به گزارش ایکنا، مهران اسماعیلی؛ استاد دانشگاه شهید بهشتی، 22 مهرماه در نشست علمی «زمینههای جغرافیایی و جمعیتی شکلگیری قدرت در یثرب (پس از ورود پیامبر)» که از سوی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد با بیان اینکه موضوع مدینه در صدر اسلام، مسئلهای محوری است که بنده فقط به گوشهای از حوادث آن دوران متمرکز شدهام، گفت: بیشتر فهم ما از دین به حوادث دوران مدینه باز میگردد و در قرون دوم و سوم موضوعاتی چون اسباب و شان نزول مطرح شد که برای فهم حوادث آن دوران و فهم قرآن کریم بود.
وی با اشاره به تحول نگرش به تاریخ مدینه در طول تاریخ اسلام، افزود: مثلا در قرن بیستم ما با نگرش اسلامگرایانه نسبت به سیره نبوی به عنوان الگو برای شکلگیری قدرت در دوره معاصر در آسیای غربی مواجهیم و براین اساس، نظریات مختلفی در مورد شهر و شهرسازی و معماری اسلامی، الگوی مدیریت و اقتصاد اسلامی، الگوی اسلام سیاسی و ... بر مبای روایت ابن ساحاق با تکاملی بعدا بر آن صورت گرفته است ایجاد شد.
اسماعیلی اظهار کرد: الان در آستانه تورق جدید هستیم و اینکه باید در مبانی بازنگری کنیم و به عنوان مسلمانی که میخواهد زیست خود را در دوره مدرن و پسامدرن داشته باشد باید آرای خود را بر مبانی محکمتری بسازد لذا بازسازی زمینه تاریخی برای شناخت بهتر مدینه بسیار مهم است. تلاش بنده برای بازسازی بافت و زمینه، روشی نبوده است که براساس مطالعات سیرهای یا اسباب نزولی انجام بدهم. البته برخی افراد از جمله آقای نجفی از علمای حوزه در مورد مدینه مطالعات زیادی داشتند و در مقدمه خود گفته است که قصد بنده این بوده است که مساجد و اماکن مدینه را شناسایی کنم تا مردم با شناخت بیشتری به زیارت آنجا بروند.
وی با بیان اینکه در خود مدینه هم مطالعاتی از جمله مطالعات هوایی و زمینشناسی داشتند و نقشههایی هم طراحی کرده بودند، تصریح کرد: افراد دیگری در مصر و عراق و ... هم آثاری تولید کردهاند ولی خطاهایی هم در آثارشان وجود دارد که کار را به سرانجام نرسانده است. البته ما تحت تاثیر نگاه شرقشناسانه قرار گرفتیم و هر چه آنها گفته بودند تکرار کردیم؛ مثلا اصحاب صفه در دانشنامه لایدن به اصحاب سکو معروف شدهاند و کسانی که آن را ترجمه کردهاند به همین شکل آوردهاند در حالی که بنیاد این سخن درست نیست.
اسماعیلی با بیان اینکه کثرت مطالعات سبب شده است تا اگر کسی بخواهد حرف جدیدی بزند او را حذف کنند، اضافه کرد: بنده مقاله معنای وادی را در سه سده نخست، نوشتم و ثابت کردم که معنای وادی، رودخانه است که مدینه 5 رودخانه شبیه رودخانه قم داشته است؛ ... همین شهرت رود و رودخانه خودش یکی از موانع درک و فهم دقیق حوادث آن دوران است.
استاد دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به موانع ذهنی دیگر برای محققان در فهم صحیح مدینه در صدر اسلام، گفت: هر چه کتاب عربی از مصر و عراق و ... منتشر میشود میگویند مدینه شهر خیلی سرسبزی بوده است و اطراف آن باغستان و ... بوده است در حالی که اینطور نیست و ناصر خسرو در قرن چهارم هجری مدینه را شورهزار توصیف میکند و مطالعات امروزین روی خاک مدینه هم مؤید این نظر است. مدینه مجموعهای از روستاهای نزدیک به یکدیگر است که باید این روستاها و زندگی عشایری و ایلات آنان را هم بشناسیم تا فضای اجتماعی مدینه را بهتر بشناسیم.
استاد دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه منظور ما از اعراب آن دوران همین تصور عرب امروزی است، گفت: ما امروز فاصله زیادی با اعراب آن دوره داریم و با عینک امروزی نمیتوانیم آن دوره را فهم کنیم؛ یا گاهی ما تصور میکنیم مکه و مدینه دو شهر یکسانی هستند در حالی که به لحاظ خاستگاه و وضعیت اقتصادی و اجتماعی و ... کاملا از هم متفاوت هستند؛ در مکه نوعی نظام سناتوری وجود دارد و افرادی که به 40 سالگی میرسند عضو سنا شده و به عنوان سناتور نظر داده و محل تضارب آراء میشود در حالی که در مدینه چنین چیزی وجود ندارد؛ در مکه نظام دفاعی یعنی اینکه قلعه و حصاری برای دفاع وجود داشته باشد نداریم و وقتی ابرهه حمله کرد مردم فرار کردند.
اسماعیلی با بیان اینکه در مکه معبدی وجود دارد که محوری است بلکه یکسری از قبایل منطقه و قریش معابد دیگری درست کردهاند، افزود: این در حالی است که در مدینه اصلا معبد وجود ندارد و اگر باشد واحد نیست. مدل ساختار اجتماعی مکه کاملا با مدینه فرق دارد و وابستگی آنها به آب و زمین کشاورزی و پیمانهای منطقهای و ... کاملا متفاوت است.
استاد دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه اگر خشونت و خونریزی در برخی اسباب نزول مطرح است نمیتوان به همه اعراب آن دوران تسری و تعمیم داد، اضافه کرد: ما با بومهای مختلفی مواجه هستیم و موضوع نیازمند تفاصیل بیشتر است. وقتی ما جغرافیای مدینه را به خوبی بشناسیم و این فهم را به همان منطقه محدود کنیم و از تعمیم به سایر مناطق پرهیز کنیم اطمینان بیشتری نسبت به دلالت و اهداف آیات قرآن و فرمایشات پیامبر(ص) خواهیم داشت و اینکه بتوانیم الگوی خوبتری طراحی کنیم.
اسماعیلی با بیان اینکه یثرب، محل تلاقی 5 رودخانه از جهات مختلف است که بهم میپیوندند و در شمال مدینه تبدیل به برکه بزرگی میشود و سر ریز آن به سمت مناطق پایینتر میرود و اگر آب زیاد باشد به دریای سرخ میریزد، افزود: ساکنان اولیه این منطقه در کنار این رودخانهها زندگی میکردند و زیاد هم بیمار میشدند و مهاجرین هم وقتی در زمان پیامبر(ص) به مدینه آمدند در همینجا مستقر شدند و گزارش داریم که تعداد افراد زیادی مبتلا به بیماریهای شدید شدند و روحیه خود را از دست دادند تا جایی که پیامبر(ص) ناچار شدند تا اسمی برای این منطقه انتخاب کنند که این تصور ذهنی از بین برود و اینجا اولین تغییر نام بود گرچه اسم یثرب کهنتر بود و در دوره بطلمیوس ثبت شده است.
استاد دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه یثرب به دو بخش علیا و سفلی تقسیم میشود و البته یثرب یک ده نبوده است، افزود: در یثرب اولی، اوسیها و در یثرب سفلی هم عمدتا خزرجیها حضور داشتند. البته در یثرب تضاد عربی یهودی وجود نداشت و تضاد بین یثرب علیا و سفلی و اوس و خزرج خودش را نشان داده است یعنی بنینضیر و بنی قریظه با اوسیها در یثرب علیا هم پیمان شدند و بنی قینقاع با خزرجیها پیمان بستند.
استاد دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه در روستاهای مورد بحث، هر روستا قلعههای بزرگی را ساخته بودند، بین روستاها 800 تا هزار متر فاصله وجود داشت و طبق آمار بالغ بر 100 سازه دفاعی در مدینه درست شده بود که نشانه تشتت در مدینه است، تصریح کرد: مطالعات نشان میدهد به تدریج و بعد از حضور پیامبر(ص) یکجانشینی ایجاد شد و امکانات افزایش یافت و آنجا را به یک شهر بزرگ تبدیل کرد. این روستاها نظام دفاعی و ساختارهای مختلف و متفاوتی داشتند و معبد مشترکی هم در کار نبوده است و حتی در بین یهودیان هم تضادی وجود دارد که باعث تقسیمبندی آنها به دو گروه شده است.
اسماعیلی در پاسخ به این پرسش که اقدامات پیامبر(ص) در مدینه تصمیمات ایشان بود یا وحی با بیان اینکه پیامبر(ص) به این علت هجرت کردند که به حذف فیزیکی تهدید شده بودند و بحث، بحث بودن و نبودن است، تصریح کرد: از آن طرف عمدتا خزرجیها تمایل داشتند الفتی در مدینه ایجاد کنند و از تضاد بین خودشان را کم کنند و احساسشان این بود که پیامبر(ص) چنین قدرت و توانی را دارد؛ پیامبر(ص) در این جمع متشتت، دنبال ایجاد الفت و وحدت و تالیف قلوب بودند ولی اگر ایشان در مکه مانده بودند شاید مدل کارشان متفاوت بود و اگر اجازه میدادند ایشان در این سرزمین بمانند شاید رئیس سنا میشدند و وضعیت آن را تغییر میدادند؛ سنایی که خودش سابقه 200 ساله در مکه دارد.
استاد دانشگاه شهید بهشتی بیان کرد: بنابراین ماندن یا رفتن پیامبر(ص) از مکه به مدینه میتواند تفاوت زیادی در الگوبرداری و الهامگرفتن ما داشته باشد و حتی در فلسفه سیاست و چرایی و ضرورت قدرت هم میتوانیم الگوهای مختلفی بگیریم.
انتهای پیام