چرا مخاطبان عامهپسند شدهاند/۱۶
تصور رایج از ادبیات فاخر غلط است/ مؤلفههای نقد ادبی
گروه ادب ــ رئیس هیئت مدیره انجمن قلم ایران گفت: گاهی ادبیات فاخر را در ذهن مخاطب به گونهای ترسیم میکنند که تصور میکند فهم آن برایش مشکل است و این باعث میشود که مخاطب ناخواسته از آثار فاخر فاصله بگیرد.
محسن پرویز، رئیس هیئت مدیره انجمن قلم، در گفتوگو با ایکنا درباره اینکه ادبیات نازل را باید عامهپسند، زرد یا عوامپسند بنامیم، گفت: تغییر عنوان تغییری در اصل ماجرا ایجاد نمیکند، زیرا منظور مشخص است و شاید برخی عناوین چندان خوب نباشد. در واقع وقتی به یک ژانر ادبی عامهپسند یا عوامپسند میگوییم، در بطن آن نوعی اهانت به عامه مردم نهفته است، مانند اینکه عموم مردم ادبیاتی را میپسندند که از عناصر تکنیکی قابل قبولی برخوردار نیست و در درجه دوم اهمیت قرار دارد، درحالیکه بسیاری از عامه مردم ادبیات فاخر و تکنیکی را نیز میخوانند و از آن لذت میبرند. شاید اینکه برخی معتقدند از واژه عامهپسند استفاده نکنیم، به این دلیل است که همین نکته را در نظر میگیرند. به هر حال نوعی از ادبیات سطحی است و به لحاظ محتوایی و تکنیکی اشکالات و ایرادات فراوانی به آن وارد است.دلایل رغبت مخاطب و نویسنده به آثار زردوی دلایل رغبت برای خوانش و نگارش چنین آثاری را بررسی و اظهار کرد: از دو منظر نویسنده و مخاطب میتوان به این ادبیات نگاه کرد. از منظر نویسنده، تولید آثاری که از تکنیک برجستهای ندارند، سهلالوصول و راحتتر است و شاید نویسنده بتواند در طول سال یک رمان سطح پایینی را بنویسد. کافی است موضوعی را در نظر بگیرد که جذابیت و کشش کافی داشته باشد و یکسری حقهها و تکنیکهایی را برای جذب مخاطب در طرح داستان به کار بگیرد. پس از آن نوشتن داستان سادهتر میشود. به این دلیل که عموم این آثار عمق کافی ندارند و کسی انتظار ندارد وقتی این آثار را میخواند تجربهای از زندگی را منتقل کند یا تحلیلی روی افراد و جامعه انجام شود. از این رو برای نویسندگان این داستانها سادهتر است، چون مورد استقبال مخاطبان قرار میگیرد. استفاده مالی هم برای نویسنده دارد، درحالیکه ادبیات فاخر و جدی این حالت را ندارد.پرویز ادامه داد: منظر دیگر این است که نوشتن این نوع ادبیات زحمت کمتری دارد و از بسیاری از نویسندگان برمیآید، درحالیکه شاید نگارش ادبیات فاخر از عهده بسیاری برنیاید.پاورقیهای مجلات در گذشته از جنس ادبیات زرد بودوی تصریح کرد: از منظر مخاطب نیز این طور نیست که امروز گرایش به این آثار زیاد باشد و بیشتر خوانده شوند. این جنس آثار از گذشتههای دور در کشورمان پرمخاطب بوده و بسیاری از نویسندگانی که ۷۰ سال پیش مینوشتند، بسیاری از داستانهای آنها در پاورقیهای نشریات و روزنامهها منتشر میشد. در واقع این قبیل متون در ژانر ادبیات عامهپسند قرار دارد و اکنون هم ممکن است با گذر زمان باز هم مورد عنایت مخاطبان واقع شود.
بسیاری از نویسندگانی که ۷۰ سال پیش مینوشتند، بسیاری از داستانهای آنها در پاورقیهای نشریات و روزنامهها منتشر میشده، در واقع این قبیل متون هم در ژانر ادبیات عامهپسند بوده و اکنون هم ممکن است با گذر زمان باز هم مورد عنایت مخاطبان واقع شود
پرویز بیان کرد: مخاطبان پاورقیها را راحتتر میپذیرفتند، زیرا گاهی ادبیات فاخر را در ذهن مخاطب به گونهای ترسیم میکنند که گویا فهم آن مشکل است و گاهی رمانهایی را میبینیم که قصه و جاذبهای ندارد و این در ذهن مخاطب به عنوان ادبیات فاخر مینشیند. نویسندگان جدی ما کمتر توانستهاند آثاری بیافرینند که در عین اینکه ازعنصر، جاذبه و قصه خوب برخوردار باشد، در زمره آثار فاخر و برجسته نیز قرار بگیرد. این باعث میشود که مخاطبان ناخواسته از آثار فاخر فاصله بگیرند و به آثار سطحی گرایش داشته باشند.وی به نبود مسئله در داستانها اشاره کرد و گفت: داستان و جریانی که روایت میشود ممکن است حتی ماجرای روز نباشد و مسئله مربوط به گذشته را مورد توجه قرار داده باشد. تصور میکنیم که خواننده پس از اینکه اثری را خواند، باید از خواندن آن تجربهای به دست آورد و اگر لذت خواندن وجود نداشته باشد، عموم مخاطبان اثر را کنار میگذارند، زیرا رمان خواندن بیشتر برای پر کردن اوقات فراغت است و آنچه باعث میشود مردم به سمت ادبیات زرد روی بیاورند این است که در این نوع ادبیات نیاز چندانی برای تلاش ذهنی و درک منظور نویسنده نیست و مخاطب به راحتی با ماجرا ارتباط برقرار میکند. در فیلم و تئاتر نیز همینگونه است و میبینید که گرایش به فیلمهایی که با مخاطب نمیتواند ارتباط برقرار کند بالا نیست و مخاطب میخواهد از دیدن فیلم یا خواندن رمان لذت ببرد. نویسندگانی که در آثارشان این جاذبه برای مخاطب ایجاد نمیشود، مخاطبان محدودی دارند و خوانندهها را به سمت آثار زرد سوق میدهند.تحقیقات جامع درباره ذائقه مخاطبانپرویز در پاسخ به اینکه آیا خواندن رمانهای عامهپسند یا زرد اثر نامطلوبی بر ذائقه مخاطب دارد یا خیر بیان کرد: این موضوع بستگی به مخاطبان دارد. نمیدانم در این باره مطالعه دقیق علمی صورت گرفته یا نه. برخی معتقدند افراد با ادبیات زرد به مطالعه علاقهمند میشوند و سپس به مطالعه کتابهای مفید و فاخر روی میآورند. برخی هم تصور میکنند مخاطبی که به سمت آثار زرد برود، به دنبال آثاری که قدری پیچیدگی زبانی داشته باشد یا درک موضوعی آن نیازمند تفکر و تعقل باشد نخواهد رفت؛ بنابراین از این موضوع اطلاع دقیقی ندارم و کسانی که دیدگاههایی در این باره دارند، تجربیات شخصی خود را بیان میکنند. از این رو تصمیمگیری و ارائه نظر نیازمند بررسی و تحقیق جامعی است.نقد مؤلفهای مهم برای دیده شدن استوی درباره اینکه آیا این آثار ارزش نقد دارند یا نباید آنها را مورد توجه قرار داد، گفت: نقد برای اینکه دیده و خوانده شود، نیازمند آن است که موضوع مناسبی داشته باشد، یعنی همانطور که معتقدیم نویسنده رمان فاخر مسائلی را میبیند که ممکن است عامه مردم آن را نبینند و آنچه اثرش را ارزشمندتر میکند، بیان نکاتی است که از دید مخاطب مغفول مانده باشد و وقتی آن را میخواند لذت میبرد و تصور میکند که قبلاً با این موضوع مواجه شده است، اما این گونه به آن نگاه نکرده بودم، در نقد هم مخاطب لذت میبرد و میتواند با نقد یا اثر مورد نقد ارتباط برقرار کند و منتقد حرفهایی بزند که برای مخاطب تازگی داشته باشد و زوایایی را آشکار کند که در ذهن مخاطب پنهان مانده بود. بنابراین آثار زرد زوایای پنهان ندارند و منتقد هر چه بگوید مخاطب متوجه آنها میشود و به همین دلیل نقد این آثار چندان مورد استقبال مخاطب قرار نمیگیرد. انتهای پیام