رضا نباتی، مؤلف کتب درسی قرآن وزارت آموزش و پرورش طی یادداشتی که در اختیار ایکنا قرار داده به موضوع کمبود معلم در مدارس پرداخته و راهحلی برای رفع این موضوع ارائه داده است. متن این یادداشت در ادامه آمده است؛
«موثرترین و نزدیکترین راه برای جبران کمبود معلم بهویژه برای دوره ابتدایی، احیای مجدد دانشسراهای معلمی و مراکز تربیت معلم دوساله است.
در حال حاضر برای معلم شدن یک شخص، حداقل ۱۶ سال تحصیلی لازم است، یعنی ۱۲ سال تحصیل تا اخذ دیپلم و چهار سال تحصیل در دانشگاه فرهنگیان؛ در حالی که تجربه موفق گذشته نشان داده که میتوان این ۱۶ سال را به ۱۲ و ۱۴ سال کاهش داد.
دانشآموزان علاقهمند به معلمی در دوره دوم متوسطه یعنی پایه ۱۰ میتوانند وارد دانشسرای تربیت معلم شده و وقتی دیپلم گرفتند، بلافاصله وارد مدرسه شوند. همچنین در مراکز تربیت معلم هم دو سال تحصیل، کفایت لازم را برای معلمی میکند و نیازی به چهار سال تحصیل نیست.
تعطیلی دانشسراهای معلمی و تبدیل مراکز تربیت معلم از دو سال به چهار سال آسیبهای فرهنگی، مادی و معنوی فراوانی داشته است. سیاست اتخاذ تأمین معلم به جای تربیت معلم، آسیبهای جبرانناپذیری بر کشور داشته و دارد و باید در دولت جدید این رویکرد اصلاح شود.
از سوی دیگر یکی از علل مهم بحران معلمی در طول چند سال گذشته، تبدیل تحصیلات ناپیوسته مانند دانشسراها و تربیت معلم به «تحصیلات پیوسته» بود که نه تنها کشور را با کمبود معلم، افزایش هزینهها و طولانی شدن ورود افراد به میدان کار و تلاش در جامعه کرد، بلکه کیفیت مهارت و فرهنگ معلمی را هم به طرز عجیبی کاهش داد.
به گونهای که در بهترین وضعیت، افراد پس از ۱۶ سال تحصیلات و با سن ۲۲ سال وارد مدرسه میشوند، در حالی که نیمی از مطالب دوره دانشگاه، باید پس از تدریس در مدرسه و کسب مهارتهای لازم به ایشان منتقل میشد. (فلسفه تحصیلات ناپیوسته) اما این شتاب تحمیلی ناشی از احساسات در سالهای نه چندان دور برای انتقال تربیت معلم از آموزش و پرورش به آموزش عالی و نیز تغییر نام مرکز تربیت معلم به دانشگاه فرهنگیان، نه تنها ضرورتی نداشت، بلکه عملاً دو سال از دوران کار و خدمت جوانان را به یادگیری مطالب و مسائلی مشغول کرد که باید آن را در جریان معلمی و به صورت ناپیوسته فرا میگرفتند.
با توجه به بحران چندساله اخیر در کمبود معلم، مشخصاَ دو راهکار پیشنهادی تقدیم میشود؛
۱ - راهاندازی دانشسراهای معلمی در دوره دوم متوسطه
دانشآموزان در دوره دوم متوسطه یعنی پایه دهم وارد دانشسرای معلمی شده و پس از سه سال با گرفتن دیپلم معلمی وارد مدرسه میشوند.
تجربه زیسته دهههای گذشته موفق بودن آن را تایید میکند. متأسفانه بلندپروازیهای بیدلیل مدیران گذشته، این فرصت را نابود کرد. جا دارد با بررسی این موضوع، نسبت به اصلاح آن اقدام عاجل و آجل صورت پذیرد.
۲ - تربیت معلم از چهار سال به دو سال تقلیل یابد
اگر معلمها، تحصیلات ناپیوسته داشته باشند، علاوه بر تسریع در ورود به میدان کار و عمل، فرصت مییابند تا تحصیلات خود را کاربردیتر دنبال کنند.
این دو تصمیم به کاهش چشمگیر هزینهها و نیز افزایش بهرهوری نظام آموزشی و جوانی معلمان و در نتیجه چالاکی آن کمک میکند.
همچنین واقعیت آن است که بیان بسیاری از مطالب برای یک دانشجو - معلم در تحصیلات پیوسته چهار ساله ضرورتی که ندارد، بلکه نوعی رفع تکلیف برای دانشگاه و عامل خستگی برای دانشجو معلمان است.
شاید لازمه عملی شدن دو پیشنهاد قبلی این نکته هم باشد که دانشگاه فرهنگیان به همان تربیت معلم قبلی تبدیل شود و عملاً زیر نظر وزارت آموزش و پرورش فعالیت کند تا آموزش عالی؛ چرا که دانشگاه فرهنگیانی که زیر نظر آموزش عالی باشد، عملاً وابستگی و دلبستگی لازم را برای آموزش و پرورش و بالتبع آن به مدرسه و دانشآموزان ندارد و به تعبیر روشنتر دانشگاه فرهنگیان نمیتواند برای یک وزارت دیگر تصمیمگیری مناسب آن وزارت داشته باشد.
این مطلب جای تأسف و تعجب دارد که بسیاری از «استادان دروس روش های تدریس» در دانشگاه فرهنگیان حتی یک روز معلمی در مدرسه نداشتهاند و بدون کوچکترین تجربهای به دانشجومعلمان واحدهای روش تدریس را آموزش میدهند.
معلم کسی نیست که پاسخ را میداند، بلکه معلم کسی است که راه رسیدن به پاسخ را به شاگردانش نشان میدهد. بین این دو فاصله بسیار است.»
انتهای پیام