شهید صدر معتقد به مرجعیت علمی قرآن در تولید علوم انسانی است
کد خبر: 4173766
تاریخ انتشار : ۱۶ مهر ۱۴۰۲ - ۱۴:۳۵
علیرضا محمدی‌فرد:

شهید صدر معتقد به مرجعیت علمی قرآن در تولید علوم انسانی است

عضو هیئت علمی جامعه المصطفی(ص)، گفت: شهید صدر معتقد است که قرآن در علوم انسانی و بومی، جایگاه مرجعیت علمی دارد و قرآن حرف اول را زده است؛ مثلا اگر قرآن نظریه‌ای در قوانین تاریخ ارائه دهد یا نظریه در مورد شخصیت انسان بدهد این نظریه اساسی و پایه‌ای است. 

ارسال// شهیدصدر معتقد به مرجعیت علمی قرآن کریم در تولید علوم انسانی استبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین علیرضا محمدی‌فرد؛ عضو هیئت علمی جامعه‌ المصطفی(ص)، 16 مهر در نشست علمی «تفسیر موضوعی شهید صدر به مثابه روش استخراج نظریات علوم انسانی قرآنی» گفت: برخی از حدود 80 سال قبل این بحث را مطرح کرده‌اند که باید در تولید علم به سمت علوم بومی پیش برویم که نظر آنان معطوف به علوم انسانی است، ولی برخی در سایر علوم هم مطرح کرده‌اند و اگر قرار باشد علوم انسانی بومی داشته باشیم، باید دینی و قرآنی باشد. علوم انسانی قرآنی یکسری مبانی و روش دارد و بدون توجه به آن نمی‌توان مدعی نظریه اسلامی و بومی شد. وقتی به قرآن با هدف نظریه‌پردازی و کشف دیدگاه رجوع می‌کنیم، این تلاش علمی باید هدفمند باشد و تفسیر شهید صدر ارائه روش معتبر برای رجوع به قرآن و استخراج نظریات علمی است.

محمدی‌فرد با اشاره به آغاز تحول در علوم انسانی بومی، اظهار  کرد: در نظریه اسلامی‌سازی علوم که برخی آن را به نقیب‌العطاس نسبت می‌دهند، سخن این است که علوم سر جای خود است ولی ما باید از منظر معیارهای قرآنی و دینی به اصلاح آن بپردازیم. شهید صدر جزء کسانی است که از ایده اسلامی‌سازی عبور و مطرح کرد که باید ابتدا خودمان تولید نظریه اسلامی و دینی داشته باشیم و در این صورت کار ما اسلامی‌سازی نیست؛ ایشان مثلا در کتاب بانکداری خود آورده است که می‌توانیم دو برخورد داشته باشیم؛ یکی اینکه بانکداری جدید را بپذیریم و اصلاح کنیم و دیگر اینکه خودمان یک مدل بانکداری تأسیس کنیم. دقت دیگر ایشان هم توجه به پیوند جداناشدنی علم و نظریه است.  

وی افزود: بسیاری مانند سیدجمال و سیدقطب و محمدعبده شعار بازگشت به قرآن دادند، ولی وقتی آثار آنان را مطالعه کنیم معلوم نیست که دیدگاه ایشان در تحصیل علم و تولید نظریه به صورت روشن چیست. مباحث محتوایی خیلی خوبی دارند، ولی توجه به عنصر روش‌شناسی در تولید نظریه بومی نداشته‌اند؛ شهید صدر به این مسئله هم در آثارش توجه کرده و فرموده است باید تولید نظریه کنیم. وی این مسئله را در مباحث فقهی و قرآنی بیان کرده است.

محمدی‌فرد با بیان اینکه شهید صدر از لفظ نظریه استفاده کرده است و هدف تفسیر موضوعی را هم رسیدن به نظریه می‌داند، اظهار کرد: اگر به دنبال کشف نظریه از قرآن باشیم روش خاص خود را دارد. لذا ایشان تفسیر موضوعی را از تفسیر ترتیبی جدا کرد. تفسیر ترتیبی به کشف مدلولات لفظی قرآن و تفسیر موضوعی به کشف نظریه قرآن منتهی خواهد شد لذا تفسیر موضوعی با واقعیات عالم خارج مرتبط است و در این تفسیر باید مسئله را از بیرون بگیریم و به قرآن کریم عرضه کنیم. 

تفسیر ترتیبی؛ مقدمه برای تفسیر موضوعی

استاد جامعه‌ المصطفی العالمیه تصریح کرد: برخی می‌گویند که قبل از شهید صدر هم کسانی بودند که متوجه تفاوت تفسیر ترتیبی و موضوعی شدند ولی ایشان تفسیر ترتیبی را گامی برای تفسیر موضوعی می‌داند. بسیاری از آثار مدعی هستند که به دنبال تولید نظریه اقتصادی، اجتماعی و روان‌شناسی و... هستیم، ولی غافل از آنکه اصل مفهوم نظریه‌پردازی مفهومی است که در فلسفه علم و روش‌شناسی علم که علمی قبل از نظریه‌پردازی است معرفی شده باشد در غیر این صورت دچار آسیب خواهیم شد.

استاد جامعه المصطفی بیان کرد: باید قبل از آن که وارد نظریه‌پردازی شویم کارکرد و ماهیت و فرایند آن را بدانیم؛ این اتفاق بر خلاف بسیاری دیگر از اندیشمندان اسلامی در آرای شهید صدر رخ داده است؛ صدر برای اینکه علم شکل بگیرد معتقد است که ما به اتجاه یا همان رویکرد نیاز داریم. ما اگر بخواهیم انسان واقعی در محیط بیرون را مورد مطالعه قرار دهیم نیازمند شناخت درست و واقعی هستیم. ایشان معتقد است که علم با تجربه گره خورده است و خاصیت تفسیرگری دارد؛ مثلاً وقتی در اقتصاد بخواهیم واقعیات موجود اقتصادی ایران را بیان کنیم باید با تکیه بر مذهب و رویکرد علمی، واقعیات را تفسیر کنیم. لذا علم با واقعیات مرتبط است. همچنین عنصر دیگر در شکل‌گیری علم، مشخص‌بودن منبع معرفتی است. پس در نظریه‌پردازی قرآنی باید مشخص کنیم که جایگاه تجربه و عقل و... روشن باشد. یکی از آسیب‌های آثار موجود در علوم انسانی دینی و قرآنی همین مسئله است.  

اعتبار عقل، قرآن و تجربه در نظریه شهید صدر

محمدی‌فرد گفت: شهید صدر معتقد است که عقل و تجربه و قرآن و روایات همگی معتبر هستند ولی هر کدام جای خود را دارند، یعنی در لایه تولید علوم انسانی، منبع اصلی قرآن و عقل است، ولی در لایه مطالعه واقعیات موجود، منبع معرفتی معتبر و مرجع، تجربه است و ارتباط بین اینها برقرار است؛ شهید صدر نظر خود را در مورد اعتبار منابع و جایگاه هر کدام به روشنی بیان کرده است. نکته دیگر در مورد سطوح نظریه است؛ نظریه اقسامی دارد و اینطور نیست که یک سنخ داشته باشد؛ وی شفاف و روشن گفته است که نظریه دو لایه اساسی پایه‌ای و تجربی دارد.

وی با اشاره به تمایز قواعد علوم انسانی از علوم تجربی، افزود: آدام اسمیت فرایند تولید نظریه در علوم تجربی را بیان کرده است و معتقد است که همین فرایند باید در علوم انسانی طی شود، زیرا انسان را به دید یک موجود متاثر از خارج و محیط مورد مطالعه قرار می‌دهند و وقتی انسان را مطالعه می‌کنیم،  یک پدید تجربی را مطالعه کرده‌ایم و همین‌طور باید علوم اجتماعی را مطالعه کنیم.

تأکید بر مرجعیت علمی قرآن در نظریه صدر

استاد جامعه المطصفی(ص) با تأکید بر اینکه شهید صدر معتقد است هدف اصلی قرآن هدایت انسان است و عملیات تغییر انسان را تبیین کرده است، اضافه کرد: این قرآن می‌تواند از علوم انسانی سخن بگوید ولی هدف قرآن، از نظر ماهیت در علوم تجربی دخیل نیست و باید فرایند این دو شاخه علمی از هم جدا شود همچنین صدر معتقد است که قرآن کریم در علوم انسانی و بومی، جایگاه مرجعیت علمی دارد و حرف اول را زده است؛ مثلا اگر قرآن نظریه‌ای در قوانین تاریخ ارائه دهد یا نظریه در مورد شخصیت انسان بدهد این نظریه اساسی و پایه‌ای است ولی برخی محققان دینی گفته‌اند باید نظریه قرآن را به تجربه بسپاریم و اگر با تجربه اثبات شد نظر قرآن قابل پذیرش خواهد بود. 

وی با بیان اینکه صدر به مطالعه روشمند با استفاده از فلسفه علم و مبانی و روش‌ها پرداخته است، تصریح کرد: آقای بهمنی، عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن، مطرح کرده است که از دیدگاه شهید صدر، تفسیر موضوعی روش نیست، بلکه رویکرد است و شاهد آورده که در مراجعه به کتاب ایشان بیش از 7 بار واژه اتجاه و فقط یکبار واژه منهج آمده است؛ به لحاظ لفظی سخن آقای بهمنی درست است، ولی با ماهیت بحث ایشان کار داریم نه فقط لفظ؛ عناصری که ایشان برای تفسیر به کار برده با روش منطبق است. 

محمدی‌فرد با اشاره به چیستی روش، افزود: روش مجموعه قواعد معین است که از کشف مسئله تا ارائه نظریه را دربر دارد و همه این مراحل در تفسیر موضوعی محقق می‌شود یعنی اگر چند ویژگی در تفسیر موضوعی باشد روش است در غیر این صورت خیر؛ اولین ویژگی این است که نظریه‌پردازی از قرآن باید با مرجعیت علمی قرآن صورت بگیرد؛ دوم اینکه باید مبتنی بر رویکرد منسجم علمی باشد. سوم مبتنی بر روش‌ برخورد با متن معصوم باشد که الان روش گرداندد تئوری واجد این ویژگی نیست. برخی محققان این روش را در مطالعه قرآن به کار گرفته‌اند تا نظریه‌پردزای قرآنی بکنند ولی حرف ما این است که آیا این روش‌ها اساسا متناسب با متن معصومانه قرآن هست یا خیر و اگر نباشد روش معتبری نیست.  

استاد جامعه المصطفی با بیان اینکه نکته چهارم اینکه تفسیر قرآن باید با هدف قرآن یعنی هدایت سازگار باشد، اظهار کرد: روش تفسیر باید قابلیت تشکیل مفهومی داشته باشد وگرنه توانمندی لازم برای استخراج نظریه را ندارد. از نظر بنده تفسیر شهید صدر برآمده از مباحث اجتهادی جامع است ولو اینکه تفسیر ترتیبی مقدمه آن است؛ این تفسیر علمی هم هست زیرا روش علمی روشی است که به ما نظریات کلان را ارائه می‌دهد و تفسیر موضوعی هم مسئله‌محور است و نظریه هم معطوف به حل یک یا چند مسئله است و تا مسئله شکل نگیرد ما نمی‌توانیم به نظریه برسیم. ایشان معتقد است که ما باید به مسائل انسان واقعی برسیم و آنها را به قرآن عرضه کنیم؛ روش تفسیر موضوعی، مسئله‌محور است برخلاف برخی تفاسیر که مثلا می‌گویند «انسان در قرآن» در حالی که انسان در قرآن، مسئله نیست بلکه بررسی هویت تاریخی انسان براساس قواعد تاریخی، نظریه‌پردازی است. 

استاد جامعه المصطفی گفت: نکته دیگر در مورد اینکه تفسیر موضوعی روشی است که با واقع زندگی انسان ارتباط دارد نه اینکه صرفاً براساس ذهنیات انسان شکل گرفته باشد. تفسیر موضوعی صدر با واقع در ارتباط است لذا در کتاب خود بیان کرده است که تفسیر ترتیبی با واقعیت انسانی مرتبط نیست؛ مثلاً وی علت رشد فقه را در این می‌داند که با واقعیات جامعه انسانی و انسان در ارتباط بوده است. 

وی با تأکید بر اینکه تفسیر موضوعی شهید صدر، روش نظریه‌پردازی علوم انسانی براساس قرآن کریم است، تأکید کرد: ایشان گفته است معاد، قوه‌های انسانی را تبدیل به فعلیت می‌کند، زیرا اگر معاد نباشد انسان انگیزه رسیدن به کمال را ندارد و در مورد عدالت هم گفته که عدالت مفهوم کلیدی در جامعه انسانی است؛ ایشان با این زیبایی مباحث اعتقادی را با علوم انسانی پیوند زده است. همچنین روش بازآفرینی فتاوا برای تولید قواعد حقوقی را بیان کرده و می‌گوید اگر ما واقعا بخواهیم به اقتصاد بپردازیم باید سراغ کارکرد پول و اقتصاد به صورت تجربی و در میدان جامعه برویم.

انتهای پیام
captcha