به گزارش ایکنا، محمدکاظم شاکر؛ استاد دانشگاه علامه طباطبایی، شامگاه دوم فروردین ماه در نشست علمی «اصالت گزارههای اخلاقی در قرآن کریم» که از سوی مدرسه اخلاقپژوهی روشمند و با همکاری انجمن معارف دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد با بیان اینکه گفته شده است آموزههای دینی به 3 بخش اصول عقاید، احکام و اخلاقیات تقسیم شده است، گفت: اعتقاد به توحید، معاد، نبوت، امامت، مثلا اعتقاد به ظهور امام زمان(عج) و ظهور، اعتقاد به امامت ائمه دوازدگانه و نبوت عامه و خاصه و وجود فرشتگان و عالم غیب و ... جزء عقاید است ولی یکسری اعمال و احکام هستند مانند روزه، نماز و حج و ... و یکسری هم اخلاقیات هستند یعنی خصالی که وظیفه انسان است تا خود را آن زینت دهد.
وی با بیان اینکه حداکثر 500 آیه مرتبط با آیاتالاحکام برشمردهاند، افزود: جدا از اینکه احکام کمتر و اعتقادات و اخلاقیات بیشتر است، این پرسش مطرح است که آیا اینها همعرض (ارزش برابر) و مساوی و در یک رتبه هستند؛ آیا اخلاقیات، احکام و اعتقادات ارزش یکسانی دارند و آیا مستقل از یکدیگرند یا خیر؟ ارزش یکی ذاتی و ارزش دو تای دیگری عرضی است و یکی بر دیگری برتری دارد و به تعبیر دیگر یکی گوهر دین است و آن دو در پرتو این گوهر تعریف میشوند.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه دین برای اتمام مکارم اخلاق آمده است، اضافه کرد: اگر قرار است یکی از اینها اولویت داشته باشد ولی ما در سبک زندگی دینی خودمان این اولویت را رعایت نکنیم مانند آن است که لباسی را وارونه بپوشیم؛ حضرت امیر(ع) در نهجالبلاغه، فرمودند «و لبس الاسلام لبس المقلوب» زمانی میآید که جامعه اسلامی لباس اسلام را وارونه میپوشند؛ اگر لباس برعکس باشد هم انسان را از آفات و سرما و گرما حفظ نمیکند بلکه زینت انسان هم نیست و او را زشت میکند. اگر ما اخلاق را اصل دانستیم و احکام را فرع؛ در این صورت وقتی در جامعه میبینیم که برای ملزمکردن یک زن به حجاب _که اصلا منکر وجوب و اهمیت آن نیستم _ ممکن است مرتکب بدترین افعال اخلاقی شویم معلوم است که یک جای کار لنگ میزند.
شاکر تصریح کرد: اگر برای اجرای یک حکم شرعی مرتکب فعل قبیح اخلاقی شویم آیا جایز است یا اینکه اولویت با اخلاق است؟ نقل شده است در زمان مرجعیت سیدابوالحسن اصفهانی، طلبهای نزد او رفت و گفت من دیدم که در یکی از خانهها، صدای آواز و موسیقی و ... میآید و مجلس لهو برپاست و من از بالای پشت بام وارد خانه آنها شدم و تذکر دادم و این مرجع تقلید با او برخورد میکند که تو برای اجرای یک حکم مرتکب چند حکم حرام شدی؛ اول اینکه بدون اجازه و با رعب و وحشت وارد خانه مردم شدی و با اجازه چه کسی سیلی به گوش داماد زدی؟ یعنی ما خیلی اوقات اصول اخلاقی را زیر پا میگذاریم تا یک حکم را اجرا کنیم.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه برخی کارها باعث تنفر از احکام دینی میشود، اظهار کرد: اگر ثابت کردیم که اخلاق بر احکام اولویت دارد در این صورت نوع تبلیغ ما هم تغییر خواهد کرد و این در حالی است که در حوزه علمیه، احکام فرعی شرعی و به تعبیری دروس فقه و اصول اصل و اولویت دارد که خروجی آن فتوا و حکم شرعی است؛ گاهی در مورد احکام نماز 10 جلد کتاب نوشته میشود یا در مورد طهارت همینطور؛ بنده مدتی در حوزه بودم و رسائل شیخ انصاری را میخواندم که کتاب قطور و در عین حال محققانهای است ولی اینکه ما تمرکز خود را روی این کتب بگذاریم محل بحث است. در آن وقتها شبهه عبائیه مطرح بود یعنی اگر گوشه عبای کسی نجس شد چه حکمی دارد؛ دو هفته روی شقوق این مسئله بحث فقهی میشد لذا وقتی کسی 20 تا 30 سال عمرش را صرف فقه و اصول کرد در تبلیغ هم همین مسائل را بلد است اما اگر کسی گفت در اسلام، اخلاق اولویت دارد تربیت خانوادگی و دینی و حوزوی و دانشگاهی و عمومی او نیز از اخلاق شروع خواهد شد.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه تاکید بیش از حد بر احکام سبب شده است تا محوریت دین، احکام باشد، افزود: این در حالی است که افراد به راحتی، دروغ میگویند و ریا میکنند و حتی ساختارهای اداری و دانشگاهی ما گاهی به این مسئله بهای زیادی میدهد تا جایی که یک دانشجو و کارمند ممکن است اهل نماز نباشد ولی برای اینکه خود را نمازخوان نشان دهد به نمازخانه میآید و از این طریق، ریاکاری، دورویی و دروغگویی را که قطعا امور غیراخلاقی هستند رواج میدهیم.
وی ادامه داد: در گزینش از افراد میپرسیم که آیا اهل نماز جمعه هست یا خیر و اگر نبود او را رد میکنند؛ یا در محل برگزاری نماز جمعه مینویسند اگر کسی 3 بار به نماز جمعه نرود منافق است در حالی که در خود رسالههای عملیه بسیاری از مجتهدین گفتهاند واجب تخییری است یعنی فرد میتواند نماز جمعه نخواند و نماز ظهر را بخواند. یعنی هم تاکید بیش از حد بر احکام داریم و هم گاهی وارونه اجرا میکنیم.
شاکر با بیان اینکه وقتی به تاریخ ادیان ابراهیمی بنگریم پر از مصادیقی است که اولویت را به احکام شرعی دادهاند تا اخلاق و اعتقادات، تا جایی که در مسیحیت در قرون وسطی کار به تفتیش عقاید رسید، اظهار کرد: تفتیش عقاید بسیاری از باورهای مردم مسیحی را از بین برد؛ بنده کتابی با عنوان «مسیحیت چیست؟» ترجمه کردم و نویسنده آمارهای عجیب و غریبی از میزان کشتارهایی که توسط دادگاههای تفتیش عقاید انجام شده است ارائه میکند. درون فضای اسلامی هم در سالیان قبل یکی از مراجع تقلید لبنان، در مورد آتشزدن و یا نزدن خانه حضرت زهرا(س)، نظری ارائه کرد که بر خلاف نظر مشهور و رایج بود و همین سبب شد تا او را بایکوت کنند.
وی افزود: در بین فرق اسلامی چقدر انسانها کشته شدهاند به خاطر اینکه دیگران به خاطر تفاوت در اعتقادات تکفیرشان کردهاند؛ مصداق بارز آن عقاید وهابیت است که اهل سنت و شیعه را کافر میدانند. چقدر شیعه و سنی به خاطر اختلاف در برخی موارد در طول تاریخ به جان همدیگر افتادند؟ این در حالی است که قرآن کریم فرموده است قتل یکنفر مساوی قتل همه جهانیان است. قتل شنیعترین فعل اخلاقی است ولی گاهی اختلاف بر سر یک حکم سبب کشتار جمع زیادی از مسلمانان در طول تاریخ بوده است.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی با تاکید بر اینکه ما به جای اینکه اینقدر بخواهیم بر اختلافات در مورد حوادث مرتبط با تاریخ اسلام و ائمه تاکید کنیم بر فضایل ایشان تاکید کنیم، اضافه کرد: براساس آیات سوره انسان، خانواده حضرت زهرا(س) 3 روز، روزه گرفتند و وقتی خواستند افطار کنند یک روز مسکین، روز دیگر یتیم و روز سوم اسیر غیرمسلمان به منزل آنها آمد و غذای خود را به آنها دادند در حالی که خودشان نیاز داشتند و علاقه داشتند با غذای خود افطار کنند. چرا این افعال اخلاقی را فرانگیریم یا قرآن فرمود کسی به بر و نیکی نمیرسد مگر آن چیزی را که دوست دارد انفاق کند نه اینکه البسه کهنه خود را به دیگران بدهیم.
شاکر افزود: ما به جای بیان فضایل امیرالمؤمنین(ع) و حضرت زهرا(س) به مسائل دیگری میپردازیم یا در بحث توهین به همسران پیامبر(ص) این کار قطعا غیراخلاقی است در حالی که احترام به آنها لازم است گرچه گناهان آنها عذاب دو برابر و بیشتر دارد.
انتهای پیام