باید تفاوت درجات ایمانی را در جامعه به رسمیت بشناسیم
کد خبر: 4155737
تاریخ انتشار : ۲۶ تير ۱۴۰۲ - ۱۵:۲۱
احمد پاکتچی بیان کرد:

باید تفاوت درجات ایمانی را در جامعه به رسمیت بشناسیم

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی ضمن اشاره به روایاتی که بیانگر بهره‌مندی افراد از درجات مختلف ایمان است، تصریح کرد: کسی که می‌خواهد جامعه را مدیریت کند باید به این نکته توجه داشته باشد که برای دهک‌های ایمانی مختلف جامعه برنامه داشته باشد و پیش بردن همه جامعه با برنامه واحد الگوی درستی نیست.

به گزارش ایکنا، نشست «کاربست روایات مدارج ایمان در سیاست‌گذاری و حکمرانی فرهنگی» امروز 26 تیرماه در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.

در این نشست احمد پاکتچی، عضو هیئت علمی این پژوهشگاه به صورت مجازی سخنرانی کرد که گزیده آن را در ادامه می‌خوانید؛

این موضوع (کاربست روایات مدارج ایمان در سیاست‌گذاری و حکمرانی فرهنگی)، موضوع خیلی گسترده‌ای است. اینکه چگونه می‌شود در بحث حکمرانی فرهنگی از روایات بهره برد، موضوع باز و گسترده‌ای است. شاید جلسه امروز فقط طرح مسئله‌ای باشد راجع به اهمیت این موضوع و طبیعتا این بحث خیلی گسترده‌تر از این است که بشود در یک جلسه تصویر تمام‌نمایی از آن ارائه شود.

سه بحث را در این زمینه ارائه خواهم کرد که می‌تواند کلیدهای کلی باشد در اینکه چگونه می‌شود از روایات مدارج ایمان در این حوزه استفاده کرد. در صورت مسئله اول می‌خواستم درباره مولفه‌های ایمان و مسئله درجات صحبت کنم. وقتی در صفحات اینترنت و فضای مجازی درباره مدارج ایمان جست‌وجو کنیم متوجه می‌شویم یکی از احادیثی که در این بحث مورد استفاده قرار گرفته است این حدیث از پیامبر(ص) است که حضرت می‌فرمایند: «الْإِيمَانُ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ».

خیلی درباره این حدیث بحث و گفت‌وگو صورت گرفته و من نمی‌خواهم آن بحث‌ها را تکرار کنم بلکه می‌خواهم به این موضوع اشاره کنم که می‌شود این حدیث را از منظر دیگری نگاه کرد که تا به حال کمتر به آن توجه شده است. ما غالبا با این حدیث برخورد شخصی داریم یعنی تصور می‌کنیم راجع به فردی صحبت می‌کنیم که قلب و زبان و ارکانی دارد و این فرد باید معرفت قلبی داشته باشد، به زبان اقرار به ایمان کرده باشد و با اعضایش به ارکان ایمان عمل کند ولی می‌شود این حدیث را در سطح اجتماعی دید. در غالب موارد نگاه ما فردمحور است و کمتر نگاه اجتماعی داریم. می‌شود معرفت به قلب در حد معرفت اجتماعی دیده شود و قلب را روح ملت در نظر بگیریم و به تعبیر دیگر فرهنگ در نظر بگیریم. وقتی معرفت به قلب در سطح اجتماعی دیده شود به فرهنگ جامعه برمی‌گردد. اقرار به لسان را می‌توان به لسان اجتماعی برگرداند که به حوزه رسانه مربوط می‌شود. عمل به ارکان را هم می‌شود به کنش‌های اجتماعی برگردانند. به نظر می‌رسد اگر به این حدیث معروف نگاه اجتماعی داشته باشیم دامنه این فهم می‌تواند خیلی وسیع‌تر باشد و آن وقت به حوزه حکمرانی فرهنگی ارتباط پیدا خواهد کرد.

حدیث دیگری از امام صادق(ع) نقل شده است که حضرت می‌فرمایند خداوند ایمان را در هفت سهم قرار داده است یا برای ایمان هفت جنبه قرار داده است. این هفت جنبه عبارتند از برّ، صدق، یقین، رضا، وفا، علم، حلم. خداوند این هفت سهم را بین مردم تقسیم کرده و به افراد مختلف سهم‌هایی داده است. غالب اینها مواردی است که در فضای ارتباط و تعامل اجتماعی معنا پیدا می‌کند. بر و نیکوکاری، عمل تعاملی است و به شخص ارتباط پیدا نمی‌کند. صدق عمل تعاملی است، وفا عمل تعاملی است، حلم تعاملی است، رضا تعاملی است، بر این پایه بعید نیست به خودمان اجازه دهیم بگوییم باید یقین و علم را هم تعاملی دید.

شاخص‌ترین چهره‌های صحابه در درجات ایمانی مختلف بودند

در بخش دوم عرایضم می‌خواستم توجه دوستان را به این نکته جلب کنم که چگونه درجات ایمان را باید دو روی یک سکه در نظر گرفت و اینکه در سطح اجتماعی چگونه ممکن است مومنین از درجات مختلف برخوردار باشند و این درجات مختلف به ویژگی‌های شخصی و تعامل اجتماعی افراد برمی‌گردد. در بین این احادیث که ارتباط زیادی به بحث ما دارند باز روایتی از امام صادق(ع) است که می‌فرماید ایمان ده درجه است و بعد افراد مختلف را از نظر درجه توضیح می‌دهند و می‌فرمایند مقداد درجه هشتم است، ابوذر درجه نهم و سلمان درجه دهم. حتی شاخص‌ترین چهره‌های صحابه از نظر درجات ایمانی در درجات ایمانی مختلفی هستند و فردی با اعتبار و موقعیت مقداد یا ابوذر ممکن است در درجه متفاوت با سلمان باشد.

این حدیث توجه ما را به این نکته جلب می‌کند که باید تفاوت درجات ایمانی را در جامعه به رسمیت بشناسیم. اگر مقداد و ابوذر در درجه هشتم و نهم هستند باید این مسئله را در نظر بگیریم که درجه یک تا هفت را هم داریم. این حدیث آدم را یاد دهک‌های اقتصادی می‌اندازد و انگار می‌توانیم دهک‌های ایمانی هم داشته باشیم همانطور که وضعیت اقتصادی جامعه از نظر دهک‌های اقتصادی جامعه سیاست‌گذاری و مدیریت می‌شود، بر اساس دهک‌های ایمانی می‌توان جامعه را سیاست‌گذاری کرد و کسی که می‌خواهد جامعه را مدیریت کند باید به این نکته توجه داشته باشد که برای دهک‌های ایمانی مختلف جامعه برنامه داشته باشد و الگوی درستی نیست همه جامعه را با برنامه واحد پیش ببریم.

در ضمن نباید دهک‌های ایمانی تبدیل به سنگ‌بنای غلط شود. اصلا عدد ده موضوعیت ندارد و ماجرا این نیست که درباره ده درجه صحبت می‌کنیم بلکه راجع به درجات متکثر صحبت می‌کنیم. این حدیث روی عدد ده تاکید ندارد روی متکثر بودن درجات ایمان تاکید دارد و اگر بتوانیم روح حدیث را مبنا قرار دهیم باید اینگونه تصور کنیم که یک حکمران فرهنگی باید متکثر بودن درجات ایمان را مد نظر داشته باشد و به افرادی که در درجات مختلف هستند با دیده احترام نگریسته شود.

همدلی و همگرایی در عین اختلاف درجات

من همین‌جا می‌خواهم حدیث دیگری از امام صادق(ع) را یادآوری کنیم که می‌فرماید اگر ابوذر بداند آنچه در قلب سلمان است، او را می‌کشد یا تکفیر می‌کند. افرادی که در درجات ایمانی مختلف حضور دارند ممکن است بین‌شان فاصله زیادی وجود داشته باشد ولی کار کسی که در جایگاه سیاست‌گذاری قرار می‌گیرد این است که اینها را در کنار هم قرار دهد و طوری مدیریت کند که در برادرانه‌ترین و همدلانه‌ترین سبک با هم کار کنند و در کنار هم حضور داشته باشند نه اینکه حکمران به گونه‌ای عمل کند فاصله بین ابوذر و سلمان را به شکاف تبدیل کند و موقعیتی فراهم کند جامعه ایمانی دچار انشقاق شود.

این احادیث دوگانه که بنده عرض کردم احادیث مهم و قابل توجهی در حوزه نگاه اجتماعی و نگاه حکمرانانه به مسئله ایمان هستند. این نکته را باید در نظر داشت که نگاهمان نگاه جمعی باشد در عین حال که حدیث فردی است یعنی درست است راجع به مقداد و ابوذر صحبت می‌کنیم داریم درباره یک گروه اجتماعی صحبت می‌کنیم که با وجود تفاوت‌هایی که بینشان وجود دارد با همبستگی بالا و همگرایی قوی با هم همکاری می‌کردند و انتظار می‌رود در هر عصری این الگوها تکرار شود و درجات ایمانی به گونه‌ای سیاست شوند که بین آنها همبستگی مشاهده کنیم. این نکته را هم اضافه کنم که آیه؛ انما المومنون اخوه، بیش از اینکه خبر باشد دستور است یعنی مومنین باید برادر باشند. لذا حکمران و سیاست‌گذار باید نگاهش همگرا باشد، نگاهش شامل و دربرگیرنده باشد و نگاهی نباشد که جامعه را به سمت شکاف پیش ببرد.

آخرین بحث من احادیثی است که درباره درجات ایمان و حکمرانی صحبت می‌کند. در ذیل همان حدیث اول که درباره هفت سهم ایمان صحبت می‌شود حضرت می‌فرماید اگر کسی از این هفت سهم یک سهم دریافت کرده از او توقع دو سهم نداشته باشید و دو سهم را به او تحمیل نکنید و اگر کسی دو سهم برده به او سه سهم تحمیل نکنید. این خلاف تصور ما است که فکر می‌کنیم باید هفت سهم را به همه تحمیل کنیم. این حدیث حدیث تعیین‌کننده و مهمی است. بنده موافقم در یک جامعه مدیران فرهنگی باید تلاش کنند سطح ایمانی افراد جامعه ارتقا پیدا کند ولی باید این فرمایش امام را هم در نظر داشته باشیم.

انتهای پیام
captcha