به بهانه دریافت یادداشتی از سوی مصطفیآجرلو، فعال رسانهای و مدیرکل سابق ارتباطات و تبلیغات آستان حضرت عبدالعظیم(ع) در مورد کنارهگیری خادمالقرآن عباس سلیمی، این پیشکسوت قرآنی در پاسخ به سؤال خبرنگار ایکنا درباره چگونگی کنارهگیری از فعالیت ٣٣ ساله رسمی خود در آستان حضرت عبدالعظیم(ع) بیان کرد: اینجانب بهمنظور ادامه تلمذ و شاگردی بیشتر در مکتب قرآن از کار اداری رسمی در آستان حضرت عبدالعظیم(ع) خداحافظی کردهام.
در متن یادداشت مصطفی آجرلو آمده است:
حاج عباس، شبیه هیچکس نیست.
شیر، آهن، کوه، ... جوانمردی که سالها در سایهاش زیستهام.
قله «جماعتی» است که قدمی از قدم در شیب ناهموار زندگی برنداشتهاند، الّا که شاید، شبیهش باشند، اما دریغ که هیچکس شبیه او نمیشود و او نیز شبیه هیچکسی نیست. قلهای است برای خودش، در خیلی از شئون که برای ملتی آرزوست، برای جماعتی حسرت است و برای عدهای مایه حسادت.
برای دانشجوی دانشکده نظامی ارتش که حسن عاقبتش را در شباهت با او میبیند و برای هر قاری و معلم قرآن که کسوت او را در رؤیای خویش جستوجو میکند و از جمله در میان حقوقدانان و قضات و خادمان به اعتاب مقدسه و حتی مجریان معارفی و قرآنی تلویزیون، «استاد سلیمی» یک قامت است که در کسوت او، دیگران در نهایت زیر شانههای او با احترام و دست به سینه ایستادهاند.
شیر، آهن، کوه
جوانمردی که در قامت یک مدیر بیبدیل است و حتی بیبدل که در همه جست و خیزهایم در همه تجربیات کوتاه و بلندی که داشتهام، کمتر حتی کمی شبیهش را دیدهام، گفتنی نیست که چگونه میشود در همه این سالها جوانکی را تحمل کرد و عصبانی نشد و ناراحتی را به کوچکترین پرخاشگونهای تبدیل نکرد و کمتر از «عزیز» به او نگفت و ننوشت و در جمع خطاب نکرد، نه فقط جوانکی مثل من را که همه را، در اوج ناراحتیهای طبیعی میان ازدحام کارهای پر استرس در امورات مهم.
چگونه میشود نپختگی بسیار دید و فقط خوبی کرد و فقط تحمل کرد؟ بسان پدری که ناگزیر از تحمل است، نه برای من فقط که برای همه. جماعتی از کوچک و بزرگ زیر سایهاش قد کشیدند و او سخاوتمندانه فقط حامی بوده است، ستایش میکند تا قد کشیدنشان را تماشا کند، از مدیران و معاونان و همکاران گرفته تا راننده و خدماتی و تا نوزادی که در بغل میگیرد تا اذان به گوشش بخواند، که تکریم عادت اوست، شیوه و منش و عهد شخصی او با خدای خود و با صاحب اسمش، شاید.
اما تکریم دیگران، این روزها، رمز عبور فراموش شده صاحبان موقعیت، از پل صراط شده است یا مایه ریا و نمایش که به سرعت رنگ میبازد، مثل کف آب دریا.
شیر، آهن، کوه
جوانمرد من؛ حاج عباس نازنین خیلیهاست، در پناه قرآن باشد به دور از هر گزندی، به حق صاحب اسمش.