تجربه علم‌‎آموزی حضرت موسی(ع)
کد خبر: 4207330
تاریخ انتشار : ۰۸ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۳:۰۹
دینداری در قرآن/ ۱۷

تجربه علم‌‎آموزی حضرت موسی(ع)

حضرت موسی(ع) درمسیر خود برای علم‌آموزی با عالمی ربانی مواجه شد که این دیدار باعث رشد علمی آن حضرت شده و تفصیل آن در آیات الهی قرآن کریم آمده است.

حجت الاسلام علیرضا قبادیحجت‌الاسلام علیرضا قبادی، جامعه‌شناس و کارشناس دین، به مناسبت ماه رمضان سلسله یادداشت‌هایی را با محور «دینداری در قرآن» نوشته که هر روز از رسانه ایکنا منتشر می‌شود.

مشروح هفدهمین یادداشت را در ادامه می‌خوانید.

«ملاقات حضرت موسی(ع) با بنده‌ای که مورد رحمت خداوند قرار گرفت و از علم لدنی و خدادادی بهره‌‎مند شد، یکی از روایت‌های حیرت‌انگیز، رازآلود و چندوجهی قرآن کریم است. قرآن به تفصیل در آیات ۶۰ تا ۸۲ سوره کهف به این ملاقات پرداخته و زوایای گوناگونی از این حکایت را نقل کرده است.

در این گفتار ما به تجربه علم‌آموزی حضرت موسی(ع) اکتفا می‌کنیم. این حکایت با وجود شرح و تفسیرهای متعدد، هنوز هم محل سؤالات، تأملات و تتبعات فراوانی است. قرائن در آیات مربوط به این ملاقات از جمله آیه ۶۵ این سوره نشان می‌دهد که محور اصلی روایت مزبور علم‌آموزی است؛ زیرا در آیه ۶۵ این سوره چنین آمده است: «بنده‌ای از بندگان ما را یافتند که رحمتی از نزد خود بدو دادیم و از جانب خویش دانشی بدو آموختیم». 

در اینجا به اختصار به این تجربه مهم و نکات برجسته آن اشاره می‌کنیم. حضرت موسی(ع) تصمیم گرفت برای ملاقات عالم ربانی به محل تلاقی دو دریا برود یا با طی کردن زمان طولانی، آن عالم را پیدا کند. او برای عملی کردن تصمیمش همسفری برگزید. آن دو به قصد ملاقات عالم ربانی به راه افتادند، موسی(ع) و همراهش با اتفاق عجیبی در اثنای سفر روبرو شدند و متوجه شدند که وقوع آن اتفاق عجیب، نشانه‌ای از حضور آن عالم در آن مکان است. 

پس از ملاقات با عالم ربانی، موسی(ع) به او گفت آيا از تو پيروى كنم تا از آنچه به تو تعليم داده شده که مايه رشد و صلاح است، به من بياموزى؟ آن عالم لدنی در پاسخ موسی(ع) گفت که تو در تعلیم (دانشی که من به آن آگاهی دارم) هرگز صبر نتوانی کرد و چگونه صبر توانی کرد بر اموری که به تأویل یا مصالح آن آگاهی نداری؟ همینگونه شد که آن عالم ربانی به موسی(ع) گفت و آیات ۷۸ و ۸۲ سوره کهف، به صراحت دلیل بی‌صبری موسی(ع) در همراهی با عالم ربانی را چنین ذکر کردند که موسی از دانش تأویل پدیده‌ها و رخدادها بی‌اطلاع بود و این عدم آگاهی موجب بی‌صبری او در قبال رخدادها و وقایع مختلف شد. 

برخی نکات که از این تجربه آموزنده می‌توان برداشت کرد، عبارتند از اینکه علم با توجه به تفصیلی که در آیات مزبور آمده است، حداقل به دو قسم قابل تقسیم است. علم تأویل( باطن) و علم ظاهر یا علم لدنی و علم اکتسابی یا علم بی‌واسطه (موهوب عندالله) علم با واسطه (تحصیلی).

همچنین، دو علم مزبور، هر کدام شعاع مشخص و قلمروهای معینی دارند. تحصیل علم، تلاش مستمر نیاز دارد و با مشکلاتی همراه است. حضرت موسی(ع) در تحصیل علم تصمیم گرفت پیوسته حرکت کند تا به مرکز علمی برسد. دانشجو یا طالب علم باید هم نسبت به استاد و هم نسبت به دستاوردهای علمی و هم به مکتب علم تواضع داشته باشد. در تجربه علم‌آموزی موسی(ع) این فقره کاملا مشهود است با وجود اینکه او خود از انبياى اولوالعزم است، اما نسبت به کسی که به او علم می‌آموزد، فوق‌العاده ادب کرد.

عدم تعارف در فرایند تعلیم، به این معنای که مشکلات و ناکامی‌های علمی را باید به دانشجو و طالب علم گفت، نکته بسیار مهمی است. استاد در نشر علم باید آنچه در توان دارد، در تعلیم دانشجو و طالب علم به‌کار گیرد».

انتهای پیام
captcha