در نکوهش تهمت‌های بی‌دلیل و دامن‌زدن به شایعات
کد خبر: 4147459
تاریخ انتشار : ۰۲ تير ۱۴۰۲ - ۱۱:۵۳
در صحبت قرآن/ 158

در نکوهش تهمت‌های بی‌دلیل و دامن‌زدن به شایعات

فرمان خداوند این است که اگر کسی زبان به تهمت و افترا گشود از گوینده طلب کنید که باید چهار شاهد عادل بر گفته خود بیاورد و اگر نیاورد او را در شمار دروغ‌گویان نهید و چون ارائه چهار شاهد عادل بسیار دور از امکان است در حقیقت فرمان خدا این است که به هیچ وجه زبان به تهمته و بدگویی بر یکدیگر نگشایید.

۳۶۵ روز در صحبت قرآن نوشته استاد حسین محی‌الدین الهی قمشه‌ای، کتاب چهارم از مجموعه کتاب‌های جوانان و فرهنگ جهانی است. این مجموعه با هدف شناساندن فرهنگ و ادبیات به جوانان اولین بار سال ۱۳۹۰ به همت نشر سخن تدوین منتشر شده است.

کتاب «۳۶۵ روز در صحبت قرآن» ۳۶۵ قطعه کوتاه و بلند از قرآن برای آشنایی جوانان با تعلیمات فراگیر قرآن انتخاب شده و کوشش شده است که این گنجینه تصویری از ابعاد گوناگون کلام آسمانی برای مخاطب ترسیم کند.

این کتاب، تفسیر در معنی اصطلاحی کلمه مانند تفاسیری چون کشاف و مجمع البیان و امثال آن نیست، بلکه بیشتر انعکاسی از کتاب وحی در ادب عرفانی فارسی و اسلامی است و نگاهی دارد به قرآن از دیدگاه ادبی، زیباشناسی و اخلاقی، اجتماعی و عرفانی.

گروه اندیشه ایکنا به منظور بهره‌مندی مخاطبان خود از این گنجینه قرآنی و ادبی اقدام به انتشار قطعه‌‎هایی از کتاب «در صحبت قرآن» کرده است. یکصد پنجاه و هشتمین قسمت از تحفه این کتاب با عنوان «در نکوهش تهمت‌های بی‌دلیل و دامن‌زدن به شایعات» تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود.

 

إِنَّ الَّذِينَ جَاءُوا بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِنْكُمْ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَكُمْ بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَالَّذِي تَوَلَّى كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿۱۱﴾
لَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَيْرًا وَقَالُوا هَذَا إِفْكٌ مُبِينٌ ﴿۱۲﴾
لَوْلَا جَاءُوا عَلَيْهِ بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَإِذْ لَمْ يَأْتُوا بِالشُّهَدَاءِ فَأُولَئِكَ عِنْدَ اللَّهِ هُمُ الْكَاذِبُونَ ﴿۱۳﴾
وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ لَمَسَّكُمْ فِي مَا أَفَضْتُمْ فِيهِ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿۱۴﴾
إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِكُمْ مَا لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَيِّنًا وَهُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمٌ ﴿۱۵﴾
وَلَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُمْ مَا يَكُونُ لَنَا أَنْ نَتَكَلَّمَ بِهَذَا سُبْحَانَكَ هَذَا بُهْتَانٌ عَظِيمٌ ﴿۱۶﴾
يَعِظُكُمُ اللَّهُ أَنْ تَعُودُوا لِمِثْلِهِ أَبَدًا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ ﴿۱۷﴾
وَيُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿۱۸﴾
إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ﴿۱۹﴾
وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ وَأَنَّ اللَّهَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ ﴿۲۰﴾ (نور 20-11)

همانا کسانی بر شما بهتان بستند (و به عایشه تهمت کار ناشایست زدند که رسول و مومنان را بیازارند) نپندارید زیانی به آبروی شما می‌رسد بلکه (اگر بر تهمت شکیبا باشید) خیر و ثواب نیز از خدا خواهید یافت و هر یک از افترا زنندگان به جزای گناهی که کرده‌اند خواهند رسید و آن کس از منافقان که راس و منشا این بهتان بزرگ گشت هم او به عذابی بسیار سخت معذّب خواهد گردید (11) آیا سزاوار این نبود که شما مومنان زن و مردتان چون از منافقان چنین بهتان و دروغها شنیدید، حسن ظنتان درباره یکدیگر بیشتر شود و گویید این(سخن منافقان) دروغی است آشکار(که برای طعن رسول(ص) و تفرقه بین مسلمین می‌گویند) (12) چرا منافقان بر دعوی خود چهار شاهد(عادل) اقامه نکردند پس در این حال که شاهد نیاوردند البته نزد خدا مردمی دروغزن خواهند بود(13) و اگر فضل و رحمت خدا در دنیا و عقبی شامل حال شما مومنان نبود به مجرّد خوض در این گونه سخنان(نفاق انگیز) به شما عذاب سخت می‌رسید(14) زیرا شما آن سخنان (دروغ) منافقان را دهان به دهان می‌گردانید و حرفی بر زبان می‌گویید که علم به آن ندارید و این کار را سهل و کوچک می‌پندارید در صورتی که نزد خدا (گناهی) بسیار بزرگ است(15) چرا به محض شنیدن این سخن نگفتید که هرگز ما را تکلم به این روا نیست، ای خدا بزرگ، این بهتان بزرگ و تهمت محض است؟(16) خدا به شما مومنان موعظه و اندرز می‌کند که زنهار دیگر گرد این گونه رفتارها اگر اهل ایمانید هرگز مگردید(17) و خدا آیات خود را برای شما بیان فرمود که او به حقایق امور و سرائر خلق دانا و به مصالح بندگان و نظام عالم کاملا آگاه است(18) آنان که دوست می‌دارند در میان اهل ایمان کار منکری را اشاعه و شهرت دهند آنها در دنیا و آخرت عذاب دردناک خواهد بود و خدا(فتنه گری و دروغشان را) می‌داند و شما نمی‌دانید(19) و اگر فضل و رحمت خدا و رافت و مهربانی او شامل حال شما(مومنان)نبود(خداوند در عِقاب گناهتان تعجیل کردی و توبه نپذیرفتی) و خداوند رئوف و مهربان است(20).

اینجا می‌شنویم صدای خداوند را که با لحنی عتاب آمیز ما را خطاب می‌کند که شما آدمیان چرا آبروی یکدیگر را بر خاک می‌ریزید، چرا درباره یکدیگر اندیشه‌های زشت می‌کنید و بر زبان می‌آورید یا از زبان دیگران می‌شنوید و در دل می‌نهید؟ فرمان خداوند این است که اگر کسی زبان به تهمت و افترا گشود از گوینده طلب کنید که باید چهار شاهد عادل بر گفته خود بیاورد و اگر نیاورد او را در شمار دروغ‌گویان نهید و چون ارائه چهار شاهد عادل بسیار دور از امکان است در حقیقت فرمان خدا این است که به هیچ وجه زبان به تهمته و بدگویی بر یکدیگر نگشایید و اگر کسی ناروایی گفت بگویید که این تهمت و افترایی بس عظیم است «چرا چیزی می‌گویید که به آن علم ندارید» و «خداوند اراده آن نکرده است که در میان مردمان بدیها و گناهان رواج یابد» و این اتهامات به حقیقت موجب رواج بیشتر همان بدیهای است که مردم آن را ملامت می‌کنند. تنها در یک مورد خداوند اجازه فرموده است که کسی بدی دیگری را به زبان آورد و اعلام کند و آن هنگامی است که او را ظلمی رسیده باشد که در این حال تظلّم و دادخواهی در همه فرهنگ‌ها لازم شمرده شده است و در قرآن نیز آمده است که: «لا یحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظُلم» یعنی خداوند اراده آن نکرده است که بدیها آشکار شود و بر زبان آید مگر کسی را ظلمی رسیده باشد. (نساء 148). 

یکی از بزرگان گفت پارسایی را: چه گویی در حق فلان عاید که دیگران در حق وی به طعنه سخن‌ها گفته‌اند گفت: بر ظاهرش عیب نمی‌بینم و در باطنش غیب نمی‌دانم. (سعدی) 

کمتر آیاتی در قرآن بدین درجه از تندی و سنگینی عتاب و خطاب است و عجب است از مردمی که کمترین فرامین الهی را(حتی فرامین توهمی که هیچ سندی بر درستی آن نیست) قدر می‌نهد و دقت و وسواس به خرج می‌دهند تا حکمی دقیقاً اجرا شود اما در مساله تهمت و غیبت و عیب جویی و جاسوسی و خبررسانی و خبرچینی و رباخواری و رشوه گیری که مهر و نشان قهر الهی و آتش جهنم در آیات بسیار بر آن خورده است بی‌اعتنا هستند. این گونه رفتار نشان تعصبات جاهلانه است یا بیشتر از آن سند روشن ریا و نفاق و هواپرستی است که هر کجا حکمی را موافق هوی یابند آن را تضعیف کنند و در شمار گناهان نیاورند اما برای در حجاب داشتن این نفاق و ریا در پاره‌ای دیگر از احکام تظاهر به تعهّد و تقیّد می‌کنند و می‌پرسند: آیا شنیدن صدای زنگ ساعت جایز است؟ آیا خواندن شعر در مسجد رواست؟ محاسن مرد چه اندازه باشد؟ و صدها از این گونه وسواس‌ها، تا مردم ایشان را دلداده احکام الهی بینگارند. و این خود یک بیماری و زشتکاری دینی و اجتماعی است که باید طبیبان معنوی جامعه چاره‌ای بر آن بیندیشند.

 

انتهای پیام
captcha