به گزارش ایکنا، جلسه درس تفسیر قرآن کریم آیتالله عباسی خراسانی 29 خرداد در حوزه علمیه قم برگزار شد. وی در این جلسه به تفسیر آیات 82 و 83 سوره بقره پرداخت.
خداوند در این آیات میفرماید: «وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْكُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ؛ و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده اند آنان اهل بهشتند و در آن جاودان خواهند ماند و چون از فرزندان اسرائيل پيمان محكم گرفتيم كه جز خدا را نپرستيد و به پدر و مادر و خويشان و يتيمان و مستمندان احسان كنيد و با مردم [به زبان] خوش سخن بگوييد و نماز را به پا داريد و زكات را بدهيد آنگاه جز اندكى از شما [همگى] به حالت اعراض روى برتافتيد.» متن جلسه از نظر میگذرد؛
یکی دو روایت درباره آیات بیان میکنم. یک روایت این است؛ نسبت به اینکه اصحاب آتش و اصحاب بهشت چه کسانی هستند از پیامبر(ص) سوال شد. حضرت جواب دادند: «من قاتل علیا بعدی فاولئک اصحاب النار مع الکفار». کسانی که با ولایت زاویه داشته باشند اصحاب نارند. نسبت به خلود در بهشت هم باز اصحاب ولایت هستند که خالد در بهشتاند و منکران ولایت خالد در نارند و سبب خلودشان همین است که نیت اینها آنها را به مقام «خَتَمَ اللَّهُ عَلىٰ قُلوبِهِم» میرساند.
در نتیجه گناه برای آنها ملکه و صفت نفسانی شده و از وضعیت حال بوده به وضعیت ملکه شدن رسیده و حتی از وضعیت ملکه هم عبور کرده و جزء مقام تقویمشان شده و مقام تقویم، یعنی مقوم وجودیشان شده است. در واقع دیگر این گناهان و «ختم الله علی قلوبهم» مقوم وجودی آنهاست. در نتیجه به جایی میرسند که معادشان بر اساس خصلتشان است. فصل مقوم هویت خالدین در آتش الحاد و زاویه داشتن با ولایت است. علت خلود بهشتیان این است که آنقدر مطیع ولایت هستند که اطاعت مقوم وجودی آنها شده است.
در آیه 83 حضرت حق میفرمایند: «وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ». این عطف بر آیات قبل است. باز صحبت یادآوری پیمان هایی است مکه از بنی اسرائیل گرفته شده است. در آیه قبل هم میفرماید کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند در بهشت خالد هستند؛ یعنی صفت ایمان و عمل صالح دارند. عمل صالح هم عملی است که همگام با ولایت است.
بعد در آیه 83 حضرت حق پیمانی که از بنی اسرائیل گرفتند را یادآوری میکنند. میثاق پیمان قوی است که در آن معاهده باشد و ضمانت اجرایی داشته باشد. خداوند میفرماید ما از بنی اسرائیل میثاق گرفتیم که چند کار را انجام دهند. مورد اولش این است که «لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ». اینها عبادت نکنند مگر خداوند را یعنی مشرک نباشند. خصلت دوم این است که «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً». والد یعنی چیزی که منشا چیز دیگر باشد لذا هم برای موجودات جسمانی به کار برده میشود مثل زاد و ولد جسمانی و هم برای والدین معنوی که حضرات معصومین باشند.
«إِحْساناً» هم مفعول مطلق است که بیان فعلش را میکند. «یتیم» هم از «یتم» است که به معنای انفراد و تنهایی است. به یتیم از این جهت یتیم میگویند که تنها است. به کسانی که نابغه روزگار هستند نیز «یتیمه الدهر» میگویند. در میان انسانها یتیم کسی است که پدر را از دست داده باشد، در میان حیوانات کسی است که مادر را از دست داده باشد. یتیم کلی یعنی کسی که از مربی و کسی که مسئول تربیت اوست محروم شده باشد.
بعد آیه میفرماید شما این کارها را انجام ندادید و رویگردان شدید «إِلَّا قَلِيلًا مِنْكُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ». فرق بین تولی و اعراض این است که «تَوَلَّيْتُم» به لحاظ اندیشه است و «مُعْرِضُونَ» به لحاظ انگیزهشان است. در آیه 40 هم صحبت عهد خدا بود ولی اینجا صحبت میثاق حضرت حق است. در آیات 62 و 63 هم همینطور بود. اولین میثاقی که اینجا بیان شده است، پرستش از خدا و دوری از هرگونه شرک است. دوم احسان به والدین و خویشاوندان است و سوم انسان نیکوکردار و نیکوگفتار باشد. چهارم اقامه نماز داشته باشد. پنجم در امور اقتصادی زکات بپردازد.
انتهای پیام