سه عامل تاثیرپذیری علمای اهل سنت از کرسی علمی امام صادق(ع)
کد خبر: 4140870
تاریخ انتشار : ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۰۴:۵۴
احمدرضا کرمی بیان کرد:

سه عامل تاثیرپذیری علمای اهل سنت از کرسی علمی امام صادق(ع)

پژوهشگر قرآن و حدیث با اشاره به سهم بالای امام صادق(ع) در تراث حدیثی اسلامی توضیح داد که چه عواملی موجب می‌شد علمای اهل سنت نسبت به روایات امام صادق(ع) اقبال نشان دهند و از محضر ایشان درس بگیرند.

یکی از مهمترین عناصر مذهب تشیع که آن را از سایر مذاهب اسلامی ممتاز و متمایز می‌سازد مکتب فقهی و حدیثی آن است که توسط امام صادق(ع) به کمال خود رسید و از همین رو مذهب تشیع به مذهب جعفری معروف شده است.

به مناسبت سالروز شهادت مظلومانه امام صادق(ع) خبرنگار ایکنا با احمدرضا کرمی، پژوهشگر قرآن و حدیث که پژوهش‌هایی درباره فعالیت‌های علمی این امام(ع) انجام داده، گفت‌وگو کرده است که حاصل آن را در ادامه می‌خوانید؛

یکی از موضوعات مهمی که به میزان کافی به آن پرداخته نشده و باید به آن بپردازیم این است که امام صادق(ع) به عنوان امام و نماد مذهب شیعی چه جایگاهی در فضای حدیثی اسلامی داشتند؟ یعنی علاوه بر فضای داخلی شیعیان، در فضای عمومی مسلمانان، امام چه جایگاهی داشتند؟ میزان روایات امام صادق(ع) و تاثیرگذاری ایشان در فقه و اخلاق شیعی فوق العاده است و از هیچ یک از اهل بیت(ع) به لحاظ تعداد اینقدر روایت به دست ما نرسیده است که طبیعتا به شرایط اجتماعی سیاسی دوران ایشان بازمی‌گردد.

اگر بخواهیم به پاسخ این پرسش برسیم و به منابع متاخر مراجعه کنیم و با گزارش‌های متاخر قضاوت کنیم شاید نتوانیم بازیابی و بازسازی خوبی از شرایط زندگی امام داشته باشیم چون خیلی از آنها به قضاوت‌هایی برمی‌گردد که علمای اهل سنت در قرون بعدی داشتند و ممکن است آن قضاوت‌ها با فضای تاریخی نخواند. فرض کنید یک عالمی بر مبنای منابع دست دوم و سوم که درباره امام صادق(ع) نوشتند بخواهد درباره حضرت قضاوت کند. طبیعتا اینگونه گزارش‌ها نمی‌تواند به ما کمک کند. اگر به قرن دوم و سوم برگردیم، یعنی همان عصری که امام صادق(ع) در آن به دنیا آمدند؛ این دوران، دوران شکل‌گیری جدی منابع حدیثی اهل سنت و شیعه است و از آنجاست که حدیث به بوته نقد و بررسی وارد می‌شود و در کنار نقل، شاخص‌های نقد و گزینش حدیث مطرح می‌شود. اینکه در آن دوران با چه شاخص‌هایی روایات را گزینش می‌کردند و امام صادق(ع) به عنوان نماد شیعه چگونه تعاملی با غیر شیعیان داشتند مسئله مهمی است که جای رسیدگی و بررسی دارد و خیلی از مسائل بعد از آن را روشن می‌کند.

بخاری یک حدیث هم از امام صادق(ع) نقل نکرده

ما می‌دانیم هم شیعه و هم اهل سنت گرایش‌های مختلف فقهی و کلامی داشتند و بر اساس گرایشات کلامی با یک شیخ حدیثی تعامل می‌کردند. به همین جهت است که می‌بینیم یک محدثی روایات زیادی از امام صادق(ع) نقل می‌کرده ولی یک محدثی مثل بخاری در کتاب صحیح خودش یک روایت از امام صادق(ع) گزارش نمی‌کند در حالی که شخصی مثل مسلم از امام صادق(ع) روایت می‌آورد. پس مسئله ما این است که امام صادق(ع) چه اثری توانستند بر معارف و فقه مسلمان‌ها بگذارند.

بحث، بحث مفصلی است ولی اگر بخواهم خلاصه آن را عرض کنم به نظر می‌رسد عواملی باعث می‌شد حدیث امام صادق(ع) کانون توجه باشد. می‌دانید که حدیث در آن دوران به عنوان پایه و استوانه علم شناخته می‌شد. می‌توانیم عامل اول را این بدانیم که امام به عنوان فرزند پیامبر(ص) و شاخص‌ترین فرزند پیامبر(ص) در عصر خودشان شناخته می‌شدند که این مسئله قابل مناقشه نیست و به همین جهت ایشان جایگاهی ویژه داشتند.

ذهبی وقتی امام صادق(ع) را معرفی می‌کند می‌گوید ایشان از فرزندان حسین بن علی، ریحانه رسول خدا است. با چنین تجلیلی سلسله اجداد امام را نام می‌برد و بعد به اینجا می‌رسد که می‌گوید او بزرگ بنی هاشم است و سید خاندان پیامبر است. منابع قبل از ذهبی هم به این مسئله اشاره کردند و هیچ مناقشه‌ای در جایگاه ایشان نیست. پس این جایگاهی است که امام بین مسلمان‌ها داشتند که به جهت فرزند پیامبر بودن حائز آن بودند. این یک موضوع بوده که اثرگذاری حدیث امام صادق(ع) را در میان مذاهب بالا می‌برده و بیشتر کرده است.

جنبه دومی که می‌شود به آن بپردازیم و خیلی مهم است علمیت امام صادق(ع) است. یک داستانی که خیلی مهم است و جا دارد بیشتر به آن پرداخته شود داستانی است که بسیاری از منابع شیعه و اهل سنت نقلش کردند. خلاصه داستان این است؛ منصور دوانقی، ابوحنیفه را که جایگاه علمی بالایی در میان اهل سنت داشته و به عنوان عالم عراق مشهور بوده است و مناظره با او کار ساده‌ای نبوده است و در بحث و قیاس و رای فرد مسلطی بوده است را می‌خواهد و به او می‌گوید جعفر به عراق آمده است و مردم گرفتار او شدند، یعنی شیفته او شدند. خب اگر این شرایط ادامه پیدا می‌کرد پایه‌های حکومت عباسی متزلزل می‌شد. منصور از ابوحنیفه درخواست می‌کند سوالاتی از امام صادق(ع) بپرسد تا او نتواند به سوالات پاسخ دهد و با این کار مشخص شود حضرت علمیت و دانش زیادی ندارد.

در برخی نقل‌ها هست که ابوحنیفه نمی‌پذیرد ولی نهایتا قبول می‌کند. خودش نقل می‌کند چهل مسئله سخت آماده کردم و همراه منصور نزد امام صادق(ع) رفتیم. ابوحنیفه می‌گوید من چهل سوال سخت آماده کرده بودم و شروع کردم یکی یکی آنها را پرسیدم و هر سوالی پرسیدم امام صادق(ع) گفت تو و علمای اهل عراق دیدگاهشان درباره این مسئله این است، اهل حجاز یعنی مالک بن انس دیدگاهشان این است و ما اهل بیت نظرمان این است. ابوحنیفه می‌گوید هر سوالی پرسیدم امام از سه جنبه پاسخ دادند یعنی نظر سه قطب علمی جهان اسلام در آن دوران را بیان کردند. یک جاهایی نظرات با هم موافقت داشت یک جاهایی هم مخالفت داشت. ابوحنیفه می‌گوید امام صادق(ع) در پایان همه سوالات را پاسخ داد.

جمله کلیدی ابوحنیفه در وصف امام صادق(ع)

ابوحنیفه یک جمله کلیدی و طلایی دارد که متاسفانه آنطور که باید به آن پرداخته نمی‌شود. ابوحنیفه می‌گوید نظرم این است که اعلم مردم آن کسی است که به اختلاف نظریه‌های دانشمندان احاطه دارد یعنی اگر امام صادق(ع) فقط سوال ابوحنیفه را پاسخ می‌داد نشان آگاهی حضرت بود ولی ایشان اعلم الناس است یعنی از هر کسی عالم‌تر است چون نه تنها پاسخ در دستان او است بلکه اختلاف نظرها را هم می‌داند. این تسلط علمی از دید ما شیعیان چیز عجیبی نیست ولی برای ابوحنیفه محل تعجب است. این جنبه دوم تاثیرگذاری امام صادق(ع) است که ما می‌بینیم.

من به یک نمونه دیگر در این زمینه اشاره کنم؛ یکی از شاگردان امام صادق(ع) که اهل سنت است و از حضرت حدیث نقل می‌کند یحیی بن سعید است. در مورد یحیی بن سعید در منابع رجالی و تاریخی و حدیثی اهل سنت از قرن سوم به بعد قضاوت‌های فوق العاده شده و خیلی‌ها علمیت او را تایید کردند. یحیی بن سعید شاگردی امام صادق(ع) را کرده و بیش از سی روایت از امام نقل کرده ولی یک جایی امام را نقد می‌کند و نقدش هم تند است. وقتی از او سوال می‌شود حدیث جعفر بن محمد چگونه است، او می‌گوید سخن مجالد که یک محدث ضعیف در میان اهل سنت است، برای من ارزشمندتر از حدیث جعفر است. این خیلی مهم است. برخی می‌گویند چون بخاری تحت تاثیر یحیی بن سعید بوده است به همین خاطر از امام صادق(ع) روایتی نقل نکرده است که البته این اشتباه است چون یحیی بن سعید افراد دیگری را ذم کرده ولی بخاری از آنها حدیث نقل کرده است.

جالب است چند قرن بعد ذهبی که استوانه حدیث و رجال و تاریخ اهل سنت است و بسیار برای یحیی بن سعید احترام قائل است وقتی به این جمله یحیی بن سعید درباره امام صادق(ع) می‌رسد به شدت او را نقد می‌کند و می‌گوید این از لغزش‌های یحیی بن سعید است، این چه مقایسه‌ای است که بین جعفر و مجالد انجام می‌دهد؟ بنابراین ذهبی اینگونه جایگاه امام صادق(ع) را تجلیل می‌کند.

بزرگان دیگری مثل شافعی در علمیت امام صادق(ع) و جایگاه حدیثی ایشان حرف‌ها زدند و شاگردان مهمی مثل همین یحیی بن سعید و خیلی‌های دیگر بودند که آمدند و از محضر امام استفاده کردند که خود این خیلی مهم است. وقتی این افراد از امام نقل روایت می‌کنند نشانگر اهمیت بالای ایشان برای جامعه اسلامی است.

در منابع شیعی نقل شده اگر امام صادق(ع) نبود مردم یعنی مسلمانان آداب حج خود را نمی‌دانستند. خب شما می‌دانید در ابواب فقهی روایات زیادی از امام نقل شده است. در منابع اهل سنت مهمترین بابی که از حضرت روایت نقل شده باب حج است. مسلم نیشابوری حدیث حج امام صادق(ع) را می‌آورد و بسیاری از بزرگان دیگر هم حدیث حج ایشان را گزارش کردند و بسیاری از فقیهان بر اساس آن فتوا دادند و روش حج را تبیین کردند.

تعامل امام(ع) با افراد از مکاتب مختلف

سومین عامل اثرگذاری در بسط و گسترش حدیث امام، تعامل ایشان با افراد از فرق مختلف از مناطق مختلف و از مکاتب مختلف حدیثی است، لذا می‌بینید در محضر درس امام صادق(ع) از فرق مختلف حاضر هستند و استفاده می‌کنند و شاگردانی که دیدگاه‌های مختلف و حتی مخالف هم دارند گرد امام جمع می‌شوند و استفاده می‌کنند. خطیب بغدادی گزارش می‌کند وقتی فردی وارد مدینه شد و سوال می‌کند بهترین اهل مدینه را می‌خواهم تا از او درس بگیرم، مردم خانه جعفر بن محمد را به او نشان می‌دهند. چطور در فضایی که مذهب، مذهب متفاوتی است مردم خانه ایشان را نشان می‌دهند. مالک بن انس می‌گوید هر گاه نزد جعفر رفت و آمد کردم ندیدم مگر اینکه او لبخند بر صورت دارد. بنابراین اخلاق حضرت، تقوای حضرت، تعامل حضرت با افراد مختلف یکی از عواملی بود که رفت و آمد علما را نزد ایشان بیشتر می‌کرد و اثرگذاری علمی و حدیثی امام را بالا می‌برد.

انتهای پیام
captcha