارند. این اتفاق برای هنرمندان هم وجود دارد. در چنین شرایطی طبیعی است حاصل زیست هنرمندان با قرآن یا مساجد به انحای مختلف در آثارشان رخ دهد. البته ممکن است سوال کنید این موضوع آنگونه که باید شایع نیست اما بحث ما میزان یا حجم تولیدات نیست بلکه به تاثیرات رمضان در آثار هنرمندان بر میگردد.
ایکنا – هر هنری که شکلی موضوعی به خود میگیرد یک سری آسیبها را هم شامل میشود چون سطحینگری در چنین آثاری همیشه یکی از مشکلات رایج است. پیرامون این توضیح دهید؟
برخی از آثاری که در جغرافیای کشورهای مسلمان خلق شدهاند هیچ ربطی به تفکرات اسلامی ندارد. برای مثال به برخی کاخسازیها اشاره میکنم که فلسفه ساخت آن، ربطی به اسلام ندارد ولی این تولیدات از دیدگاه برخی جامعهشناسان در حوزه هنرهای اسلامی جا میگیرد. البته وقتی از کاخ سخن میگویم منظورم تنها خانه ثروتمندان یا حاکمان نیست بلکه برخی مواقع تجملات بیمورد در برخی مساجد نیز در این حوزه جا میگیرد.
آسیبی دیگر که در هنرهای اسلامی به ویژه در آثار هنری امروز وجود دارد استفاده از نمادها برای اسلامی کردن هنر است درصورتیکه برخی از این نمادها به اندازهای شعاری هستند که هیچگونه تاثیرگذاری به همراه ندارد. درصورتیکه هنر اسلامی باید بتواند جریانسازی داشته باشد. این اتفاق را در برخی معماری مساجد امروز میتوان مشاهده کرد.
مصاحبه از داوود کنشلو
انتهای پیام