ابراهیم حسینبیگی، نویسنده رمان «محمد(ص)»، در گفتوگو با ایکنا درباره ادبیات عامهپسند گفت: ادبیاتی که مطالب آن به لحاظ ساختار سادهتر بوده و روایت همهپسندی داشته باشد، آثار عامهپسند گفته میشود و این گونه آثار بیشتر به مسائل اجتماعی میپردازند. البته برخی آن را ادبیات زرد مینامند، اما به نظرم این نوع ادبیات برای هر کشوری از جمله ایران ضروری است و نباید تأثیرگذاری این نوع ادبیات را نادیده بگیریم.
وی افزود: درست است که این داستانها مطالبی مانند فقر، بیچارگی، ریا، نفاق، عشق و ... را سطحیتر بیان میکنند، اما بسیاری از مخاطبان این داستانها، افراد اهل ادب، اهل فن و فرهیخته نیستند. اما به هر حال مردم عادی هم باید بتوانند کتابهای مورد علاقه خود را پیدا کنند و بخوانند و از طرفی هم ادبیات عامهپسند به این امر کمک میکند که افراد بیعلاقه به مطالعه با این کتابها که بسیار هم پرکشش و جاذبه هستند، به سمت مطالعه گرایش پیدا کنند.
حسنبیگی ادامه داد: نباید انتظار داشته باشیم همه مخاطبان آثار صادق هدایت، هوشنگ گلشیری، ابراهیم گلستان و ... را بخوانند و بفهمند. عامه مردم وقتی این کتابها را در دست خود میگیرند، مطالعه را رها میکنند. بنابراین به نظرم ادبیات عامهپسند در جای خود مفید است.
وی با بیان اینکه این نوع ادبیات تهدیدی برای ادبیات جدی محسوب نمیشود، تصریح کرد: وفور و گسترش بیرویه ادبیات عامهپسند باعث میشود که سلیقهها تنزل یابد اما در مقابل ادبیات جدی را هم باید ترویج کنیم و در دسترس عموم مردم قرار دهیم. به این معنی که اگر عادت به مطالعه از طریق کتابهای عامهپسند به وجود آمده، به ادبیات جدی هم بپردازیم.
چون ناشران از بازار فروش ادبیات عامهپسند اطمینان دارند، رغبت بیشتری هم به چاپ این کتابها دارند، اما به هر حال باید از انواع رسانهها و تبلیغات برای ادبیات جدی هم استفاده شود
نویسنده رمان «قدیس» در ادامه گفت: اکنون در بازار کتاب ادبیات عامهپسند به وفور وجود دارد و همه کتابفروشیها و حتی کتابخانهها این کتابها را دارند و به راحتی در دسترس عموم قرار میگیرد، اما کتابهای ادبیات جدی کمتر دیده میشوند. البته چون ناشران از بازار فروش ادبیات عامهپسند اطمینان دارند، رغبت بیشتری هم به چاپ این کتابها دارند، اما به هر حال باید از انواع رسانهها و تبلیغات برای ادبیات جدی هم استفاده شود.
کتاب تبلیغ نمیشود
حسنبیگی درباره امکان جهتدهی به ذائقه مخاطب بیان کرد: ما باید بدانیم که در بخش اقتصاد و کالاهای مورد مصرف مردم از طریق تبلیغات در رسانهها، سلیقه مرم از برندی به برند دیگر تغییر میکند و مردم یک کالا را با علاقه بیشتری میخرند و این نقش رسانهها و تبلیغات را نشان میدهد. چنین روشی را باید در زمینه کتاب هم داشته باشیم که متأسفانه کتاب تبلیغ نمیشود و ناشران حاضر نیستند برای کتابهای خود سرمایهگذاری کنند و اگر این کار انجام شود در درازمدت شاهد منافع آن خواهند بود.
وی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه ناشر، نویسنده یا مخاطب، کدامیک در تعیین ذائقه مردم نقش بیشتری دارند، گفت: هر سه در این امر نقش کلیدی دارند. اگر مخاطب رغبت نکند، ناشر به دنبال جذب آثار از نویسنده نمیرود و نویسندههای عامهپسند هم به دلیل رغبت ناشران و مخاطبان این کار را انجام میدهند و اغلب نیز به سفارش ناشر در این زمینه قلم میزنند. بماند که برخی از ناشران این نویسندهها را ابزار کار خود قرار میدهند و با حداقل حق تألیفهایی که پرداخت میکنند سود بیشتری میبرند. یک بار در دفتر ناشری نشسته بودم و خانم نویسندهای آمده بود. ناشر پرسید فلان کتاب را چه کردی؟ نویسنده گفت: آخرهای کارم است و حدود ۴۰۰ صفحه میشود؛ ناشر به او گفت که ۴۰۰ صفحه کافی نیست و ۶۰۰ – ۷۰۰ صفحه بنویس. یعنی تصور بر این است که هرچه رمان قطورتر باشد، مخاطب بیشتری دارد. این صحنه برای من عجیب بود، اما بعدها مشابه آن را بسیار شنیدم؛ بنابراین اغلب نویسندههای عامهپسند دنبالهرو ناشران هستند.
نگاه کاسبکارانه ناشران
وی در ادامه درباره نقش مترجم و نویسنده در تعیین ذائقه مخاطبان بیان کرد: در آثار ترجمهای، چون برای ناشر، سود و سرمایه بسیار مهم است و برخی ناشران نیز نگاه کاسبکارانهای به این حوزه دارند و همان طور که به گسترش رمانهای عامهپسند در جامعه دامن میزنند، وقتی شرایط بازار را مناسب میبینند، آثار خارجی عامهپسند مانند آثار نویسندگان ترک را نیز رواج میدهند، در این زمینه مترجم هم با وجود اینکه اغلب، ناشر سفارش کار به مترجم میدهد، اما نقشآفرین هستند. ما در واقع به گسترش فرهنگ ادبیات عامهپسند کمک میکنیم، به جای اینکه آن را کنترل و محدود کنیم تا حدی که نیاز به مطالعه را در مخاطبان افزایش دهد و به تدریج آنها را به سمت ادبیات جدی هدایت کند، خوب است و بیش از آن آسیبزننده است.
حسنبیگی در پاسخ اینکه آیا باید مخاطبان سطح ذائقه خود را ارتقا دهند یا متولیان فرهنگی در این راستا باید شرایط را فراهم کنند و یا این موضوعی خالی از اشکال است و مخاطبان باید علاقه خود را دنبال کنند و نیاز نیست سطح خود را ارتقا دهند، گفت: قطعاً حفظ و نگهداری ذائقه در یک سطح پسندیده نیست، چند عامل در این زمینه میتواند کمککننده باشد، بخشی از این مسئله مربوط به سیاستگذاریهای حاکمیت در بخش فرهنگی از جمله شورای عالی انقلاب فرهنگی، وزارت ارشاد و ... است، اما هیچ یک از اینها درباره این موضوع فکر نمیکنند و برنامه و طرحی ندارند. همچنین رسانه تأثیرگذار فراگیری نداریم که در این زمینه مؤثر باشد، رسانه ملی ما نیز مجموعهها و فیلمهایی را پخش میکند که به شدت عامهپسند هستند و فیلم و سریالی که قصه خوب و ساخت قابل قبول هنری داشته باشد نمیبینیم.
وی ابراز کرد: بخشی از جامعه ما که ماهواره نمیبینند و برنامههای تلویزیونی را تماشا میکنند، ذائقه آنها در حد همان فیلمها هستند و بخشی از جامعه ایران که ماهواره و سریالهای خارجی میبینند، این برنامهها بدتر از سریالهای ایرانی عامهپسند هستند، زیرا برنامههای ماهواره به فکر ارتقای سطح فرهنگی ما نبوده و اهداف دیگری را دنبال میکنند. اگر میتوانستیم فیلمها و سریالهای اروپایی را که از ساخت و قصه خوبی برخوردار هستند ببینیم و زبان آنها را میدانستیم، قطعاً تأثیرات بیشتر و بهتری را میپذیرفتیم.
کنون شرایط در جامعه ما هم از سوی رسانهها و هم متولیان فرهنگی برای نازلتر شدن سطح ذائقه مردم چه در بخش کتاب و چه در بخش سریالها و فیلمها فراهمتر است. بخشی از این امر نیز علاوه بر حاکمیت و رسانهها مربط به ناشران و نویسندگان است و اگر قدری در این زمینه تأمل کنند میتوان این تعادل را در میان آثار جدی و عامهپسند برقرار کرد
وی تصریح کرد: اکنون شرایط در جامعه ما هم از سوی رسانهها و هم متولیان فرهنگی برای نازلتر شدن سطح ذائقه مردم چه در بخش کتاب و چه در بخش سریالها و فیلمها فراهمتر است. بخشی از این امر نیز علاوه بر حاکمیت و رسانهها مربوط به ناشران و نویسندگان است و اگر قدری در این زمینه تأمل کنند میتوان این تعادل را در میان آثار جدی و عامهپسند برقرار کرد.
نویسنده «شب ناسور» در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه آیا توجه صرف متولیان فرهنگی به افزایش سرانه باعث نشده ذائقه مردم به سمت آثار فاقد ارزش برود، گفت: متولیان و مسئولان فرهنگی کاری در این زمینه انجام ندادهاند که بخواهند در این زمینه اثرگذار هم باشند. متأسفانه همه حتی مسئولان از این امر شاکی هستند و با فرارسیدن هفته کتاب درباره ضرورت افزایش سرانه مطالعه کتاب صحبت میکنند، اما اقدامی نمیبینیم. در واقع متولی افزایش سرانه مطالعه نداریم و یا اگر هست برنامهای نداشته و اگر بوده موفقیتآمیز نبوده است.
گفتوگو از سمیه قربانی
انتهای پیام