۳۶۵ روز در صحبت قرآن نوشته استاد حسین محیالدین الهی قمشهای، کتاب چهارم از مجموعه کتابهای جوانان و فرهنگ جهانی است. این مجموعه با هدف شناساندن فرهنگ و ادبیات به جوانان اولین بار سال ۱۳۹۰ به همت نشر سخن تدوین منتشر شده است.
کتاب «۳۶۵ روز در صحبت قرآن» ۳۶۵ قطعه کوتاه و بلند از قرآن برای آشنایی جوانان با تعلیمات فراگیر قرآن انتخاب شده و کوشش شده است که این گنجینه تصویری از ابعاد گوناگون کلام آسمانی برای مخاطب ترسیم کند.
این کتاب، تفسیر در معنی اصطلاحی کلمه مانند تفاسیری چون کشاف و مجمع البیان و امثال آن نیست، بلکه بیشتر انعکاسی از کتاب وحی در ادب عرفانی فارسی و اسلامی است و نگاهی دارد به قرآن از دیدگاه ادبی، زیباشناسی و اخلاقی، اجتماعی و عرفانی.
گروه اندیشه ایکنا به منظور بهرهمندی مخاطبان خود از این گنجینه قرآنی و ادبی اقدام به انتشار قطعههایی از کتاب «در صحبت قرآن» کرده است. یکصد و چهل و هفتمین قسمت از تحفه این کتاب با عنوان «در اطوار رشد آدمی از خاک تا افلاک» تقدیم مخاطبان گرامی میشود.
يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَغَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِنُبَيِّنَ لَكُمْ وَنُقِرُّ فِي الْأَرْحَامِ مَا نَشَاءُ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ وَمِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّى وَمِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلَا يَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئًا وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنْزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ ﴿حج۵﴾.
ای مردم، اگر شما را در روز قیامت شک و تردیدی هست پس بنگرید که ما شما را نخست از خاک آفریدیم و سپس از نطفه و از آن پس از خون بسته و آنگاه از پارهای گوشت تمام و ناتمام تا در این مراحل آیات قدرت خود را بر شما بنماییم و هر چه را مشیّت ما تعلّق گیرد در رحم قرار میدهیم که تا زمانی معیّن در آن رحم بماند و آنگاه شما را چون طفلی از رحم برآوریم تا رشد کنید و به کمال قوّت خود برسید و در این میان بعضی از شما بمیرید و بعضی دیگر به سن پیری و دوران ضعف و ناتوانی در رسید چنانکه پس از دانش و هوش به کلی نادان شوید و هیچ درنیابید و تو میبینی زمین را خشک و بیگیاه که چون بارانی بر آن فروباریم سبز و خرّم شود و از هر نوع گیاهان زیبا و نشاط انگیز(چون عروسان و دامادان) از آن برویند(5).
بیشتر مردمان در این شک و تردید به سر میبرند که آیا به راستی ما بعد از مرگ بار دیگر زندگی مییابیم و نگرانند که چگونه خداوند استخوانهای پوسیده ما را بار دیگر جان میبخشد و آن سو خداوند از غفلت ما در اعجاب است که چگونه در این شک و تردید داریم در حالی که ما بارها مردهایم و زنده شدهایم و مرحله به مرحله از خاک تا نطفه و از نطفه تا جنین و از جنین تا کودک نوزاد و از آنجا تا نوجوانی و قدرت و شکوفایی قدم به قدم پیش آمدهایم و هر بار با هر مرگی به حیات تازهای رسیدهایم. عجبا که مردم نمیبینند که در زمستان زمین خشک و بیآب و علف است پس بهار میشود و باران رحمت میبارد و زمین طراوت و خرّمی مییابد و هزاران هزار زوج شاد و سرخوش از حجله خاک بیرون میآیند و صدهزاران لیلی و مجنون باز به عشق یکدیگر وجد و شادی میکنند و عجب است که این همه معجزات لحظه به لحظه را مردم مینگرند و باز نگرانند که بر سرِ ما چه خواهد آمد.
ای که وقتی نطفه بودی در شکم
وقت دیگر طفل بودی شیرخوار
همچنان بالا گرفتی تا بلوغ
سروبالایی شدی سیمین عذار
همچنین تا مرد نامآور شدی
فارس میدان و روز کارزار
انچه دیدی بر قرار خود نماند
وآنچه بینی هم نماند برقرار
دیر و زود این شکل و شخص نازنین
خاک خواهد گشتن و خاکش غبار (سعدی)
آری آن جسم خاک میشود و غبارش به آسمان میرود اما به قول نظامی:
وقت بیاید که روارو زنند
سکه ما بر درمی نو زنند
تازه کنند این گُل افکنده را
باز هم آرند پراکنده را
گر مرگ رسد چرا هراسم
کان راه به توست میشناسم
از خوردگهی به خوابگاهی
وز خوابگهی به تخت شاهی
خوابی که به سوی توست راهش
گردن نکشم ز خوابگاهش (نظامی)
فراموشت نکرد ایزد در آن حال
که بودی نطفه مدفون و مدهوش
روانت داد و طبع و عقل و ادراک
جمال و نطق و رای و فکرت و هوش
ده انگشتت مرتب کرد بر کف
دو بازویت مرکب ساخت بر دوش
کنون پنداری ای ناچیز همّت
که خواهد کردنت روزی فراموش (سعدی)
امروز یکی از رشتههای مهم علوم پزشکی و تجربی جنین شناسی است و با پیشرفت شگفت فنآوری در این روزگار ما میتوانیم احوال و اطوار هزار چهره جنین را که در قرآن به اشاره و اختصار آمده به تفصیل تماشا کنیم و نمایش عجیبترین عجایب آفرینش را که چگونه انسان از پیوند دو سلول ذرهبینی آهستهآهسته از عالم غیب پا به جهان شهود میگذارد تماشا کنیم. یکی از شگفتترین حوادث داستان این است که در مرحله خاصی مشاهده میکنیم که جنین انسان و اسب و گاو و گوسفند همه شکل واحدی پیدا میکنند و از آنجا هر یک به سوی تکامل خویش سیر میکنند. این همان حرکت جوهری است از هیولا یعنی قابلیت به طرف کاملترین صورت که عقلها از حیرت آن مدهوش میشوند و هیچ برهانی از این روشنتر نیست بر اینکه دستی لطیف و خبیر و علیم و هنرمند و نقاش و مجسمه ساز و معماری عظیم در پشت این تکامل جهانی حضور دارد و راست گفت وُردزوُرث که هزاران هزار فرشته ما را از جهان غیب تا تولد همراهی کردهاند و دامن دراز شکوهمند این شاهزاده عالم را هزاران ساقدوش به دست گرفته و بدین تماشاخانه آوردهاند.
انتهای پیام