به گزارش ایکنا، آیتالله احمد مبلغی، عضو مجلس خبرگان رهبری در سلسله درسگفتارهای «تحلیل اجتماعی عاشورا» به بررسی نقش گروههای مرجع در نهضت حسینی پرداخته است که به ترتیب در دهه نخست ماه محرم منتشر میشود.
بخش سوم این درسگفتار به شرح ذیل است:
در برنامه پیشین اشاره کردیم «موعظهَ» یک فصل اشباعشده پرتکرار به عنوان یک کنش در نهضت حسینی مطرح هست؛ «ادعُ إِلىٰ سَبيلِ رَبِّكَ بِالحِكمَةِ وَالمَوعِظَةِ - آیه 125 سوره مبارکه نحل». این کنشگری در روز عاشورا خیلی قوی و نیرومند ظاهر شد.
همچنین سخن از این به میان آمد که اصحاب به عنوان یک گروه مرجع که قاعدتاً گروه مرجع باید کنشگری داشته باشد، کنشگریشان چه بوده است؟ عرض کردم یکی از این کنشهای اصحاب، موعظه متناسب با آن صحنه بود. حضرت ابوالفضل عباس(ع) یکی از کنشگریهایشان اساساً موعظه بود، موعظه میکردند، نصیحت میکردند و حتی امام حسین(ع) برروی موعظه ایشان حساب باز کردند.
عاشورا با موعظه معنا پیدا کرد و ما اگر میخواهیم تبعیت کنیم باید موعظه کنیم و موعظه خیلی برای فضای اجتماعی مهم است، چون با احساس و با دل و با یک دلسوزی و خیرخواهی موعظه شکل میگیرد و این خیلی تأثیر میگذارد.
«زهیر بن قین» یکی از اصحاب است. همیشه توجه ما به جنگیدن اوست، درصورتیکه جنگیدن تنها یک کنش است اما فقط همین یک کنشگری که نبوده؛ ایشان جزء گروه مرجع پیرامون امام حسین(ع) بودهاند گروه مرجعی که در تاریخ درخشیده و در حال حاضر هم مرجعیت دارد چون وقتی که زیارت میکنید سلام به اصحاب هم میدهید یعنی این گروه مرجع همچنان گروه مرجع باقی ماندهاند و ما از آنها استفاده میکنیم منتها اولین استفادهای که از این گروه مرجع به عمل آمده در صحنه عاشورا بوده و موعظههایشان تأثیراتش را در اینکه حق کدام است و باطل کدام برجای میگذاشت.
یکی از کنشگریهای «زهیر بن قین» این بود که از امام حسین(ع) اجازه گرفت تا برود با دشمن سخن بگوید و آنها را موعظه کند و این خیلی مهم است، یعنی دو نوع اجازه داریم؛ یکی گرفتن اجازه برای رفتن و جنگیدن و دومی هم اجازه گرفتن برای انجام موعظه به عنوان کنشگری دیگر و باید به این نکته شود. خود امام(ع) اساساً موعظهکننده آنها بود و اینها هم تابع بودند و لذا امام حسین(ع) هم اجازه فرمودند.
یا مثلاً «بُرَید» نزد امام حسین(ع) آمد و امام(ع) از او خواست که با دشمن سخن بگوید و آنها را نصیحت کند. درواقع بعضی از اصحاب خودشان میآمدند و اجازه رفتن برای انجام موعظه را میگرفتند و یا اینکه امام حسین(ع) ابتداً از آنها مانند بُرَید میخواستند که بروند و موعظه کنند. «ادعُ إِلىٰ سَبيلِ رَبِّكَ بِالحِكمَةِ وَالمَوعِظَةِ» اصلی است که اگر میخواست در عاشورا پیاده شود باید قویتر، محکمتر، برجستهتر و متبلورتر پیاده میشد. در این اصل هم حکمت را میبینیم و هم موعظه را و بخشی از سخن گفتن آنها مبتنی بر حکمت بود و بخشی دیگر مبتنی بر موعظه.
موعظه در نهضت عاشورا موج میزند، بنابراین یکی از کنشگریهای اصحاب به عنوان گروه مرجع همین موعظه است.
یک کنشگری دیگری که از سوی اصحاب وجود دارد و خیلی پررنگ و زیباست و همیشه میبایست این کنشگری مدنظر ما و محل اقتدا و توجه ما باشد، «حمایت» است. حمایت اساساً روح حرکت عاشورایی را تشکیل میدهد. اگر میخواهیم تحلیل درستی داشته باشیم باید برای حمایت به عنوان یک عمل اجتماعی توجه بسیار زیادی قائل شویم.
یکی از حمایتها که خیلی معروف است و همه ما آن را شنیدهایم، آن رجزی است که حضرت ابوالفضل عباس(ع) و حضرت علی اکبر(ع) دارند و رجزهایی که اصحاب و یاران به عنوان گروه مرجع دارند. لحن و آهنگ همه اینها یکی است و همه یک معنا را باز میتاباند و یک هماهنگی و یک همآوایی و یک صدای واحد است و حمایت از امام حسین(ع) یک عنصر برجسته پررنگ عاشورایی است.
این حمایتها در رفتار و در قول وجود داشتند و همیشه رفتار با قول معنا پیدا میکند یعنی رفتاری که با قول و سخن همراه نباشد و ادبیات نداشته باشد نمیتواند خودش را نشان دهد. خب عملشان که همان دفاع از امام حسین(ع) بود و برای آن با دشمنان جنگیدند اما سخنی که همراه با آن بود متضمن حمایت بود و در واقع هدف این جنگیدن و مبارزه و دفاع کردن را نشان میداد و این در قالب رجز برجسته میشد.
ما همیشه وقتی صحنهها را شناسایی میکنیم، فعالیت و کنشگری ما باید متناسب با آن صحنه باشد. رجز صحنهای را میآفریند که متناسب با موقعیتی است که آن صحنه بسته و وابسته به آن است. رجز مربوط به جنگ است. اولاً کسی که رجز میخواند به خودش قوت میدهد و رجز یک نوع حماسه، رفتن به اوج، یک نوع حرکت و دمیدن روح جدید در نفس خود است و ثانیاً رجز به آن حرکت معنا میدهد. لذا رجزهایی که اصحاب میخواندند و ارائه میکردند متضمن عنصر حمایت بود که در برنامههای بعدی به بخشی از آنها اشاره خواهم کرد.
انتهای پیام