به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین حبیبالله بابایی؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ۱۰ بهمن ماه در هماندیشی «مردم علیه پوپولیسم» گفت: تیلور در کتاب عصر سکولار خود دو تردید را مطرح کرده است؛ یکی تردیدی که در ابتدای مدرنیته رخ داد و دیگری در انتهای مدرنتیه؛ تردید ابتدایی در حقیقت تردید روشنفکرانه در اصل دین بود ولی تردید ثانوی بعد از 500 سال تجربه مدرنیته در عصر سکلولاریسم ایجاد شد.
وی افزود: تیلور معتقد است که بعد از سکولاریسم، انسان تردید در سکولاریسم را مطرح کرد و از خود پرسید آیا این همه تاریخ انباشته از سکولاریسم همه حقیقت دنیا و آخرت بشریت و آفرینش است و حقیقتی فراتر از آن نیست؟ انسان بعد دیگر و زندگی دیگری ندارد؟
بابایی اضافه کرد: او نام این تردید ثانوی را تردید فطری نام نگذاشته است ولی تحلیل او ناشی از مکث فطری است؛ قرائنی هم که آورده است صرفا یک مکث و توقف و تامل و احساس عدم رضایت از تاریخ انباشته سکولار است بدون این که خود را نیازمند دلیل و برهان آوردن برای این تردید بداند.
وی افزود: اینکه فطرت چگونه میتواند در برابر تاریخ 500 ساله سکولاریسم مقاومت کند و انسان را در وضعیت فشار دوگانه بین سکولاریسم و تردید فطری قرار دهد سبب شده است تا انسان را به سمت معنا، معنویت و دین سوق دهد؛ در چنین شرایطی فطرت از حالت فردی بودن خارج و به یک پدیده اجتماعی تبدیل میشود که در برابر فشار سکولاریسم مقاومت میکند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه خواجه نصیر در اوصاف الاشراف به مراتب ایمان پرداخته است، گفت: علامه طباطبایی هم به نحو دیگری به این موضوع پرداخته است. ایشان، ایمان زبانی، تقلیدی، تعبدی و در مرحله بعد ایمان به غیب و ایمان مؤمنان حقیقی و ایمان یقینی را مطرح کرده است که سخن بنده در مورد ایمان تقلیدی است.
این پژوهشگر علوم اجتماعی اظهار کرد: ایمان تقلیدی، فعالشدگی فطرت یا اولین گام در این مسیر است و در اینجا ایمان فطری به این نحو رخ میدهد که فطرت در شرایط بسیط خود اگر حرف حقی را از منبع حقی مانند پیامبر(ص) و حضرت علی(ع)، حضرت زهرا(س) و حتی یک عالم دینی دریافت کند نسبت به آن ایمان خود را ابراز خواهد کرد و دچار شک و تردید نمیشود یعنی بدون اینکه مکث کند چون آن را منطبق بر فطرت میداند میپذیرد و این نوع ایمان امروزه در بشر در حال نضج و رشد است.
بابایی بیان کرد: اگر ایمان فطری را مبنا قرار دهیم، باید کار جامعهشناختی درباره آن انجام دهیم تا فطریات موجود در جامعه اولا بتوانند انباشت اجتماعی خیر ایجاد کنند و ثانیا جامعه را به سمت اصلاح پیش ببرند.
استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه جامعهشناسی فطرت، پدیده مهمی است تا کارکردهای آن را در مناسبات اجتماعی رصد کنیم، تاکید کرد: پدیده فطرتهای انباشته و فطریات انباشته دو کارکرد سلبی و ایجابی دارد که کارکرد سلبی آن مقابله با فرهنگ سکولار در جامعه است.
وی افزود: تیلور گفته است به رغم این همه انباشتگی سکولار، جامعه غرب تا مرز بی دینی فاصله زیادی دارد و حال اگر دنیای غرب تا مرز بی دینی فاصله زیادی دارد کارکرد سلبی این فطریات انباشته و مقاوم در برابر فرهنگ سکولار خود را نشان میدهد و این فطریات نمیگذارد جامعه به این زودی به سمت سکولاریسم و آتئیسم سوق یابد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اظهار کرد: این فطرت انباشته برای ما نوعی نظم فطری را در جامعه ایجاد میکند یا به تعبیر دیگر، همین فطریات نوعی از اخوت انسانی غیر از اخوت ایمانی را در بین جوامع و جامعه اسلامی ایجاد میکند.
وی تاکید کرد: همین فطرتهای انباشته نوعی عدالت فطری و محبت فطرتبنیاد را در جامعه ایجاد خواهد کرد و جامعه را به سمت کاهش تنش و برخوردهای اجتماعی سوق میدهد و از طرف دیگر جامعه را به سمت مقاومت فطری در برابر تمدن رقیب و یا خصم تمدنی ما سوق میدهد.
بابایی تصریح کرد: فطرت را باید از منظر جامعهشناسی بررسی کرده و کارکردهای ایجابی و سلبی آن را رصد و پیگیری کنیم.
انتهای پیام