۳۶۵ روز در صحبت قرآن نوشته استاد حسین محیالدین الهی قمشهای، کتاب چهارم از مجموعه کتابهای جوانان و فرهنگ جهانی است. این مجموعه با هدف شناساندن فرهنگ و ادبیات به جوانان اولین بار سال ۱۳۹۰ به همت نشر سخن تدوین منتشر شده است.
کتاب «۳۶۵ روز در صحبت قرآن» ۳۶۵ قطعه کوتاه و بلند از قرآن برای آشنایی جوانان با تعلیمات فراگیر قرآن انتخاب شده و کوشش شده است که این گنجینه تصویری از ابعاد گوناگون کلام آسمانی برای مخاطب ترسیم کند.
این کتاب، تفسیر در معنی اصطلاحی کلمه مانند تفاسیری چون کشاف و مجمع البیان و امثال آن نیست، بلکه بیشتر انعکاسی از کتاب وحی در ادب عرفانی فارسی و اسلامی است و نگاهی دارد به قرآن از دیدگاه ادبی، زیباشناسی و اخلاقی، اجتماعی و عرفانی.
گروه اندیشه ایکنا به منظور بهرهمندی مخاطبان خود از این گنجینه قرآنی و ادبی اقدام به انتشار قطعههایی از کتاب «در صحبت قرآن» کرده است. یکصد پنجاه و پنجمین قسمت از تحفه این کتاب با عنوان «در ضرورت حفظ حریم خانه مردمان» تقدیم مخاطبان گرامی میشود.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتًا غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَى أَهْلِهَا ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ﴿۲۷نور ﴾
ای اهل ایمان، در هیچ خانهای غیر از خانه خود وارد نشوید مگر آنکه با صاحبش انس و اشنایی برقرار کنید و چون رخصت یافتید داخل شوید و به اهل آن خانه سلام کنید. این برای خیر و سعادت شما بهتر است. باشد که متذکر (شئون اجتماعی و آداب دوستی و همسایگی) شوید(27).
این آیه در بیان یکی از مهمترین حقوق اجتماعی انسانها است و آن این است که خانه و حصار زندگی هر کس حرم امن اوست و هیچکس حق ندارد بدون انس و الفت قبلی و رضایت صاحب خانه و سلام کردن بر او و پاسخ شنیدن که نشان اعلام امنیت و صلح و متقابل است به خانه کسی وارد شود. ورود به خانه دلها و سرای ضمیر آدمیان نیز بدون انس و سلام و تحیت روا نیست.
سوال کردن، در کوفتن و تقاضای ورود به خانه دیگری است. نمیتوان بیمقدمه کسی را متوقف کرد که شما کجا میروید یا نظرتان در فلان موضوع چیست و این کاری است که به خصوص ایرانیان با یکدیگر میکنند مانند آنکه میپرسند شما چرا ازدواج نمیکنید، شما چرا کتابی در مورد فلان کس نمینویسید، شما چرا در فلان زمینه صحبت نمیکنید، ادب این است که قبل از هر سوالی با آدمیان به سلام و تحیت، انس و الفت گیرند و سپس پرسند که آیا من میتوانم در فلان موضوع از شما سوال کنم؟ و اگر پاسخ مثبت بود آغاز سخن کنند.
خانه یکی از خیال انگیزترین و خوشترین کلمات هر زبان است که غیر از معنی ظاهری و طیف لطیف و معنای ژرف آن فرهنگ و ادبیات هر قومی را غنا و ژرفا بخشیده است. اول پرواز این کلمه به خارج از محیط خشت و گل، خانه دل است که وسعت آن با عرش الهی برابر است. خانهای که خداوند بدان وارد میشود و بر اهلش سلام میکند و با صاحب آن انس و الفت میگیرد البته اگر آن خانه آراسته باشد و شایستگی ورود فرشتگان و پروردگار عالمیان را پیدا کند. ورود این مهمانان آسمانی به خانه دل شب قدر هر انسانی است. آن خانه جای راستی و درستی و محبت و حسن نیت و اندیشههای پاک است، پاک از هر گونه دیو حسد و مکر و خودبینی و کبر و کین. چنین خانهای محل رفت و آمد فرشتگان میشود فرشتهای چون رحم و شفقت در آن وارد میشود و نگاه و لبخندی از مهر و عطوفت از آن بیرون میآید، موسیقی از پنجره گوش وارد میشود و کار خوب از در خدمت به خلق بیرون میآید. گستاخی و بیادبی و ناموزونی و بانگ زاغ و کلاغ و عربده و هیاهوی دنیاطلبان و مکر صوفیان خرقه باز و زاهدان ریا کار و حاکمانی به ظلمت شب یلدا بدان خانه مبارک وارد میشوند و فوجی از فرشتگان زیبایی و حکمت چون غزلیات حافظ از آن بیرون میآیند. این خانه شگفتترین و امنترین حرم وجود آدمی است که آن خانه بیرون را نیز تبدیل به بهشت میکند اگر چه اتاقی کوچک باشد.
این خانه که پیوسته در او چنگ و چغانه است
از خواجه بپرسید که این خانه چه خانه است
این خانه جان است همینجاست که جان است
نه زیر و نه بالا و نه شش سو نه میانه است
خار و خس این خانه همه عنبر و مشک است
بام و در این خانه همه بیت و ترانه است (دیوان شمس)
در ادبیات جهان در فضایل خانه سخنها رفته است.
یک ضرب المثل قدیمی انگلیسی گوید خانه هر فرد انگلیسی قلعه و حصار اوست.
انتهای پیام