فقط به دنبال ثواب نباشیم/ جایگزینی دین درسی به جای دین ارثی +صوت
کد خبر: 4122378
تاریخ انتشار : ۲۶ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۰:۱۳
حجت‌الاسلام علوی تهرانی:

فقط به دنبال ثواب نباشیم/ جایگزینی دین درسی به جای دین ارثی +صوت

حجت‌الاسلام سیدمحمدباقر علوی تهرانی ضمن اشاره به اهمیت دین‌شناسی تصریح کرد: دوران دینداری ارثی گذشته است و باید دینداری را درسی کرد چراکه بدون یاد گرفتن، تدین در این زمانه کار سختی است.

به گزارش ایکنا، جلسه سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمحمدباقر علوی تهرانی با موضوع علل تضعیف دین در جامعه، شب گذشته 25 بهمن، در مسجد حضرت امیر(ع) برگزار شد که گزیده آن را در ادامه می‌خوانید؛

بحث ما در عوامل تضعیف دین بود. برای اینکه ارزش و ضرورت این بحث در شرایط کنونی تثبیت شود عرض کردم خداوند به ما تعلیم می‌دهد که از من هدایت به صراط مستقیم را بخواهید و در نماز شبانه‌روزتان ده بار این خواسته را بخواهید. عرض کردم معنای صراط مستقیم از نظر قرآن دین قیم است. عرض کردیم معنای دین چیست. دین یعنی برنامه جامع از جانب خداوند که توسط رسول اکرم(ص) برای افراد جامعه به قصد به سعادت رساندن آنها آمده است؛ برنامه‌ای که ناظر به سه شان انسان است: فکر انسان، گرایش انسان، کنش انسان. اگر تفکر انسان، اگر تمایل انسان، اگر تعامل انسان تحت برنامه بود به این انسان متدین اطلاق می‌شود. برای متدین شدن دو حقیقت لازم است: دین‌شناس بودن، به دین عمل کردن. هیچ کدام بدون دیگری فایده‌ای ندارد.

باید فضای دینداری را اصلاح کنیم

باید قدری فضای دینداری را اصلاح کنیم و از پی ثواب بودن قدری بالاتر بیاییم. ما فقط دنبال ثواب هستیم ولی باید دنبال افزایش معرفت باشیم. اگر در زیارتی که می‌روید معرفت باشد ثوابش به مراتب بیشتر است کما اینکه در روایتی از امام رضا(ع) آمده است: «إنَّ زِیارَتى تَعْدِلُ عِنْدَاللهِ عَزَّ وَ جَلَّ ألْفَ حَجَّه» زیارت من معادل هزار حج است. راوی با تعجب از امام جواد(ع) سوال می‌کند آیا زیارت ایشان برابر هزار حج است؟ حضرت در پاسخ می‌فرمایند: «إى وَاللهُ، وَ ألْفُ ألْفِ حَجَّه، لِمَنْ زارَهُ عارِفاً بِحَقِّهِ» یعنی بله، معادل هزار هزار حج است ولی برای کسی که با معرفت ایشان را زیارت کند.

دینداری سخت است. وقتی می‌گوییم سخت است یعنی دوران دینداری ارثی گذشته است و باید دینداری را درسی کرد. بدون یاد گرفتن تدین در این زمانه کار سختی است. در روایت هست بی‌دینی در آخرالزمان از پاک شدن سرمه در چشم آسان‌تر است. معصوم می‌فرماید انسان‌ها در آخرالزمان شب تدین دارند ولی صبح بی‌دین هستند. این زمانی اتفاق می‌افتد که انسان دین‌شناس نباشد و نداند دینداری همراه با استقامت است.

ارزش دینداری از نظر قرآن چیست؟ در قرآن کریم و معارف دینی ما حقیقت انسان رتبه دارد. از نظر دین مبین اسلام حقیقت انسان دارای شرافت است. یک آیه بخوانم: «وَسَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مِنْهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ؛ و آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمين است به سود شما رام كرد همه از اوست قطعا در اين [امر] براى مردمى كه مى‏ انديشند نشانه‏ هايى است». طبق این آیه ارزش آسمان و زمین بعد از انسان است چون آنها در ید تصرف انسان هستند.

قیمت ابزار زندگی از خود انسان بیشتر شده

متاسفانه امروز قیمت ابزار زندگی از خود انسان بیشتر شده است ولی خدا می‌فرماید تمام آسمان و زمین را برای تو خلق کردم و این ارزش انسان است. همین خدایی که چنین ارزشی برای انسان قائل است، انسان را با موجودات پایین‌تر از خودش تشبیه می‌کند. فردی از یکی از طوایف بنی اسرائیل به طور مشکوک از دنیا می‌رود. نزدیک بود سر پیدا کردن قاتل، جنگ راه بیفتد. خداوند به موسی فرمود به بنی اسرائیل دستور دهد گاوی را ذبح کنید یک قسمت از گاو را به مقتول بزنید او زنده می‌شود و می‌گوید قاتل چه کسی است. بنی اسرائیل شروع کردند به بهانه آوردن. نهایتا گاو را کشتند، مقتول زنده شد و قاتل را معرفی کرد ولی بنی اسرائیل معجزه الهی را نپذیرفتند. لذا خداوند در وصف این آدم‌هایی که معجزه را دیدند و ایمان نیاوردند فرمود: «ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاءُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ؛ سپس دل‌هاى شما بعد از اين [واقعه] سخت گرديد همانند سنگ يا سخت‏‌تر از آن چرا كه از برخى سنگ‌ها جوي‌هايى بيرون مى‏‌زند و پاره‌اى از آنها مى‌شكافد و آب از آن خارج مى‌‏شود و برخى از آنها از بيم خدا فرو مى‌ريزد و خدا از آنچه مى‌كنيد غافل نيست». این آیه انسان‌های بهانه‌تراش را به سنگ تشبیه کرده است.

داستان بعدی داستان بلعم باعورا است. بلعم باعورا کسی بود که آغاز نیکی داشت. او از مومنین به موسی بود، دانشمند بود، به مقام اجابت دعا رسیده بود و مروج موسی بود و اسم اعظم در اختیار داشت. قرآن در توصیف بلعم باعورا می‌فرماید: «وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِي آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانْسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ ذَلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ؛ و خبر آن كس را كه آيات خود را به او داده بوديم براى آنان بخوان كه از آن عارى گشت آنگاه شيطان او را دنبال كرد و از گمراهان شد و اگر مى‌خواستيم قدر او را به وسيله آن [آيات] بالا مى‌‏برديم اما او به زمين [=دنيا] گراييد و از هواى نفس خود پيروى كرد از اين رو داستانش چون داستان سگ است [كه] اگر بر آن حمله‏ور شوى زبان از كام برآورد و اگر آن را رها كنى [باز هم] زبان از كام برآورد اين مثل آن گروهى است كه آيات ما را تكذيب كردند پس اين داستان را [براى آنان] حكايت كن شايد كه آنان بينديشند». اینجا بلعم باعورا به سگ تشبیه شده است.

پس خدا زمانی روی ما حساب باز می‌کند که ما به دنبال اقامه دین باشیم. دین دو مولفه دارد: نقشه که کتب آسمانی است و نقشه‌خوان که انبیا و ائمه(ع) هستند. کار سقیفه این بود که نقشه را گذاشت ولی نقشه‌خوان را گرفت. این نقشه را باید علی(ع) می‌خواند، این نقشه را باید امام مجتبی(ع) می‌خواند. آنها نقشه را گذاشتند ولی نقشه‌خوان را کنار گذاشتند و گفتند هر کس نقل حدیث کند با ما طرف است.

کد
انتهای پیام
captcha